گروه سیاسی- دولت مسعود پزشکیان ۵ ماه پس از روی کارآمدن روزگار به شدت سختی را پشت سر میگذراند. قیمت دلار طی این مدت بش از ۳۰ هزارتومان گران شده و قیمت سکه هم با افزایش ۳۰ میلیون تومانی مواجه شده که روند رو به رشد بیسابقه ای محسوب میشود. همه اینها در حالی است که باب مذاکره با آمریکا هم بسته شده و رهبرانقلاب ۱۹ بهمن ۱۴۰۳ در سالروز بیعت همافران ضمن رد ایده مذاکره با آمریکا خاطر نشان کردند: «مذاکره با آمریکا هوشمندانه، عاقلانه و شرافتمندانه نیست و هیچ تأثیری در رفع مشکلات کشور ندارد؛ دلیل؟ تجربه!». تاکید رهبر انقلاب بر عدم شرافتمندانه بودن مذاکره پاسخی به اظهارات رئیسجمهور در گفتگو با شبکه آمریکایی NBC مبنی بر آمادگی ایران برای مذاکره «شرافتمندانه و اصولی» با آمریکا است.
ایشان در بخش دیگری از این دیدار با رد انگاره مذاکره با آمریکا به مثابه راهحل مشکلات کشور خاطر نشان کردند: «برخی وانمود میکنند اگر پشت میز مذاکره بنشینیم فلان مشکل حل میشود اما واقعیتی که باید درست بفهمیم این است که مذاکره با آمریکا هیچ تأثیری در رفع مشکلات کشور ندارد. آنچه مشکلات را برطرف میکند عامل داخلی یعنی «همّت مسئولان متعهد و همراهی ملت متحد» است که مظهر این اتحاد ملی، راهپیمایی ۲۲ بهمن است که انشاءالله امسال نیز همه این وحدت را مشاهده خواهیم کرد.»
پس از بیانات رهبر انقلاب مبنی بر رد مذاکره با آمریکا، حسام الدین آشنا، مشاور حسن روحانی در توئیتی نوشت: «خوانش دوم: مذاکره با آمریکا (باید)هوشمندانه، عاقلانه و شرافتمندانه (باشد) و تأثیری در رفع مشکلات کشور (داشتهباشد)؛ دلیل؟ تجربه!»
«فیضالله عرب سرخی، فعال سیاسی اصلاحطلب در توییتی نوشت: جناب آقای پزشکیان! خبرهایی که از مجمع تشخیص میرسد حکایت از عدم تصویب FATF دارد. رفع فیلترینگ هم محدود به واتساپ شد. مذاکره با آمریکاهم رهبری فرمودند هشیارانه، شرافتمندانه و عاقلانه نیست. حالا بفرمایید چه میکنید؟»
علی نظری، نماینده سابق مجلس نیز نوشت: «اکنون که راه مذاکره برای دولت بسته است، رفع فیلترینگ انجام نمی شود، FATF هم قفل شده است. ماندن پزشکیان در ریاستجمهوری هیچ نفعی برای مردم ندارد! رئیس جمهور الان باید با ۱۷ میلیون حامی انتخاباتی که با هزار امید و آرزو رای دادند، صادق باشد، استعفا شرافتمندانه اقدام است.»
پس از تعیین خط مشی مذاکرات و استثناء کردن آمریکا از لیست کشورهای طرف مذاکره و تعامل با ایران، حال این سئوال پیش میآید که دولت چهاردهم که مذاکره با آمریکا را کلید اصلی حل چالشهای کشور قرار داده بود، چه خواهد کرد؟
کامران ندری، اقتصاددان، درباره این موضوع و افزایش قیمت دلار و سکه به سایت اصولگرای نامه نیوز گفت: «جهشهای نرخ ارز و قیمت طلا و سکه در روزهای اخیر به شدت نامتعارف است. با هیچ منطقی نمیشود پذیرفت که چه طور میشود ظرف یک روز سه-چهار هزار تومان بر روی نرخ دلار بیاید و سه-چهار میلیون تومان هم قیمت سکه افزایش یابد. من احتمال میدهم که بانک مرکزی تزریق ارز را کاهش داده باشد. اگر بانک مرکزی نتواند ارز تزریق کند، بازار آزاد هم واکنش نشان میدهد».
او ادامه داد: «اکنون تورم و رکود وجود دارد و اگر وضعیت افزایش نرخ ارز و قیمت طلا به همین شکل ادامه یابد، این وضعیت تشدید میشود و شاهد افزایش شدید قیمتها خواهیم بود. واقعا شرایط کنونی قابل درک نیست. اگر این جهش نامتعارف در روز امضای فرمان فشار حداکثری ترامپ رخ میداد، قدری قابل فهم بود اما نه بعد از چند روز».
این اقتصاددان همچنین بیان کرد: «فعالان اقتصادی نمیایستند تا فرمان ترامپ عملی شود؛ آنها وقتی احساس خطر کنند، برای برآمدن از تعهدات ارزی خود، ارز خریداری میکنند. از سوی دیگر مردم هم برای حفظ سرمایه خود چارهای جز خرید ارز و طلا نمیبینند و وقتی ارز کم شود، نرخ آن بالا میرود. این شرایط وقتی بسیار سختتر میشود که تورم بر کالاهای خوراکی هم وجود دارد که اگر تورم در این حوزه کنترل نشود، انتظارات تورمی تشدید میشود».
ندری درباره علت افزایش نرخ محصولات کشاورزی مانند سیبزمینی گفت: «در حوزه افزایش محصولات کشاورزی سوءمدیریت دیده میشود و شاید ذخایر لازم برای وقت کمبود وجود نداشته که قیمتها به این شکل بالا رفته است».
این اظهارات در حالی مطرح میشود که فعالان اقتصادی و سرمایهگذاران با پیشبینی تشدید فشارهای اقتصادی، اقدام به خرید ارزهای خارجی و طلا کردهاند. از سوی دیگر، تحلیلگران میگویند که کاهش امیدها به کاهش تنشها، باعث افزایش تقاضا برای دلار و سایر ارزهای خارجی شده است که در نتیجه، جهش دوباره قیمتها را به دنبال داشته است. افزایش نااطمینانی در فضای اقتصادی، موجب هجوم مردم برای حفظ ارزش داراییهایشان شده و در نهایت، به افزایش بیشتر قیمتها انجامیده است.
همه اینها در کنار فشار حداکثری که ترامپ در حال پیاده کردن آن است باعث شده با سختتر شدن شرایط صادرات نفت و محدودیتهای بانکی، دسترسی ایران به ارزهای خارجی بیش از پیش کاهش پیدا کند. این کمبود عرضه در بازار، همزمان با افزایش تقاضا، عامل دیگری برای رشد بیسابقه قیمتها بوده است.
در این میان، شرکتها و بازرگانان نیز به دلیل نگرانی از وضعیت اقتصادی کشور، اقدام به خرید بیشتر ارز کردهاند. بسیاری از آنها برای تأمین مواد اولیه و انجام معاملات بینالمللی به دلار و یورو نیاز دارند و در نبود عرضه کافی، حاضر به پرداخت قیمتهای بالاتر شدهاند. علاوه بر این، مردم عادی نیز برای حفظ ارزش داراییهای خود، خرید ارز و طلا را به عنوان راهی برای مقابله با کاهش ارزش ریال انتخاب کردهاند.