گروه جامعه: یک شهریور سالروز تولد و بزرگداشت ابوعلی سینا دانشمند و طبیب بزرگ ایرانی و روز پزشک در ایران است. به همین بهانه گفتگویی با دکتر زهرا ریاضی، پزشک متخصص داخلی وعفونی انجام دادیم و با وی درباره نگاه جامعه به پزشکان، عوامل افزایش مهاجرت این قشر به خارج از کشور، تعریف پزشک خوب و… صحبت کردیم. در ادامه، مصاحبه خبرنگار «روزان» با دکتر ریاضی را خواهید خواند:
معرفی کوتاهی درباره خودتان بفرمایید.
دکتر زهرا ریاضی هستم، متخصص بیماریهای داخلی و عفونی، رییس اتاق فکر مسئولیت پذیری اجتماعی سازمان نظام پزشکی تهران بزرگ، بازنشسته دانشگاه علوم پزشکی مشهد، عضو هیات مدیره مجمع خیرین خراسان رضوی، مجری پروژه نذر تخصص و بانک زمان در مجمع خیرین کشور و فعال اجتماعی در حوزه سلامت.
اتاق فکرمسئولیت پذیری اجتماعی سازمان نظام پزشکی چه کارمیکند؟
این اتاق فکر در دوره جدید به دنبال این است که مشکلات اجتماعی مربوط به پزشکان را شناسایی و آسیبشناسی کند. در تلاش برای معرفی همکارانی که در فضای کار داوطلبانه هستند و طبق مسئولیت اجتماعی خود کارهای مثبت انجام میدهند که دیده نمیشود، هستیم واینکه این اقدامات را قانونمند کنیم و بتوانیم اخلاق خوب پزشکی را با شرایط جدید به جامعه معرفی نماییم. در حال تدوین نظامنامه آن هستیم تا آموزشهای جدید را در قالب پزشک جامعهنگر به پزشکان جوان ارائه دهیم.
تعریف پزشک خوب از دیدگاه جامعه چیست؟
خوب یا بد یک تعریف ذاتی دارد و یک تعریف اعتباری و بستگی دارد آن را با چه چیزی مقایسه کنیم. در حال حاضر دانشجویی که رشته پزشکی را انتخاب میکند و وارد دانشگاه پزشکی میشود، هیچ تصوری از اینکه چه بر سر او خواهد آمد ندارد. او به عنوان یک فرد با استعداد در یک مسابقه علمی به نام کنکور پذیرفته شده و وارد دانشگاه میشود. در دوران تحصیل انباشتی از دانش به او منتقل میشود، به اجبار به مدت سه یا چهار سال در محرومترین نقاط کشور در شرایط بسیار سخت طرح اجباری خود را میگذراند و سپس پزشک میشود. تمام جوانیاش را در بدترین شرایط ممکن زندگی میکند. ۷ سال دوران تحصیل او در واقع ۱۰ سال است. دانشجوی پزشکی از سال سوم هر ۱۲ ماه سال را تحصیل میکند و تعطیلی ندارد. از سال پنجم کشیکهای او شروع میشود. از سال ششم به بعد به صورت شبانهروزی مشغول است. با وجود زحمتی که در این سالها میکشد بعد از اتمام دانشگاه، از سوی جامعه به او گفته میشود چون شغل مقدس پزشکی را انتخاب کردهای حق ابراز خواستهای را نداری. این امر دور از انصاف است. اگر پزشک حداقلها را برای زندگی بخواهد لقب «پزشک بد» به خود میگیرد. جامعه به عنوان «حرفه مقدس پزشکی» حق ابراز هر خواسته مالی و معیشتی را از او صلب میکند.
یعنی از نظر شما تعریف جامعه از پزشک خوب باید تغییر کند؟
این درست که پزشکی حرفه بسیار مقدسی است؛ زیرا پزشک با جان مردم سر و کار دارد و محرم مردم است اما پزشک هم یک انسان است و متاسفانه افراد بسیاری، پزشک را در جایگاه انسان با خواستههای زمینی نمیبینند. فقط در جایگاه برآوردن نیازهای بیمار به او نگریسته میشود. وقتی از سوی سازمانهای مربوطه به نیازهای پزشکان توجه نشود و جامعه این موضوع که پزشک هم انسان است را نپذیرد آن وقت یک آدم عاقل هم ممکن است برای نیازهای معیشتی خود دست به خطا بزند و اینگونه «پزشک بد» لقب میگیرد. این دیدگاه در مورد هیچ رشته و شغلی وجود ندارد و این موضوع از عدالت به دور است. غالب جامعه این دیدگاه را دارد که «دکتر چهار خط نسخه نوشت و فلان قدر پول گرفت.» کسی سختیها و مشقت دوران کار و تحصیل او را در نظر نمیگیرد و این امر، فشار روی جامعه پزشکان را زیاد میکند. نگاه جامعه به پزشک مساوی با تخریب پزشک شده است و دود این مسئله به چشم مردم میرود چون او دیگر نمیتواند با آرامش خاطر خدمت کند.
راهکار شما برای تغییر این نگاه چیست؟
نگاه «پزشک ستیزانه» جامعه باید تغییر کند و مردم باید تمام جوانب زندگی یک پزشک را در کنار مبلغ ویزیت اوببینند. اگر این نگاه مثبت نشود، بله ممکن است دکتر برای هر بیمار وقت کمی بگذارد و در این زمینه قصور کند. من نمیگویم هرکس هر خطایی کند حق دارد ولی باید یک معضل و مسئله را همه جانبه بررسی کرد. این دو موضوع به هم وابسته است و باید اصلاح شود.۷
حالا تعریف شما از پزشک خوب چیست؟
پزشکی در ذات خودش خوب است و پزشک باید به وظیفه پزشکی خود به خوبی عمل و از حرفه و شغل خودش مراقبت کند. او باید پزشکی را فقط یک حرفه نداند بلکه یک آئین زندگی بداند ولی این تعریف خیلی آرمانگرایانه است واقعا انسان باید بتواند زندگی خوب و مرفهی هم داشته باشد. به طور کلی پزشک خوب، پزشکی است که این حرفه را خوب بشناسد و به آنچه آموخته به درستی عمل کند.
عوامل افزایش محسوس مهاجرت پزشکان از نظر شما چیست؟
پزشکان ما بسیار با سوادند، سختترین آزمونها و امتحانات را پشت سر گذاشتهاند و وقتی میبینند در داخل کشور زندگی سختی دارند و نگاه خوبی از سوی جامعه به آنها وجود ندارد و در مقابل کشورهای دیگر با امکانات بهتر و درآمد بیشتر آنها را میپذیرند، کاملا طبیعی است که مهاجرت کنند.
– آیا در پذیرش دانشجوی پزشکی نیازسنجی صورت میگیرد؟
درحال حاضر تعداد پذیرش دانشجوی پزشکی افزایش پیدا کرده است. با زیرساختها و امکانات قبلی همچون تعداد دانشگاه، استاد و بیمارستان ثابت، تعداد پذیرش دانشجو را افزایش دادهاند که این موضوع، کیفیت تحصیل را به طور ملموسی کاهش میدهد. مشکل این حوزه در حال حاضر خروج پزشکان از کشور و توزیع نامناسب پزشک در نقاط مختلف کشوراست. در شهرهای بزرگ بسیار بیشتر از نیاز، پزشک وجود دارد و برخی نقاط با کمبود شدید پزشک مواجهند.
دراین زمینه چه مسائل دیگری وجود دارد؟
در سالهای اخیراقبال پزشکان به رشتهها و تخصصهای پولساز اما نه چندان ضروری مثل پوست و زیبایی بیشتر شده است و خیلی از تخصصهای ضروری برای مردم، مورد غفلت واقع شدهاند. این موضوع در آینده، کشور را با مشکل مواجه میکند. به عنوان مثال تخصص عفونی تئوریکترین و سختترین رشته پزشکی است و نیاز زیادی به آپدیت شدن در زمینه دارو دارد ولی درحال حاضر این رشته و تخصصهایی همچون جراحی اطفال از سوی دانشجویان پزشکی با کم اقبالی مواجه است.
چرا در بسیاری از مناطق محروم، بیمارستان وجود ندارد؟
ساختن بیمارستان و خانه سلامت خیلی کارسختی نیست اما تامین نیروی انسانی برای آن در مناطق محروم و دورافتاده بسیار مهم است. طرحیها میروند و به علت شرایط خیلی سخت، پس از مدت کوتاهی برمیگردند. مهمترین مشکل در این زمینه نبود نیروی انسانی است. تا زمانی که سیاستهای حاکمیت اعم از وزارت بهداشت و دانشگاههای علوم پزشکی بر این قرار نگیرد که پزشک در جایگاه مناسب خودش قرارداشته باشد و شرایط کاری او متناسب با شان و منزلت او باشد، هم پزشک و هم مردم از این مسئله متضرر خواهند شد.
بهترین و بدترین خاطره دوران کاری شما در حرفه پزشکی چه بوده است؟
تقریبا هیچ خاطره بدی از پزشکی با همه سختیهایی که برایم داشته، ندارم. چون کارم را عاشقانه دوست دارم همیشه لذت بردهام ولی خاطرههای خوب زیادی از زندگی کاری، بیماران و استادانم دارم. چند سالی است برای دلم کار میکنم و تنها ۳۰، ۴۰ درصد رابطه مالی با بیمارانم دارم و براساس عشق و علاقه کار میکنم و واقعا لذت میبرم. حس فوقالعادهای از حرفهام دارم و اثربخشی آن برایم کاملا قابل درک و مشاهده است که این موضوع، خستگیها را از تنم بیرون میکند.
درباره طب سنتی و تقابلی که درچند سال گذشته با پزشکی پیدا کرده چه نظری دارید؟
در رشتههای مختلف بخش سنتی هم وجود دارد؛ مدیریت سنتی در کنار مدیریت صنعتی، کشاورزی سنتی در کنار کشاورزی صنعتی و… حال این سوال مطرح میشود که کدام موفقتراست؟ قطعا علم و دانش روز در پیشبرد کارها بهترعمل میکند. در مورد پزشکی هم همینطوراست.
حرف پایانی اگر دارید بفرمایید.
آرزو میکنم مردم ما دست از این پزشک ستیزی بردارند و با این همه حواشی به ویژه با بحثهایی که در خصوص طب سنتی مطرح میشود، با دانشآموختگان خود بد نکنند که در نهایت خودشان آسیب میبینند. قدرپزشکان را بدانند تا آنها نیز در سرجای خود با بیشترین خدمترسانی قراربگیرند.