رسول سلیمی: شی جین پینگ برای اولینبار پس از پنج سال به اروپا سفرکرده است. کارشناسان سیاسی معتقدند سفر رهبر چین به فرانسه، صربستان و مجارستان باهدف تضعیف وحدت اروپا در تجارت با امریکا و پیشبرد هدف چین برای ایجاد نظم جهانی جدید هدفگذاری شده است. این رویداد مهم تاریخی که رسانههای غربی آن را “انفجار هستهای دیپلماتیک” نامگذاری کردند، گفتمان عمومی را در غرب برانگیخته و تأثیر زیادی بر چشمانداز بینالمللی این کشور داشته است. مشابه این فضا در افکار عمومی غرب، در جریان سفر ریچارد نیکسون رئیسجمهور سابق امریکا به چین در سال ۱۹۷۲ رخ داد.
در آن زمان، ژنرال شارل دوگل، رئیسجمهور وقت فرانسه، خاطرنشان کرد که فرانسه باید مستقیماً به صدای چین گوش دهد و دولتهایی که هنوز راهبرد صبر و انتظار را دنبال میکنند، دیریازود از فرانسه پیروی خواهند کرد.
این در حالی است که برخلاف تمایز دیدگاههای سیاسی غربیها با چین، موفقیت اقتصادی این کشور تا حد زیادی مدیون سیستم تجارت آزاد جهانی است که در سال ۲۰۰۱ به ان پیوسته است. چین از آن سال تا به امروز سیستم اقتصاد بزرگ صادرات محور خود را وابسته به عرضه ثابت انرژی و دسترسی به بازارهای عمده در جنوب شرقی اسیا، اروپا و امریکای شمالی کرده است.
این به نوبه خود، پکن را به یک گره پیچیده روابط با ایالات متحده، اتحادیه اروپا، روسیه و تعدادی از کشورهای منطقهای در سراسر جهان تبدیل کرده، جایی که وابستگی متقابل با رقابت شدید و گاهی اوقات جنگهای تجاری همراه شده است. در این مسیر کشورهای پیرو کورکورانه ایدئولوژیهای سیاسی، بازنده اصلی زمینبازی ابرقدرتهایی همچون چین و روسیه هستند که توانستهاند با حفظ مصالح سیاسی خود، منافع تجاری کشورشان را در پیوند با غرب تضمین کنند.
بنابراین، اگر بحران اشکال در نظم جهانی و جنگ روسیه و اوکراین را در بالای این تصویر از منازعه جهانی قرار دهیم، در مقیاس بزرگتری شاهد چالشهای پیش روی شی جین پینگ رئیسجمهور چین خواهیم بود که کلید حل آن را در رویارویی با امریکا، اتخاذ رویکردی مبتنی بر گفتگوی پیچیده با اروپا همزمان در ارتباط با روسیه قرار داده است.
هندسه در حال تغییر پارادایم جهانی چندقطبی، چین را به اقدام برای حفظ منافعش سوق داده است. ازآنجا که رویارویی با امریکا اجتنابناپذیر است و روابط با مسکو مثبت به نظر میرسد، اروپا در حال تبدیلشدن به تمرکز تعیینکننده وزن چندقطبیها در جهان آینده است. در چنین صورتبندی وفاداری کشورهای اتحادیه اروپا به موضوع نبرد بین واشنگتن و پکن برای نفوذ در مبارزه ژئوپلیتیکی در حال ظهور تبدیل شده است.
اگر چه اتحادیه اروپا در تئوری با ایالات متحده همسو است؛ اما از طریق تسلط خود بر نهادهایی مانند ناتو بر سیاست خارجی چین که برای سالهای سال بر تلاش برای جلوگیری از اعمالنفوذ اتحادیه اروپا متمرکز بود اثرگذاشته و حالا چین را به بازیگری تبدیل کرده که از میان متحدان امریکا در حال یارگیری سیاسی است. برای این منظور چین به دنبال حفظ روابط اقتصادی آزاد با اروپا است و تلاش دیپلماتیک گستردهای را برای ارتباط با اروپا اختصاص داده است. ازاینرو رهبر چین سفر خود را به سه کشور اروپایی که در حال حاضر نسبت به پکن ارتباطات مطلوبتری دارند آغاز کرد. فرانسه و مجارستان در اتحادیه اروپا و صربستان در خارج از اتحادیه.
امانوئل ماکرون رئیسجمهور فرانسه که پیشگام استقبال از رهبر چین بود باهدف تبادل غلات، تعامل با پکن را حتی بعد از جنگ اوکراین ادامه داده و حتی سال گذشته خودش از چین بازدید کرد. اما از دیدگاه سنتی، مشتاقترین کشور بزرگ اتحادیه اروپا نسبت به چین، المان است بااینحال، سیاست المان بعد از جنگ اوکراین به منازعه با چین تبدیل شده است، زیرا وزارت امور خارجه آلمان تحت کنترل نو محافظهکاران سبز است که تلاش میکنند روابط این کشور با پکن را تضعیف کند.
البته این امر با مقاومت لابی صنعت المان مواجه شده است، درحالیکه اندیشکدههای تحت حمایت امریکا نیز تلاش میکنند روابط المان با چین را با انتشار گزارشهای اطلاعاتی که تصویر چین را تضعیف میکند تحتتأثیر قرار دهند. در نتیجه، از نظر سیاسی برای شی مناسب نیست که از المان بازدید کند و بنابراین او فرانسه را انتخاب کرد.
مقصد دوم رهبر چین، مجارستانی بود که تحت رهبری ویکتور اوربان است که طرفداری از پکن در کل اتحادیه اروپا شناخته شده است. اوربان سیاست خارجی خود را در ارتباط با روسیه نیز گسترش داده است. بااینحال، بوداپست یک شریک بسیار مهم برای پکن است؛ زیرا بهعنوان دروازهای برای سرمایهگذاری چین و سایر پروژهها برای تقویت خود در قاره اروپا عمل میکند.
از سوی دیگر مجارستان یک موقعیت استراتژیک ویژه در اروپای مرکزی و بالاتر از بالکان دارد. جایی که پایانه یکی از کریدور اقتصادی چین است که با بندر پیره یونان اغاز میشود و بین یونان و مجارستان صربستان قرار دارد. اگرچه صربستان بخشی از اتحادیه اروپا نیست، اما یک کشور بسیار مهم در بالکان است که به دلیل بمباران گسترده ناتو علیه ان در دهه ۱۹۹۰، روابط سردی با غرب دارد. از سوی دیگر این کشور با فشار برای ادغام در اتحادیه اروپا و مسئله حاکمیت بر کوزوو مواجه است. در نتیجه، رفاه صربستان به توانایی ان در برقراری روابط با قدرتهای شخص ثالث مانند روسیه و چین برای تضمین نفوذ ژئوپلیتیکی مرتبط است.
بنابراین برای چین، صربستان به یکی دیگر از نقاط تمرکز برای نفوذ در اروپا تبدیل شده است. از زمان اغاز درگیری اوکراین، موضع چین در مخالفت با گسترش نهادهای غربی به تقویت روابط با بلگراد به عنوان بخشی از تلاش پکن برای حفظ جای پای خود در قاره اروپا تبدیل شده است تا هم از نظر سیاسی و هم از نظر اقتصادی به عنوان یک گذرگاه تجاری و با استفاده از نقش خود به عنوان بخشی از کریدور بالکان بهره برداری کند. از این رو، شی قصد دارد روابط خود را با صربستان ارتقا دهد و امیدوار است که صربستان در نهایت به بریکس بپیوندد.
بنابراین، درحالیکه سفر شی به فرانسه بهعنوان یکی از کشورهای پیشرو اتحادیه اروپا، برای اطمینان از این است که این بلوک علیه پکن متحد نشود، سفر او به صربستان و مجارستان استراتژیک به نظر میرسد؛ زیرا او از آنها بهعنوان ستونهای اطمینان از روابط تجاری چین با اروپا استفاده میکند.
برخی تحلیلگران معتقدند سفر شی به اروپا بخشی از تلاش پکن برای تضعیف وحدت اروپا و درعینحال تعمیق جای پای خود در اتحادیه اروپا از طریق روابط اقتصادی با مجارستان است. در این راستا پکن، فرانسه را بهعنوان یک حلقه ضعیف در اتحادیه اروپا شناسایی کرده که به طور بالقوه میتواند به دلیل تلاشهای امانوئل ماکرون، رئیسجمهور فرانسه برای “خودمختاری استراتژیک” بر امریکا تأثیر بگذارد و دولت چین فکر میکند که میتواند از مجارستان و صربستان نیز برای نفوذ در اروپای مرکزی و شرقی استفاده کند.
در همین حال، خبرگزاری دولتی شینهوا گفته که تصمیم چین برای افزایش روابط با مجارستان “آخرین گام چین برای تعمیق همکاری با کشورهای اروپای مرکزی و شرقی” است. برخی ناظران سیاسی میگویند یکی از ابتکارات چین برای به چالش کشیدن وحدت اتحادیه اروپا، کاهش تلاشهای این بلوک برای اجرای بخشهای کلیدی دستور کار امنیت اقتصادی آن است. موضوعی که مرتبط است با تلاش اتحادیه اروپا در ماههای اخیر، بهمنظور بررسی چندین محصول نرمافزاری چینی که حساسیت دستگاههای امنیتی اروپا را به خود جلب کرده است.
کارشناسان روابط بینالملل میگویند تور شی جین پینگ اهداف بسیار گستردهتری نسبت به پرداختن به مشکلات واردات خودروهای الکتریکی چینی به اروپا یا حتی آنچه اروپاییها رقابت ناعادلانه میپندارند داشته و به نظر میرسد غیرقابلقبول بودن شکست روسیه برای چین بهعنوان یک اصل محوری در مذاکره رهبر چین با اروپاییها دنبال شده است.
در مقابل انتظار اروپا مبنی بر اینکه چین به هر شکلی بر روسیه فشار خواهد آورد، دور از انتظار است. چرا که پکن توانسته است با واقعیتهای جنگ سازگار شود، خطرات مرتبط با آن را محدود کند، از ضعف و آسیبپذیری روسیه بیشترین استفاده را ببرد و آمادگی خود را برای ایفای نقش میانجی و مشارکت فعال در حلوفصل این بحران نشان دهد. درعینحال، اروپا نقش کلیدی در استراتژی بزرگ چین ایفا میکند: اگر روابط آن با ایالات متحده تضعیف شود و اگر روابط بین دو قطب مخالف اوراسیا که بخشی از آن با حمله روسیه به اوکراین نابود شده، بتواند بازسازی شود، موقعیت چین در هندسه چندقطبی جهان بسیار قویتر خواهد شد. سیاستی که نیازمند چرخش در روابط پکن با روسیه است.