• امروز : پنج شنبه - ۶ اردیبهشت - ۱۴۰۳
  • برابر با : Thursday - 25 April - 2024
46

از شلمچه تا کربلا؛ ظهور جلوه های بی نظیر عشق به ساحت امام حسین(ع)

  • کد خبر : 1984
  • ۲۹ شهریور ۱۴۰۱ - ۲:۲۷
از شلمچه تا کربلا؛ ظهور جلوه های بی نظیر عشق به ساحت امام حسین(ع)

روایت یک خبرنگار از اجتماع بزرگ اربعین: از شلمچه تا کربلا/ ظهور جلوه‌های بی نظیر عشق به ساحت امام حسین‌(ع)  روزان خبر: ثریا زندیار:ـ  به فرموده مقام معظم رهبری: «خوزستان دروازه ورود تشیع به ایران است و ملت ایران به دلیل ورود مذهب تشیع از این استان به ایران، وام دار مردم آن هستند» و […]

روایت یک خبرنگار از اجتماع بزرگ اربعین: از شلمچه تا کربلا/ ظهور جلوه‌های بی نظیر عشق به ساحت امام حسین‌(ع)

 روزان خبر: ثریا زندیار:ـ  به فرموده مقام معظم رهبری: «خوزستان دروازه ورود تشیع به ایران است و ملت ایران به دلیل ورود مذهب تشیع از این استان به ایران، وام دار مردم آن هستند» و سالهاست قصه دلدادگی مردم خوزستان به ساحت سیدالشهدا مثال‌زدنی است، قصه ای که پیر و جوان، کودک و نوجوان نمی‌شناسد، عشق به حسین(ع) است که قدم ها را بلندتر و محکم‌تر بر می‌دارند و قلم‌ها را رساتر و جریان‌سازتر می‌چرخانند.

عشق به حسین(ع) است که مردم را برمی‌خیزاند، رستاخیزی چنین سترگ… عشق به حسین(ع) است که برای محرم سنگ تمام می‌گذارند… عشق به حسین(ع) است که در گرمای هوا و شرجی دما، بزرگ‌ترین کاروان مشایه راهی کربلای معلی می‌شود و بعد هم می‌بینیم که خادمان حسینی در ایران و عراق، تمام عیار، جلوه‌های بی‌نظیری از خدمت‌رسانی به زائران اربعین را در قالب عشق به ساحت حسین(ع) به نمایش می‌گذارند.

ساعت ۱۰ شب؛ مسیر اهواز تا شلمچه را از ایستگاه راه آهن جنوب با ریل‌باس طی کردیم، هر نفر ۷ هزار و ۵۰۰ تومان باید پرداخت می‌کرد، در ایستگاه نزدیک پایانه مرزی شلمچه از قطار پیاده شدیم. در مسیر، خیل عظیمی از اتوبوس‌ها هم منتظر ورود زائران از عراق برای جا به جایی بودند، کمی جلوتر، موکب‌ها پرچم انسانیت و نوعدوستی را به اهتزاز در آورده‌بودند، شبانه روز نمی‌شناختند، بداخلاقی معنا نداشت، بهترین داشته‌های خود را تقدیم زائران می‌کردند، گویی که بدرقه و بعد هم پیشواز زائران حسینی شکوه و جلال داشت. نیازی به ناظر برای خدمات رسانی نبود، هر کس هر چه داشت با عمق جان، با عمق مهر می‌آورد و تقدیم می‌کرد، در مسیر هم دیدم که پیرزنی کنار جاده در بیابانی از طریق الحسین نشسته و چای نذر می‌کرد، می‌گویند: هر ساله همین جا منتظر زائران  می‌نشیند.

موکب‌داری فریاد می‌زد “بفرمایید شام، مسیر طولانیه غذا بخورید که بتونید راه برید، شام نخورده حرکت نکنید”  نوجوانی هم چندین پرس غذا در دو دستانش گرفته‌بود و در خط ورود زائران به آنها تعارف می‌کرد.”

نارنجی‌پوشان خدمات شهری مسیر تردد زائران را لحظه به لحظه آب و جارو می‌کردند، پنکه‌های آب افشان هم هوا را مطبوع و سر و روی زائران را خنک می‌کرد تا کمتر گرما را حس کنند. به نقطه صفر مرزی رسیدیم، جایی که یگان امنیتی باید مسافران را پذیرش می‌کرد، عطوفت و مهربانی و لبخند بر لب نشسته‌ی نیروهای مرزی در اعزام و پذیرش زائران، نشانگر امنیت و اقتدار موجود در مرزهای استان است و این نکته را یادآور می‌شد که سربازان و مرزداران این کشور برای عزت و سربلندی ایران اسلامی خالصانه پاسداری می‌کنند.

از مرز خارج می شویم، کمی جلوتر یگان عراقی پاسپورت ها را نگاهی می اندازد و با لبخند گذر زائران را تایید می دهد، موکب داران همسایه هم با فراهم کردن فضاهایی تمیز و مرتب و خنک هر کدام مشغول پذیرایی بود، یکی اختصاصی چای و قهوه نذر کرده بود، یکی میوه های رنگارنگ و موکب های دیگر هم شام پخش می کردند، در مسیر تردد هم هر ده قدم آب توزیع میشد، کمی جلوتر دو نفر نشسته و سینی های بزرگ میوه روی سرشان و دو نفر هم میوه دست زائر می دادند، این اگر عشق به اهل بیت نیست، نامش چیست؟

باز هم جلوتر رفتیم و باز هم خودروی تویوتایی پر از کارتون های موز ایستاده بود، باید از دستشان میستاندی وگرنه دلخور میشدند، راننده ای دنبال مسافر میگشت، پسر جوانی که نامش عدنان بود، گفت نفری ۲۴۰ هزار تومان،گفتیم: تازه پرسیدیم تا کربلا ۲۰۰ هم میبرند، گفت: بسم الله برویم. فاصله ۴۷۷ کیلومتر تا نجف و ۷۸ کیلومتر تا کربلا بود، ۱۸ مسافر ون «یا حسین» گفتیم و حرکت کردیم، در میانه های راه در یک موکب عراقی در بصره ایستادیم، میان موجی از مهربانی میزبانان صبحانه خوردیم، دوباره به سمت نجف حرکت کردیم، تشنگی ها در مسیر شروع شد، همزمان خودروهای عبوری به راننده ما چراغ می زدند، لاستیک خودرو کم باد شده بود، با سرعت ملایمی ماشین را به تعمیرگاهی بردند و تنظیم باد انجام شد، حرکت کردیم و دوباره بعد از یک ساعت، دوباره خودرو تعادل خود را از دست داد و ناگهان صدای برخورد رینگ با آسفالت به گوش رسید، یا ابوالفضل و یا حسین گفتنِ همه ما هم یکجا بلند شد، ایستادیم، تا چشم کار میکرد بیابان بود و خشکی، تشنه بودیم، هنوز به صحرای کربلا نرسیده بودیم تشنگی امانمان را بریده بود، مدام ماشین های عبوری می ایستادند که اگر لاستیک زاپاس داشته باشند به ما بدهند، دیدند تشنه ایم، آب خنک هم آوردند، خلاصه بعد از دو ساعت، شماره لاستیک یکی به رینگ خودروی ما اندازه شد و حرکت کردیم، اوج همدلی شان تماشایی بود؛ عدنانِ قصه کلی عذرخواهی کرد و گفت حالا برای ناهار جای خوبی می رویم. مهمان خانواده ای شدیم که خانه و کاشانه اش را در اختیار گذاشته بود و بیش از ۲۰ ظرف بزرگ غذا در خانه اش بود، حیاط خانه پر بود از زائر، میز و صندلی ها هم مرتب چیده شده بود و با هر بار ورود زائران؛ سفره جدید پهن میکردند، لحظه به لحظه زائر می آمد، ما فقط یک ساعت آنجا بودیم، او ۴۰ روز بود که لحظه به لحظه پذیرای زائران بود، حتا پزشک و دارو هم آنجا گذاشته بودند تا اگر کسی نیاز به قرص و دارو داشت، با خود ببرد، مدام آب می نوشیدیم، به سمت کربلا حرکت کردیم، عدنان و خانواده اش ورودی کربلا پیاده شدند و از راننده خواست تا ما را به مقصد برساند، تاکید کرد مهمان امام حسین (ع) هستند مبادا اذیت شوند. مسیر به قدری شلوغ بود که تمامی خودروها به فاصله میلی متری از هم در حرکت بودند، مسیر برگشت زوار هم بسیار شلوغ بود، به جایی رسیدیم که باید پیاده می شدیم، تشکر کردیم و به دنبال سیل جمعیتی که از جای جای جهان آمده بودند به راه افتادیم، موکب ها دست از پذیرایی بر نمی داشتند، یکی آب و شربت، یکی میوه و یکی هم گاوی نذر کرده بود و میخواست شام بپزد، یکی قهوه، یکی چلو کباب و… در منوی موکب داران هر غذایی با عشق تقدیم می شد. معتقد بودند:”ما زوار، مهمان امام حسینیم و باید با کرامت و محبت پذیرایی شویم”

تلفن همراه رومینگ نشد، به دنبال سیم کارت عراقی بودیم تا بتوانیم گوشه ای از آن حجم مهربانی و عشق به امام حسین و زائر کربلا را در شبکه های اجتماعی منتشر کنیم، در مسیر سر در فروشگاهی نوشته بود ” سیمکارت موجد است” وارد شدیم، چون هنوز نتوانسته بودیم دینار بخریم، گفتیم پول ایرانی داریم،فروشنده دو دست بر سینه گذاشت و به سختی گفت: ” أنا قبول دارم”. سیم کارت را فعال کردیم و ادامه مسیر را پی گرفتیم، به حرم حضرت ابوالفضل و بعد هم به شکوه تماشایی بین الحرمین رسیدیم، زیر نخل های سر به فلک کشیده نشستیم و دعای زیارت اربعین را خواندیم و به سمت حرم امام حرکت کردیم. همچنان تشنگی بر ما مستولی شده بود و همچنان آب به وفور در اختیار زائران قرار میگرفت.

شکوه این سوگواری، این کنگره عظیم دینی و معنوی، با حضور ملیت‌ها و ادیان و از قاره‌های مختلف؛ باعث شگفتی بود. این سیل ارادتمندان و عاشقان از اقصی نقاط جهان؛ این اجتماع جهانی در سوگ امام حسین(ع) به شکلی بود که مرد و زن، قدم پشت قدم بدون فاصله راه می رفتند، قدم به قدم پذیرایی میشدند، قدم به قدم آب در دستان مردم نهاده می شد، و این به حرمت یگانه مردی بود که تاریخ به نامش نوشته شد، کشوری همچون عراق که هر چند وقت یک بار گرفتار مسائل و مشکلات سیاسی داخلی و بین المللی است و شرایط پذیرش بیش از حد معمول برنامه ها و اجتماع بین المللی را ندارد، برگزاری اربعین، این اجتماع عظیم جهانی را به عالی ترین شکوه ممکن برگزار کرد. البته در اینکه ایران در برگزاری مراسم اربعین به عراق کمک کرد تا در خدمت رسانی به زائران ابا عبدالله الحسین(ع) و اجتماع شیعه مذهب ها کوتاهی نشود، شکی نیست، اما یادمان نرود: این نهضت امام حسین (ع) است که مردم را با عشق پای کار می کشاند، این نهضت امام حسین (ع) است که مذهب شیعه را عمیق تر کرده و این اربعین است که مشق عشق ورزی به ارزش‌های والای دینی، انسانی و اخلاقی را تکرار می کند.

 

لینک کوتاه : https://roozankhabar.ir/?p=1984

برچسب ها

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : 0
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.

برچسب ها
آنتونیو گوترش، سازمان ملل، نیویورک اجتماعی اربعین، عراق، ایران، زائران ارمنستان، جمهوری آذربایجان، درگیری نظامی اصول گرایان، اصلاح طلبان، انتخابات، احزاب افغانستان،مهاجران،افغان،هیرمند،طالبان اقتصاد انتخابات،اصولگرا،مهندسی،خالص،سازی ایران ایران، آمریکا، برجام ایران، آمریکا، برجام، مذاکرات وین، روسیه، میخائیل اولیانوف ایران، روسیه، برجام، مذاکرات وین بازار مسکن، بازار خودرو، رکود اقتصادی، رونق اقتصادی برجام، ایران، آمریکا، اروپا برجام، مذاکرات وین، رابرت مالی، احیای برجام تهران توافق، ایران، برجام، آمریکا تولید تیراندازی حسن یزدانی، دیوید تیلور، کشتی قهرمانی جهان حسن یزدانی، کشتی قهرمانی جهان، دیوید تیلر خبر خبری دانشگاه رئیسی رئیسی، بانک مرکزی، اقتصاد رهبر سیاسی سیل، خسارت، مدیریت بحران، بارندگی غزه،اسرائیل،حماس،فلسطین،الاقصی غزه،حماس،اسرائیل فرانکفورتر آلگماینه زایتونگ، روزنامه فرهنگ فرهنگی متروپل، آبادان، بحران اجتماعی مجلس محرم، عزاداری، ترافیک، تاسوعا و عاشوار مذهبی مهسا امینی، قالیباف، مجلس، گشت ارشاد مهسا امینی، پلیس تهران، گشت ارشاد مهسا امینی، گشت ارشاد، پلیس تهران ورزش وزیر صنعت کاخ باکینگهام، ملکه الیزایت، انگلستان، سلطنت گشت ارشاد، مهسا امینی، اعتراضات