سرویس سیاسی: در روزهای اخیر نام علی لاریجانی با انتشار خبرهایی در باره انتصاب او به عنوان رئیس «هیأت عالی حل اختلاف و تنظیم روابط قوا» خبرساز شد؛ خبری که دفتر علی لاریجانی بدون تکذیب و تایید، آن را «شیطنت رسانهای» خواند. در سالهای اخیر مهمترین حواشی مربوط به علی لاریجانی، به انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ و رد صلاحیت دور از انتظار او که منجر به نامهنگاری با شورای نگهبان و انتشار دلایل این رد صلاحیت و نیز سخنان رهبر انقلاب در حمایت ضمنی از او بازمیگردد. از سوی دیگر در همین روزهای اخیر و همزمان با انتشار شایعه مذکور، بحثهای پراکنده و گمانهزنیهایی درباره طرح و برنامههای لاریجانی برای انتخابات مجلس دوازدهم در سال ۱۴۰۲ مطرح شده است. پیش از این نیز اخباری مبنی بر جلسات مشترک با حسن روحانی و ناطق نوری و چهرههای میانهرو در کشور شنیده شده بود. به نظر میرسد علی لاریجانی پس از فراز و فرودهای متعدد در دو دهه اخیر، در طیف چهرههای میانهرو نظام قرار میگیرد. به ویژه آنکه در مجلس نهم و در جریان تصویب برجام، اصولگریان او را تحت فشار قرار داده و شکاف او با اصولگرایی بیش از پیش عمیق شد.
از سوی دیگر در دو دهه اخیر در جناح اصولگرا، قدرت و میدان به دست انقلابی و سوپرانقلابیها افتاده است و راست سنتی مدام قدرت خود را در این جناح از دست داده است تا جایی که در بستن لیستها و شکل دادن ائتلافها و توافقها و نشستن برصندلیهای اجرایی و مدیریتی، تقریبا به بازی گرفته نشده است و احتمالا برای انتخابات آتی مجلس نیز چشمانداز متمایزی از آنچه هست و تغییر مواضع، نمیبیند.
در چنین شرایطی به نظر میرسد، این جریان کم رنگ شده و کم مهره، تمایل زیادی دارد که بتواند از ظرفیت علی لاریجانی بهره بگیرد و از طریق او خود را به درون بازی انتخابات تعریف کند. اما برای این مهم، مشکلاتی وجود دارد.
نخست، نزدیکی لاریجانی به چهرههای میانهرو و فاصله گرفتن از اصولگرایی به عنوان یک جناح سیاسی،
دوم: تمایل اصلاحطلبان (یا دستکم بخشهایی از آنان) برای بازگشت به سیاست انتخاباتی از طریق طیف میانهرو سیاسی.
شواهد این ادعا را میتوان در اظهارات «مهدی عرب صادق» معاون سیاسی حزب موتلفه اسلامی دید که در گفتوگو با خبرگزاری فارس، نسبتا صریح به موضع اصولگرایان سنتی در این مورد اشاره میکند. او با بیان اینکه من معتقدم علی لاریجانی با یک ریبرندینگ قوی وارد انتخابات خواهد شد، میگوید: آقای لاریجانی از مدتها پیش جلسات ستادی و هماندیشی و دیدارهای گسترده با چهرههای سیاسی را کلید زده و درصدد است تا چهره اصلی مجلس آینده باشد.
معاون سیاسی حزب موتلفه اسلامی درباره امکان ائتلاف اصلاحطلبان با لاریجانی تصریح کرد: «اگرچه تنها راه احیای اصلاحات در ساحت سیاست ایران از طریق علی لاریجانی است اما مسلما وی با بخش تندروی اصلاحات جمع نمیشود و از این جهت برخی از اطرافیان روحانی مثل جهانگیری و آذریجهرمی مامور به این کار شدهاند. قطعا بخشهایی از اصلاحطلبان میتوانند کنار آقای لاریجانی قرار بگیرند که به پیشرفت نظام و لازمههای حرکت نظام در گام دوم انقلاب اسلامی اعتقاد داشته باشند. اصلاحطلبان آن قدر محو در قدرتطلبی بیرقیب بودهاند که تقریبا تمام مخاطب اجتماعی خود بجز عدهای در خارج از مرزها را از دست دادهاند.»
عرب صادق درباره ائتلافهای احتمالی لاریجانی در انتخابات آینده مجلس عنوان میکند: «آقای آذری جهرمی از زمان انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ به علی لاریجانی نزدیک شده و در آن انتخابات بنا بود که کارهای مشترکی انجام دهند ولی به هر جهت بعد از آن نیز ارتباط این دو، حفظ شده است. به عنوان یک احتمال امکان حضور آقای جهانگیری نیز در کنار آقای لاریجانی وجود دارد زیرا تعاملات سیاسی آقای لاریجانی در چارچوب تعامل فراگروهی تعریف میشود.»
او به مسئله و ضرورت بازنگری در جریان اصولگرایی هم اشاره میکند و میگوید: «بخشی از جریان اصولگرایان به ریاست علی لاریجانی در تقنین نقدهایی دارند؛ امروز نواصولگرایی از دل اصولگرایی اصیل و راستین احصا میشود و این مسئله گفتمانسازی متناسب با گام دوم انقلاب را میطلبد. برخی جریانهای سیاسی میتوانند پرچمدار اصولگرایی به عنوان لنگرگاه توسعه اصیل انقلابی باشند و به نظر میرسد در چیدمان لیست علی لاریجانی از چینش بین نسلی، در صحنه آرایی انتخابات استفاده خواهد شد.»
معاون سیاسی حزب موتلفه اسلامی با اشاره به اینکه آقای لاریجانی فعالیتهای خود را برای انتخابات ۱۴۰۲ مجلس شورای اسلامی آغاز کرده است، تصریح میکند: «به هر جهت ایشان یکی از سرمایههای اصلی نظام است و حضور وی در انتخابات ۱۴۰۲ مجلس، باعث تقویت شور انتخاباتی در مردم میشود؛ از این جهت انتظارها بر این است که ایشان وارد صحنه انتخابات بشود.»
تلاش برای مصادره لاریجانی
عرب صادق در واقع تلاش میکند بر تبار اصولگرای لاریجانی تاکید کرده و اصلاحطلبان را جریانی بازنده و به نوعی مختلکننده، معرفی کند؛ بنابراین با اشاره به انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۹۲ بیان میکند: «در آن انتخابات نیز اصلاحطلبان، آقای روحانی را که با مشی اعتدالی وارد صحنه انتخابات شد، به عنوان چتر نجات خود انتخاب کردند و در دولت دوازدهم و پس از عملکرد ضعیف آن دولت، او را پس زدند و تلاش کردند در افکار عمومی راه خود را از مردم جدا کنند ولی مردم در انتخابات ۹۸ نشان دادند با بازی تکراری اصلاحات آشنا هستند. به هرحال شاید اصلاحطلبان امروز لاریجانی را تنها راه نجات خود میبینند. طبیعتاً آقای لاریجانی رویکرد وحدت اصولگرایان را دارند کما اینکه اعتدالیون و بخشهایی از اصلاحطلبان نیز تلاش میکنند وی را به سمت خودشان هدایت کنند و از ظرفیت آقای لاریجانی استفاده کنند.»
وی با تاکید بر اینکه برخی سران اصلاحات، لاریجانی را گزینه اضطراری میدانند، تصریح میکند: «اظهار نظر قطعی در مورد صحنه و آرایش انتخابات ۱۴۰۲ خیلی زود است ولی علی لاریجانی باهوشتر و پختهتر از آن است که ابزار بازگشت اصلاحطلبان به قدرت شود؛ آقای لاریجانی در دایره اصولگرایی تعریف میشود و از معدود سیاستمدارانی است که میتواند نواصولگرایی راستین را از دل اصولگرایی انقلابی برآورد.»
عرب صادق ارتباطات و شبکه ارتباطی لاریجانی با چهرههای میانهرو را ناشی از مشی تعاملگرای او در سیاست میداند و نه تمایل سیاسی و ائتلاف، چرا که میگوید آقای آذری جهرمی شخصا رابطه خوبی با آقای لاریجانی دارد، افزود: «آقای لاریجانی اصولاً اهل تعامل سیاسی است و میتوان گفت فراجناحی عمل میکند و صرفا بر مبنای نظریات جناحی و گروهی به تصمیمات سیاسی خود نمیپردازد بر همین مبنا میتوانند با طیفهایی از اصلاحطلبان نیز ائتلاف داشته باشد ولی ما امیدواریم که علیرغم پیگیری اصلاحطلبان برای تحقق این امر، این اتفاق نیفتد.»
جالبتر آنکه معاون سیاسی حزب موتلفه با بیان اینکه افراد زیادی در تلاشند خودشان را به آقای لاریجانی متصل کنند، اظهارکرد: «این پیشبینی بدی است که احتمال تکثر در انتخابات ۱۴۰۲ مطرح میشود و باید از آن دوری شود؛ به عقیده من در شرایط تکثر، گروه آقای لاریجانی موفق عمل خواهد کرد.»
وی در تشریح فضای احتمالی انتخابات مجلس ۱۴۰۲ ادامه میدهد: «شورای ائتلاف بیشتر در تهران و شهرهای بزرگ قدرت انتخاباتی دارد اما اگر تکثر در انتخابات ۱۴۰۲ اتفاق بیفتد که با آرایش انتخاباتی فعلی احتمال این قضیه وجود دارد، میتوان گفت یکی از قویترین جناحهایی که در انتخابات ظاهر میشود، گروهی است که آقای لاریجانی شکل خواهد داد.»
عرب صادق به صراحت هدف اصلاحطلبان از شکلدهی ائتلاف سهگانه یا چندگانه با لاریجانی را سهمخواهی میداند و در این مورد میگوید: این سهمخواهی تنها راهحلمدیریت اختلافات اصلاحطلبان است چرا که در این نقطه، مشترک میشوند.
وی با بیان اینکه تحلیل من این است که آقای لاریجانی برای کسب کرسی ریاست مجلس شخصا در انتخابات حضور پیدا خواهد کرد، تاکید میکند: «میتوان گفت با آرایش انتخاباتی فعلی حضور آقای لاریجانی در انتخابات، منطقا باید از تهران باشد زیرا باید بار یک لیست را به دوش بکشد و تنها کسی که وزن مناسب برای کشیدن بار لیستی را دارد، شخص علی لاریجانی است.» وی همچنین میافزاید: «آقای لاریجانی برای منفعت و برد لیستی، طبیعتاً باید از تهران کاندیدا شود و در نقش سرلیست ظاهرشود، البته این مسئله با فرض این است که وحدتی بین سایر اصولگرایان و آقای لاریجانی صورت نگیرد.»
در مجموع به نظر میرسد، نام علی لاریجانی در سپهر سیاسی کشور هرجا که به میان میآید، موضوع به سطوح بالای قدرت در کشور مربوط میشود. از همین رو است که تحلیلگران و ناظران سیاسی او را بازیگری مهم و صاحب نفوذ در انتخابات آتی میدانند. در واقع به نظر میرسد در شرایط میدانداری اصولگرایان انقلابی، راست سنتی به دنبال آن است تا از طریق جلب نظر و تاکید بر تبار لاریجانی، بی چهره بودن و ضعف پایگاه رای خود را در جلب رایدهندگانی که به دنبال سپردن کشور به دست جریانی عقلگراتر هستند، جبران کند و اصلاحطلبان و میانهروها که گمان میکنند شورای نگهبان راه عبورشان را میبندد و احتمالا اساسا به بازی انتخابات راه پیدا نکنند، از طریق علی لاریجانی بتوانند به کرسیهایی در قدرت دست پیدا کنند.