روزان: بعد از اینکه محسن زارعی، رئیس مرکز ارزشیابی و تضمین کیفیت نظام آموزش کشور اعلام کرد که باز هم میانگین معدل دانش آموزان، بخصوص در دوره های نهایی کاهش پیدا کرده، دوباره موجی از انتقادها و تحلیل ها در مورد «چرا» یی این مساله در جامعه مطرح شده است.
اعلام «میانگین کشوری نمرات دانشآموزان پایه دوازدهم» در امتحانات نهایی خرداد ماه حکایت از حال ناخوش نمرات در تمامی رشتهها اعم از تجربی، ریاضی و معارف داشت که زیر۱۲ بودند، نمرهای که حتی انسانیها نتوانستند حد نصابش را هم کسب کنند و با ۸.۷۵ «مردود» شدند؛ چندی بعد و بدنبال اهمیت این امر، رییس جمهور به موضوع ورود و خواستار ارائه گزارشی از وضعیت آموزشی و اعلام واقعی نمرات توسط وزیر آموزش و پرورش شد؛ گزارشی که از حال و روز روند نزولی نمرات از دهه گذشته میگفت، نظرات بسیاری را به سوی خود جلب کرد. محمد رضا نیک نژاد، معلم و کارشناس آموزشی با تایید صحت این آمار و افت تحصیلی دانش آموزان، با ذکر اینکه کاهش کیفیت و کمیت یادگیری در حال وقوع و «فقریادگیری» در جامعه روز به روز در حال افزایش است به «روزان» می گوید: کاهش یادگیری از سالهای گذشته به نحو مستمر و پیشرونده آغاز و در حال حاضر نمودی جدی یافته است؛ در زمانهای گذشته که باید جدی با این مسئله برخورد میشد، حاکمیت، جامعه و کنشگران اجتماعی آنچنان که باید ورود و برخوردی نداشتهاند و در حال حاضر زنگ هشدار آن به صدا در آمده است.
وی با نام بردن از «جایگاه و شان تربیت مدرسهای در نظام اجتماعی ایران» می افزاید: در بررسی کارکرد و عملکرد نظام آموزشی ما فقط به عملکرد دانشآموزان میپردازیم یعنی انتظار داریم این نظام آموزشی بهروی کودکان تاثیر بگذارد و سپس این تاثیر را با برگزاری آزمونهایی اندازهگیری میکنیم این در حالیست که صرفا سازوکارهای آموزشی، کلاس درس، برنامه درسی، معلم، مدرسه و کتب درسی و کمک آموزشی و … را ملاک قرار میدهیم، هرچند اینها لازم هستند اما کافی نیست؛ باید بررسی کنیم که یادگیرندگان(دانش آموزان) چه نگاهی به «جایگاه و شان مدرسه» دارند.
آینده نا معلوم
نیک نژاد همچنین معتقد است که در این کاهش معدل، دلایل متعددی موثر است که «معلم » فقط یکی از آنهاست. وی در این خصوص می گویدنهآنهاست: معلم به عنوان یک تکعامل محسوب میشود و به همین نسبت دانشآموز هم یک عامل است. ما وقتی موضوعی را تحلیل میکنیم که چند عاملی است، باید به پیچیدگیهای آن توجه داشته باشیم. درباره افت میانگین معدل نمیتوان مقصر را صرفا کرونا و آموزش مجازی دانست یا خانوادهها یا معلم یا خود دانشآموز. یکی از عوامل اصلی کمانگیزگی دانشآموزان در دوره متوسطه دوم محتوای آموزشی است. دانشآموزان از خودشان میپرسند که آموزههای تخصصی و عمومی به درد زندگی آیندهشان میخورد یا نه و قرار است چه گرهای از زندگیشان باز کند؟ همین سوال باعث میشود آنها دیگر برای نمره عالی گرفتن درس نخوانند.
وی ادامه می دهد: از جمله دیگر دلایلی که از آنها می توان به عنوان علت های افت معدل در دوره متوسطه این است که همه چیز آموزش را به شغل آینده، رتبه کنکور، دکتر و مهندسشدن فرزندمان گره زدهایم و از هدف اصلی که پرورش شهروند و انسان خوب در این جهان نو به نو شده و در حال تغییر است، غافل شدهایم
نیک نژاد بی تفاواتی دانشآموزان از رقابت برای نمره و معدل را تنها مختص ایران نمیداند و تصریح می کند: به طور کلی دانشآموزان سراسر جهان وقتی با دنیای دیجیتال و مجازی آشنا میشوند و میبینند درونمایههای آموزشی مدرسه گرهگشای آینده و زندگی آنها نیست، بیانگیزه میشوند و سطح عملی و نمرهای پایین میآید. این معضل جهانی است و باید بدانیم چه کار کنیم که بچهها به سمت کتاب و آموزشهای رسمی جذب شوند.»
این معلم باسابقه با اشاره به نقش نامعلوم بودن آینده در تحصیل دانش آموزان میگوید: عامل دیگر افت معدل در دوره متوسطه این است که همه چیز آموزش را به شغل آینده، رتبه کنکور، دکتر و مهندسشدن فرزندمان گره زدهایم و از هدف اصلی که پرورش شهروند و انسان خوب در این جهان نو به نو شده و در حال تغییر است، غافل شدهایم. دانشآموزان امروز وقتی به دوران متوسطه اول و دوم دبیرستان میرسند، میبینند که مثلا دخترخاله یا پسرخاله فوقلیسانسشان بیکار یا در شغلی غیرمرتبط مشغول به کار است. این موارد انگیزه دانشآموز را برای درسخواندن کم میکند. خانوادهها هم دیگر به بچهها برای معدل بالا فشار وارد نمیکنند، چون خودشان تحصیلکرده هستند و خیلیهایشان به آنچه میخواستند نرسیدند.»
وی این دلایل را عاملی می داند برای افزایش مهاجرت دانش آموزان و می افزاید: به جرات میتوان گفت ۷۰ تا ۸۰درصد آنها به فکر مهاجرت هستند. هرچه درباره قبولشدن در دانشگاه و شرط معدل میگوییم، ذهنیت غالب آنها این است که کدام رشته پذیرش بهتری در دانشگاههای اروپا دارد، یعنی دانشآموز ۱۸-۱۷ ساله در این رابطه تحقیق کرده است که بهراحتی بعد از لیسانس از ایران خارج شود.
این کارشناس آموزشی با ذکر اینکه من با ارزیابیهای کمی موافق نیستم، چون با پدیده نمرهسازی برای ارتقای سطح مدرسه هم مواجه هستیم و نمیتوان چندان به ارزیابیهای نمرهای اعتماد کرد می گوید: ۸۵درصد مدارس ما دولتی عادی است و بقیه غیرانتفاعی یا مدارس برند مثل سمپاد. ۸۵-۸۰درصد مدارس ما بودجهای که از دولت میگیرند صرف حقوق کارکنان و هزینههای جاری مثل آب، گاز و برق میکنند، یعنی بودجهای قابل توجه برای کیفیت آموزش نداریم. وزیر آموزشوپرورش هم میگوید ۹۸درصد بودجه صرف هزینههای جاری میشود. نرم جهانی ۸۰-۷۵درصد کل بودجه آموزش است و بقیه باید صرف کیفیتبخشی دانشآموز و معلم شود.
دورنمایی تاریک
بیانگیزگی بین دانشآموزان و به مراتب بدترش بین معلمها وجود دارد. معلمها دغدغه معیشت دارند؛ معلم وقتی میبیند ماهیانه ۷میلیون حقوق میگیرد، میگوید چرا باید اینقدر انرژی بگذارم؟ این معلم انگیزهای برای ارتقای دانش خود هم ندارد.
این کارشناس آموزشی با بیان اینکه بیانگیزگی بین دانشآموزان و به مراتب بدترش بین معلمها به شدت افزایش یافته است، درباره نسل دهه هشتادیها میگوید: «به جرات میتوان گفت ۷۰ تا ۸۰درصد آنها به فکر مهاجرت هستند. هرچه درباره قبولشدن در دانشگاه و شرط معدل میگوییم، ذهنیت غالب آنها این است که کدام رشته پذیرش بهتری در دانشگاههای اروپا دارد، یعنی دانشآموز ۱۸-۱۷ ساله در این رابطه تحقیق کرده است که بهراحتی بعد از لیسانس از ایران خارج شود.
وی تاکید می کند : در حال حاضر تنها سنجش عملکرد نظام آموزشی ما آزمونهای «تیمز» و «پرلز» ( اندازهگیری و بررسی عملکرد دانشآموزان در سه درس ریاضی، علوم و خواندن) و دیگری نیز آزمونهای نهایی است که فعلا در سال آخر دبیرستان و طی سالهای آتی به پایههای دهم و یازدهم تسری خواهد یافت؛ هرچند این سنجشها میتواند یک شاخص باشد اما همه شاخصهای لازم برای سنجش عملکرد نظام آموزشی را ندارند. نمونه مطالعاتی تیمز و پرلز حاکیست مدارسی در کشور داریم که تمام دانشآموزان آنها زیر میانگین جهانی نمره گرفتهاند، از طرف دیگر حتی مدارسی داریم که تمامی دانشآموزانشان بالای میانگین جهانی نمره کسب کردهاند که البته جزو مدارس خوب هستند این در حالیست که شاهدیم شکاف طبقاتی وارد شکاف آموزشی ما شده و روز به روز در حال افزایش است.
نیک نژاد با اشاره به اظهارات وزیراسبق آموزش و پرورش مبنی بر اینکه «حتماً در امتحانات نهایی سال آینده هم حتما کاهش نمره را خواهیم داشت» می گوید: بله. من هم معتقدم که شاهد این افت در سال آینده هم خواهیم بود؛ چرا که قدرت و توانایی نظام آموزشی در این سالها کاهشی بوده پس قطعا خروجی آن هم به همین ترتیب ادامه خواهد داشت و چیزی نیست که در لحظه بتوان آن را متوقف و یا جلویش را گرفت؛ کلید برق نیست تا بتوانیم آن را خاموش کنیم. آثار تعلیم و تربیت ماندگار است و تغییرات آن دیر ظاهر میشود؛ حتی اگر تغییرات جدی هم ایجاد کنیم، تا آثار قبلی خارج و قابل دیدن و رویت باشد زمانبر است، بنابراین کاهش نمرات در سالهای آتی امری طبیعی و ادامهدار خواهد بود این در حالیست که توانایی نظام آموزشی ما بنابر دلایلی رو به کاهش نهاده شده و بازسازی سیستم آن بسیار زمانبر است.