گروه سیاسی: «سرپرست نامرئی» این صفتی است که رحیم جهان آبادی به «محمدهادی زاهدی وفا» سرپرست سابق وزارت کار، تعاون و رفاه اجتماعی و وزیر پیشنهادی رئیس جمهور برای این وزارتخانه، به کار برده است. از ۲۴ خرداد ماه که عبدالملکی وزیر وقت به دلیل عملکرد ضعیف و انتقادات زیادی که به او وارد بود، وزارتخانه را ترک کرد و زاهدی وفا که عنان امور را به دست گرفت، نمایندگان مجلس از تعامل او با مجلس راضی نبودند و حتی رفتار او را بیاعتنایی به مجلس دانستهاند.
اکنون یک هفته پس از پایان مهلت قانونی سه ماهه برای معرفی وزیر جدید، ابراهیم رئیسی، همین سرپرست را با رابطه نهچندان خوبی که با نمایندگان دارند برای گرفتن رای اعتماد به مجلس معرفی کرده است و این انتخاب رئیس جمهور صدای نمایندگان را درآورده است.
تا جایی که محمد حسینی معاون پارلمانی رئیس جمهور، در این مورد گفته است: «مجلس یک نقطه ضعفی که از زاهدی وفا مطرح میکند این است که در این سه ماه با نمایندگان تعامل نداشته است؛ در مقابل زاهدی وفا نیز میگوید ماموریت سه ماهه داشتم و هیچ گونه مسئولیتی نداشتم.»
جلال محمودزاده نماینده مردم مهاباد در این مورد میگوید: «مجلس هم احتمالا رأی لازم را ندهد در مدتی که آقای زاهدی وفا سرپرست وزارت تعاون بودند کمترین ارتباط را با مجلس داشتند. شخصا حضورش را چندان در مجلس مشاهده نکردم، در یکی دو مورد در کمیسیون اجتماعی حضور پیدا کردند و در سایر کمیسیونها ندیدمشان بنابراین بعید میدانم مجلس به ایشان رأی دهد و اگر هم رای دهد، رأی بسیار ضعیفی به ایشان خواهد داد.»وی ادامه میدهد: «اگر آقای زاهدی وفا با رأی ضعیف و شکننده وزیر رفاه شود، تاثیر منفی بر عملکرد ایشان و در تعاملش با مجلس و در ادامه راه بدنه وزارت رفاه خواهد داشت. زیرا بدنه این وزارتخانه با وی همراه نیست و درصد کمی از همکاران ایشان را به عنوان وزیر قبول دارند و قبول میکنند که این امر باعث میشود به زیرمجموعه وزارت رفاه و عملکردش لطمه وارد شود؛ توجه داشته باشید این، وزارتخانه کلیدی دولت است.»
مهاجرت فرزندان
مسئله دیگری که درباره محمدهادی زاهدی وفا، مطرح است ادعای دوتابعیتی بودن فرزندان او است؛ ادعایی که در این مدت تکذیب نشده است. مسئله زندگی، تحصیل و حتی سفر فرزندان دولت مداران ایران در چند سال گذشته در سطح افکار عمومی به صورت بسیار پررنگی مطرح بوده است. به ویژه اصولگرایان در دولت قبل با حساسیت بسیاری رفت و آمد فرزندان دولت رقیب خود را پیگیری کرده و در رسانهها و شبکههای اجتماعی در کنار گروهی موسوم به براندازان، بر رفتار غربگرای دولتمداران میتاختند. بنابراین اکنون که خود کرسیهای اجرایی را در دست دارند، به طور منطقی باید در مقابل مهاجرت و تحصیل فرزندان خود در خارج از کشور پاسخگو باشند. در شرایطی که هنوز «کانادا» بودن پسر انسیه خزعلی به موضوع مهمی در افکار عمومی و در میان فعالان سیاسی تبدیل شده است و رئیس جمهور خود عبارت گویای «پسر رفت، پدر هم برود» را به کار برده است، معرفی یک گزینه برای وزارتخانه که دو فرزند تبعه کانادا دارد، بدون شک با مخالفت برخی از نمایندگان مواجه خواهد شد.
الهویردی دهقانی، نماینده مردم ورزقان، در اظهاراتی به هر دو مسئله گزینه پیشنهادی رئیسی اشاره کرده است: «با توجه به اینکه گزینه پیشنهادی دولت برای این وزارتخانه بعد از رفتن نمایندهها به حوزه انتخابیه علنی شد، به صورت رسمی فرصت بررسی در کمیسیونهای مجلس نبوده است. یک عده از دوستان شناختی داشتند و اظهار نظراتی شد. با توجه به گزارشهایی مبنی بر تعاملاتی که بین نمایندگان و آقای زاهدی وفا در زمان سرپرستی وزارتخانه ارائه شده است و همکاران اظهار نظراتی داشتند، به نظر میآید که به مشکل بر بخورند. همچنین مسئله تابعیت دو فرزند ایشان هم به این مشکل اضافه میشود. از طرف دیگر هم آقای رئیس جمهور گفتهاند که اگر فرزند رفت، پدر هم برود،جای تامل دارد و فکر میکنم که در این صورت خود آقای رئیسی هم تجدید نظر کند.»
تعامل با نمایندگان و تابعیت فرزندان، اگرچه در جای خود بسیار حائز اهمیت است، اما در تعیین صلاحیت یک گزینه برای تصدی بر یک وزارتخانه، کارآمدی و توانمندی یک فرد بیش از هر نکتهای اهمیت دارد. محمود زاده در ادامه گفتگوی خود با ایلنا در این باره میگوید: «وزارت تعاون یک وزارتخانه بسیار مهم است. این وزارتخانه که بسیار وسیع هست در زندگی و معیشت مردم نقش تاثیرگذاری دارد. هلدینگهایی که این وزارتخانه دارد و در سطح کشور فعالیت میکنند، میتوانند زمینه توسعه مناطق مختلف را فراهم کنند. معتقدم آقای زاهدیوفا این تجربه را ندارد. ایشان زمانی هم که سرپرستی این وزارتخانه را بر عهده گرفت کمترین ارتباط را با مجلس داشت و فکر نکنم مجموعه همراهی با وی داشته باشد.» او میافزاید: «تسلط آقای زاهدیوفا بر بدنه وزارت تعاون بسیار مهم است. این وزارتخانه یک وزارتخانه وسیع و کلیدی کشور است و تسلط وی به این اندازه نیست که بتواند در همه امور اشراف کافی داشته باشد و بتواند این وزارتخانه بسیار مهم را اداره کند. به نظر من دولت باید وزیر بسیار جدی را معرفی میکرد که از خود بدنه بود و به خوبی وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی را میشناخت چراکه بدنه وزارت کار که بسیار وسیع هم است این موضوع را میپذیرفت و با وی همراهی میکرد.» محمود زاده در ادامه تصریح میکند:« زیرا بدنه این وزارتخانه با وی همراه نیست و درصد کمی از همکاران ایشان را به عنوان وزیر قبول دارند و قبول میکنند که این امر باعث میشود به زیرمجموعه وزارت رفاه و عملکردش لطمه وارد شود. توجه داشته باشید این وزارتخانه کلیدی دولت است»
موافقان زاهدی وفا
در این مورد البته نمایندگانی هم هستند که بر خلاف این نظر معتقد هستند. محمد تقی نقدعلی نماینده مردم خمینی شهر در این مورد میگوید:« در مجموع عملکرد زاهدی وفا را قابل قبول میدانم و با توجه به سوابق و عملکردشان، از شانس خوبی برای کسب رای اعتماد در مجلس برخوردار است.»
همچنین احمد جباری نماینده مردم پارسیان اظهار میکند: «زاهدی وفا باید تعامل بیشتری با مجلس برقرار کند و امیدواریم که گزینه مورد نظر دولت و رییس جمهور بتواند از مجلس رای اعتماد را کسب کند چون در مدت سرپرستی خود به دور از بگو مَگوهای سیاسی، به وظیفه خود عمل کرده است.»
توانمندی و تجربه
در این میان گمانهزنیهای اولیه نیز حاکی از عدم رای آوردن زاهدی وفا است، اما واقعیت آن است که اهمیت وزارت کار، تعاون و رفاه اجتماعی به ویژه با توجه به شرایط و بحران معیشتی در کشور و پروژههایی که دولت در درست اجرا دارد، بسیارحیاتی است. شرکتهای مهم و بزرگی مانند شستا، بلاتکلیفی صندوقهای بازنشستگی، پروژهایی نظیر کالابرگ الکترونیکی، این دغدغه را پررنگ میکند که اگر گزینه پیشنهادی رای اعتماد مجلس را جلب نکند، این وزارتخانه لاجرم، مجددا در وضعیتی غیرقطعی و بلاتکلیف سرخواهدکرد و اگر رای اعتماد محکمی به دست نیاورد، خاطره سلف خود «عبدالملکی» را که با ۱۹۱ رای جزو وزیرانی بود که حمایت کمی جلب و در نهایت دوام نیاورد و کناره گیری کرد، را بازسازی میکند.
محمودزاده در بخش دیگری از اظهارات خود در این باره یادآوری میکند: « افراد شاخص بسیاری هستند؛ آقای رئیسجمهور میتوانست از بین وزرای قبلی افرادی را مدنظر قرار دهد که از نظر سیاسی هم با دولت همراه هستند و یا بین مدیرانی که در حال حاضر در بخشهای مختلف توانایی دارند، فردی را انتخاب کند. دولت باید به این موضوع توجه و دقت کند و وزیری را معرفی کند که بتواند وزارتخانهای مانند وزارت تعاون را مدیریت کند تا شرایط وزارتخانههای دیگر تکرار نشود. زیرا هنگام تشکیل کابینه، وزرای ضعیفی را که معرفی کرد که همین حالا باعث زمینگیر شدن وزارتخانه و درگیری بین مجلس و دولت شدهاند و چالش ایجاد کردهاند و کارها روی زمین مانده است… دولت باید برای وزارت کار که یک وزارتخانه بسیار مهم و کلیدی است، دقت بیشتری میداشت و افراد زبدهتری را برای این منظور در نظر میگرفت.»
از مجموعه آنچه تاکنون طرح شد میتوان چنین تحلیل کرد که با وجود گزینههای مناسب و همراستا با دولت برای وزارت کار و با وجود گمانهزنیهای تحلیلگران از احتمال پایین رایآوری محمدهادی زاهدی وفا، شاید معرفی او برای تصدی وزرات کار، تعاون و رفاه اجتماعی، بستری است که ابراهیم رئیسی بتواند، بیش از سه ماه زمان برای انتخاب گزینه نهایی به دست آورد. اما باید به یاد داشت که همانگونه که محمود زاده گفته است، از عملکرد ضعیف و بلاتکلیف این وزارتخانه «در نهایت قشری که ضرر میکند و آسیب میبیند، قشر کارگر و افراد زحمتکشیاند که در کارخانهها کار میکنند و تحت پوشش تامین اجتماعی هستند.»