گروه سیاسی – دولت چهاردهم با ریاست جمهوری مسعود پزشکیان در حالی آغاز به کار کرد که این گمان میرفت که تعداد زنان در کابینه بیشتر از یک نفر باشد و طبق وعدهای که پزشکیان در ایام تبلیغات داده بود حداقل شاهد ۳ زن در ترکیب هیات دولت باشیم.
«باور دارم که حضور زنان در سطوح بالای مدیریتی و تصمیمگیری، حق آنها و ضرورتی برای پیشرفت کشور است. هدف من افزایش سهم زنان در مناصب مدیریتی کشور بر اساس شایسته سالاری و عدالت است. من حق انتخاب شدن زنان در مناصب سیاسی را به رسمیت میشناسم و جایگاه امور زنان را در ساختار دولت ارتقا خواهم داد. من به رسمیت شناختن حق انتخاب شدن و تسری شمول رجل سیاسی به زنان را دوشادوش خودشان پیگیری میکنم.» این بخشی از بیانیه مسعود پزشکیان، رئیس جمهوری خطاب به زنان و دختران بود که در ایام انتخابات ریاست جمهوری منتشر کرد.
اما با انتصاب فاطمه مهاجرانی به عنوان سخنگوی دولت چهاردهم، تعداد زنان در دولت پزشکیان به ۴ نفر رسید و با احتساب فائزه دولتی که به سمت دستیار ویژه عارف انتخاب شد این عدد به ۵ زن رسید. شینا انصاری، رئیس سازمان محیط زیست، فرزانه صادق، وزیر راه و شهرسازی، زهرا بهروز آذر، معاون امور زنان و خانواده رئیس جمهور و فاطمه مهاجرانی، سخنگوی دولت زنانی هستند که در دولت چهاردهم حضور دارند.
تا پیش از دولت چهاردهم، بیشترین تعداد حضور زنان در دولت به نام محمود احمدی نژاد بود که با انتصاب اخیر رئیس جمهوری، دولت پزشکیان و دولت دوم احمدی نژاد به لحاظ تعداد حضور زنان با هم برابر شدند.
در دولت سیزدهم فقط انسیه خزعلی، معاون امور زنان و خانواده رئیس جمهور و سکینه پاد، دستیار ویژه در امور حقوق شهروندی حضور داشتند اما در دولت دوم حسن روحانی معصومه ابتکار به معاونت امور زنان و خانواده رئیس جمهور، لعیا جنیدی معاونت حقوقی رئیس جمهوری و شهیندخت مولاوردی دستیار ویژه رئیس جمهوری در امور حقوق شهروندی منصوب شده بودند.
در دولت اول روحانی هم الهام امین زاده به معاونت حقوقی منصوب شده بود و شهیندخت مولاوردی معاونت امور زنان و خانواده رئیس جمهور و معصومه ابتکار ریاست سازمان محیط زیست را برعهده داشت. البته حسن روحانی بعدتر افشا کرد که قرار بود دستکم ۳ زن را به برای وزارتخانه ها انتخاب کند که به دلیل برخی مخالفتها اینگونه نشد. روحانی مردادماه سال ۹۶ گفت: « ما می خواستیم سه زن را معرفی کنیم که جایگاه آنان را هم مشخص کرده بودیم اما نشد. حالا چرا نشد بماند.»
او ۴ سال بعد یعنی در فروردین ۱۴۰۰ با اشاره به همین موضوع گفت: «ممکن است کسی بگوید اگر شما این همه اهتمام قایل بودید چرا یک خانم را وزیر نکردید من دلم خیلی میخواست هم در دولت یازدهم و دوازدهم، توان ما محدود است گاهی وقتها آدم یک کاری میخواهد بکند دستهایش باز نیست. من ارادهام این بود، حتی در دولت یازدهم ۲ تا خانم را به عنوان ۲ وزیر انتخاب کرده بودم، نشد به هر حال. ولی از خانمها در رده بالا استفاده کردیم. یعنی خانمی که در هیأت وزیران به عنوان معاون رئیس جمهور است، معاون رئیس جمهور در دنیا مقامش از وزیر بالاتر است در کشور ما هم معاون رئیس جمهور جایگاه بلندی دارد همانند وزیر و گاهی بالاتر از وزیراست.»
به هر ترتیب در دولت احمدی نژاد هم مرضیه وحید دستجردی به عنوان وزیر بهداشت و فاطمه بداغی معاون حقوقی رئیس جمهور و نسرین سلطان خواه به عنوان معاون فناوری و رئیس جمهوری و مریم مجتهدزاده به عنوان معاونت امور زنان و خانواده رئیس جمهور مشغول به کار بودند. اما با توجه به تعداد زنان در کشور ما این اعداد ارقام به شکلی نیست که بشود از آن به عنوان یک دستآورد و یا موفقیت نام برد.
اما آنچه که بیش از این مورد توجه فعالان سیاسی در رابطه با انتخاب زنان قرار میگیرد چگونگی انتخاب این زنان در دولت است. به عنوان مثال نحوه انتخاب فائزه دولتی توسط محمدرضا عارف به نحوی است که برخی کاربران در شبکههای اجتماعی عنوان کردند که او بیش از اینکه حق داشتن چنین سمتی در کنار معاون اول ریاست جمهوری را داشته باشد، مزد همراهی اش در چند سال اخیر را گرفته. به نوعی کاربران از این افراد تحت عنوان «کیف کش» یاد میکنند که شاید کلمه برازندهای نباشد اما واقعیت فضای سیاسی کشور به گونهای است که این افراد از دولت احمدینژاد به این طرف هم بر تعدادشان افزوده شد و هم قدرت بیشتری گرفتند. البته که اصلاح طلبان مبدع این عنوان یا سمت در ادبیات سیاسی کشور بودند.
بزرگان اصلاح طلبان برای پیش برد اهداف خود در فضای سیاسی کشور و البته درون جبهه اصلاح طلبان به جوانان جویای نام و نشانی نیاز داشتند که برای طی کردن ره صدساله بی تابی می کردند.
برگزاری انتخابات ریاست جمهوری یازدهم در سال ۹۲ و همچنین انتخابات مجلس دهم فرصتی را برای این افراد فراهم آورد تا همزمان با رشد شبکه های اجتماعی خودشان را نشان دهند. جوانانی که پس از طی مراحل «کیف کشی» هم اکنون یا عضو هیئت مدیره فلان شرکت هستند و یا مشاور وزیر.
کیفکش ها به غیر از حمل کیف کار مهم و دائم دیگری هم دارند. آنها در جلسات مختلف وظیفۀ گرم کردن جلسه و احسنت، احسنت گفتن و تشویق خطیب را هم بر عهده دارند.
اما باید به یاد داشت که کیف کشی سیاسی، رابطه ای برخاسته از ارادت و سرسپردگی درونی نیست. رابطهای است بر اساس منافع مشترک؛ و به همین دلیل ، تا زمانی که فرد مورد نظر در جنجال ها و عده کشی ها و منم منم کردن هایش نام کیف کش را به همراه نام خود می کشد و به مطرح شدن نام او کمک می کند، خدمات فوق الذکر جاری است و بلافاصله پس از وارد شدن کیف کش نو به بازار و دل آزار گشتن خدمات کیف کش کهنه ، کیف کش کهنه به صف مخالفان می پیوندد و به همین ترتیب جریان آزاد و گردش نخبگان در فضای سیاسی امروز ایران ادامه دارد.
البته که این رخداد مختص اصلاحطلبان نبوده و در همین انتخابات مجلس دوازدهم شاهد بودیم که کیفکش های اصولگرا علیه بزرگان اصولگرا مثل قالیباف و حدادعادل قیام کردند و چالش پاجوش ها علیه چنارها را راه انداختند. امیرحسین ثابتی از جمله همین افراد است که اگر چه هم اکنون به لطف رای حداقلی به خانه ملت رفت وآمد میکند اما هنوز هم عادت کیف کشی سعید جلیلی از سرش نیافتاده.