رسول سلیمی: دیدار اخیر بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل، با دونالد ترامپ، رئیسجمهور ایالات متحده، در کاخ سفید، نقطه عطفی در روابط دوجانبه و سیاست منطقهای خاورمیانه بود. این دیدار، که دومین نشست این دو رهبر از زمان بازگشت ترامپ به قدرت در دی ۱۴۰۳ محسوب میشود، در حالی برگزار شد که تنشها در غزه بار دیگر بالا گرفته و مذاکرات غیرمستقیم آمریکا و ایران در عمان قرار است انجام شود. نتانیاهو، که با چالشهای داخلی و بینالمللی متعددی روبهروست، این سفر را فرصتی برای پیشبرد اهداف استراتژیک اسرائیل، بهویژه در قبال ایران، تلقی کرد.
دیدار نتانیاهو و ترامپ در حالی رخ داد که خاورمیانه درگیر تحولات سریع و پیچیدهای است. جنگ غزه، که پس از حمله حماس در مهر ۱۴۰۲ آغاز شد، با آتشبس شکنندهای که در اواخر ۱۴۰۳ با میانجیگری استیو ویتکاف، فرستاده ویژه ترامپ، برقرار شده بود، بار دیگر با بمباران غزه توسط اسرائیل در هم شکسته است. واشنگتن پست نیز همان زمان گزارش داد که اسرائیل با ایجاد یک کریدور امنیتی جدید در غزه، به دنبال فشار بر حماس برای پذیرش شرایط جدید آتشبس است. همزمان، اعلام غیرمنتظره ترامپ در این دیدار مبنی بر آغاز مذاکرات مستقیم با ایران که بعداً توسط تهران به مذاکرات غیرمستقیم در عمان اصلاح شد موجی از واکنشها را در منطقه و اسرائیل برانگیخت.
در همین حال، نتانیاهو پیش از سفر به واشنگتن، در فرودگاه بنگوریون اعلام کرد که هدفش از این دیدار، بحث درباره «تعرفهها، گروگانها، روابط با ترکیه، تهدید ایران، و مبارزه با دیوان کیفری بینالمللی» است اما تحلیلگران معتقدند که موضوع ایران، بهویژه در آستانه مذاکرات عمان، اولویت اصلی او بود. اسرائیل، که ایران را تهدید اصلی خود میداند، از هرگونه نرمش آمریکا در برابر تهران نگران است و نتانیاهو این دیدار را فرصتی برای شکلدهی به رویکرد آمریکا دید.
کارشناسان سیاسی معتقدند نتانیاهو با سه هدف اصلی وارد این دیدار شد:
نخست، تضمین اینکه هرگونه مذاکره آمریکا با ایران، برنامه هستهای تهران را به طور کامل متوقف کند. او در نشست کاخ سفید، با اشاره به خروج ترامپ از برجام در سال ۱۳۹۷، گفت: «ما هر دو متحد هستیم که ایران نباید به سلاح هستهای دست یابد» این اظهارات نشاندهنده تلاش او برای تأکید بر همسویی استراتژیک با ترامپ و جلوگیری از توافقی مشابه برجام بود که به اعتقاد اسرائیل، ناکافی بود.
دومین هدف او، گسترش دامنه مذاکرات به فعالیتهای منطقهای ایران بود. اسرائیل مدتهاست که خواستار محدود کردن حمایت ایران از گروههایی مانند حماس، حزبالله، و حوثیهاست. گزارش های رسانه ای نشان داد که نتانیاهو در این دیدار به حملات موشکی ایران به اسرائیل در سال گذشته اشاره کرد و گفت: «اگر قرار است با ایران صحبت کنید، باید جلوی تروریسم آنها را هم بگیرید.» این هدف، بازتاب نگرانی اسرائیل از تقویت محور مقاومت ایران در منطقه، بهویژه پس از ضربات اخیر اسرائیل به این گروهها است.
سومین هدف، حفظ حمایت بیقیدوشرط آمریکا از اسرائیل بود. نتانیاهو، که با تعرفههای ۱۷ درصدی جدید آمریکا بر اسرائیل مواجه شده، به دنبال کاهش این فشارها و تقویت جایگاه اسرائیل به عنوان متحد اصلی واشنگتن بود. او در حضور ترامپ اعلام کرد: «ما کسری تجاری با آمریکا را به سرعت حذف خواهیم کرد». تلاشی که برای نشان دادن حسن نیت و جلب حمایت اقتصادی و سیاسی بیشتر است.
نتانیاهو برای پیشبرد این اهداف، از ترکیبی از استدلالهای استراتژیک، عاطفی، و سیاسی استفاده کرد:
نخست، او بر تهدید مشترک ایران برای آمریکا و اسرائیل تأکید کرد. در دیدار، او به تلاش ناکام ایران برای ترور ترامپ در سال ۱۴۰۳ اشاره کرد و گفت: «ایران نه تنها دشمن ماست، بلکه شما را هم هدف قرار داده» این استدلال، که با لحنی شخصی و مستقیم بیان شد، تلاشی برای همذاتپنداری با تجربه ترامپ و تقویت حس اتحاد در برابر یک دشمن مشترک بود.
دومین استدلال او، بهرهگیری از موفقیتهای گذشته همکاری با ترامپ بود. او به خروج از برجام و فشار حداکثری دوره اول ترامپ اشاره کرد و گفت: «شما بدترین توافق را پاره کردید و این کار جواب داد» نتانیاهو با این استدلال، سعی کرد ترامپ را متقاعد کند که ادامه همان سیاست سختگیرانه، بهترین راه برای مهار ایران است و هرگونه نرمش، مانند بازگشت به دیپلماسی نوع اوباما، به ضرر هر دو کشور خواهد بود.
سوم، او از مدل لیبی به عنوان یک الگوی ایدهآل استفاده کرد. نتانیاهو در نشست کاخ سفید گفت: «اگر بتوان این کار را به صورت دیپلماتیک، به روش لیبی انجام داد، خوب است» این اشاره به خلع سلاح کامل هستهای لیبی در سال ۱۳۸۲، پیامی روشن به ترامپ بود که هدف مذاکرات باید نابودی کامل برنامه هستهای ایران باشد، نه صرفاً محدود کردن آن. این استدلال، با هدف جلب حمایت ترامپ برای یک توافق حداکثری طراحی شده بود که خواستههای اسرائیل را تأمین کند.
چهارمین استدلال او، تهدید ضمنی به اقدام مستقل بود. نتانیاهو پیشتر برنامههایی برای حمله مشترک با آمریکا به تأسیسات هستهای ایران تدوین کرده بود. او در دیدار، بهطور غیرمستقیم به این گزینه اشاره کرد و گفت: «هرچه باشد، ما باید مطمئن شویم ایران سلاح هستهای ندارد» این تهدید، تلاشی برای فشار بر ترامپ بود تا مذاکرات را به سمتی هدایت کند که اسرائیل مجبور به اقدام نظامی نشود.
ترامپ در این دیدار، همراستا با برخی اهداف نتانیاهو، اما با رویکردی متفاوت ظاهر شد. او اعلام کرد که «مذاکرات مستقیم با ایران آغاز شده» و هشدار داد که «اگر موفق نشود، ایران در خطر بزرگی خواهد بود. این اظهارات، که با اصلاح ایران به مذاکرات غیرمستقیم در عمان همراه شد، نشان داد که او تا حدی تحت تأثیر استدلالهای نتانیاهو قرار گرفته و بر جلوگیری از هستهای شدن ایران تأکید دارد. با این حال، عدم تعهد او به کاهش تعرفهها و تمرکز بر معاملهگری اقتصادی، نشاندهنده اولویتهای متفاوتش بود. او گفت: «ما به اسرائیل خیلی کمک میکنیم، سالی ۴ میلیارد دلار»، که پیامی دوپهلو به نتانیاهو بود: حمایت ادامه دارد، اما نه بدون هزینه!
در همین راستا کارشناسان معتقدند که استدلالهای نتانیاهو تا حدی موفق بوده، زیرا ترامپ بر لزوم مهار ایران تأکید کرد، اما تمایل او به یک «توافق بزرگ» منطقهای، که شامل بازسازی غزه و عادیسازی با عربستان است، با دیدگاه اسرائیل درباره نابودی کامل تهدید ایران همراستا نیست. این شکاف نشان میدهد که نتانیاهو نتوانسته بهطور کامل ترامپ را به سمت یک مذاکره سختگیرانه و محدود به خواستههای اسرائیل سوق دهد.
دیدار نتانیاهو و ترامپ مستقیماً بر مذاکرات غیرمستقیم آمریکا و ایران در عمان، که از ۲۳ فروردین ۱۴۰۴ آغاز میشود، تأثیر خواهد گذاشت. در همین راستا نیویورک تایمز گزارش داد که ایران، به سرپرستی عباس عراقچی، بر مذاکرات غیرمستقیم و از طریق عمان تأکید دارد و هرگونه فشار نظامی را رد کرده است. استدلالهای نتانیاهو، بهویژه تأکید بر مدل لیبی و تهدید به اقدام نظامی، ممکن است موضع آمریکا را در این مذاکرات سختتر کند، اما ایران احتمالاً این خواستهها را غیرقابل قبول بداند.
این در حالی است که ناظران سیاسی پیشبینی می کنند که نتانیاهو از ترامپ انتظار دارد در عمان بر سه موضوع پافشاری کند: توقف کامل غنیسازی، نظارت گسترده آژانس، و قطع حمایت از گروههای محورمقاومت در خاورمیانه. اما مقاومت ایران و تمایل ترامپ به یک توافق منطقهای بزرگتر، ممکن است به توافقی منجر شود که کمتر از انتظارات اسرائیل باشد. این احتمال، نگرانی نتانیاهو را از تکرار سناریوی برجام افزایش داده است.
نتانیاهو در این دیدار با فشارهای داخلی نیز روبهرو بود. راستگرایان کابینه او، مانند بزالل اسموتریچ، تهدید به خروج از ائتلاف کردهاند اگر آتشبس غزه دائمی شود .او با تأکید بر «حق بازگشت به جنگ» در غزه، سعی کرد این فشارها را مدیریت کند، اما شکست در کاهش تعرفهها و عدم تضمین کامل از ترامپ، او را در موقعیت شکنندهای قرار داد. در سطح بینالمللی، حکم بازداشت دیوان کیفری بینالمللی علیه او، که آمریکا آن را رد کرده، سفرش را به یک پیروزی نمادین تبدیل کرد، اما نتوانست نگرانیهایش درباره ایران را بهطور کامل برطرف کند.
در این میان، استدلالهای نتانیاهو در این دیدار ترکیبی از موفقیت و ناکامی بود. تأکید بر تهدید مشترک و موفقیتهای گذشته، ترامپ را به ادامه فشار بر ایران ترغیب کرد، اما اشاره به مدل لیبی و تهدید نظامی، با توجه به موضع ایران، ممکن است غیرواقعبینانه باشد. گاردین نیز استدلال کرد که نتانیاهو بیش از حد بر تهدید متمرکز شد و نتوانست پیشنهاد مثبتی ارائه دهد که ترامپ را به یک توافق جامع اما مطلوب اسرائیل هدایت کند. این ناکامی، تا حدی به دلیل اولویتهای متفاوت ترامپ مانند بازسازی غزه و عادیسازی با عربستان بود که با دیدگاه اسرائیل همراستا نیست.
در مذاکرات عمان، نتانیاهو احتمالاً از طریق ویتکاف بر آمریکا فشار خواهد آورد تا خواستههایش را در اولویت قرار دهد. اما کارشناسان سیاسی پیشبینی کرد که ترامپ، با هدف یک پیروزی دیپلماتیک بزرگ، ممکن است توافقی را بپذیرد که ایران را محدود کند، اما نه به اندازهای که اسرائیل انتظار دارد. این احتمال، میتواند به تنش بین تلآویو و واشنگتن منجر شود، بهویژه اگر اسرائیل احساس کند که در برابر ایران تنها مانده است.