گروه سیاسی- «مهاجران و آوارگان باید برگردند تا سوریه جدید را بسازیم.» این تازهترین گفت وگوی احمد الشرع، ملقب به ابو محمد الجولانی و فرمانده «هیئت تحریر شام» است که در آن بخشی از برنامههایی را که برای آینده سوریه دارد را بازگو میکند. او میگوید: «اکثر کارمندان به کار خود بازگشتهاند و در به جز برای کسانی که در خون مردم دست داشتهاند، باز است.» جولانی اضافه میکند: « باید حق شام را ادا کنیم و آن را به درستی بسازیم و فرصتها در مقابل ما قرار دارند.»
آنچه طی یک هفته گذشته در سوریه گذشته به باور بسیاری از تحلیلگران هیچ نشانی از گروهکهای تروریستی القاعده و یا داعش ندارد و به نظر میرسد فرمانده هیئت تحریرالشام برنامه دیگری را برای سوریه تدارک دیده است.
امین پرتو، کارشناس نظامی درباره همین موضوع به سایت انتخاب گفت: «بعید است اسلام گرایی افراطی جایی در آینده سوریه داشته باشد. جولانی به خوبی از سرنوشت داعش و القاعده پند گرفته و میداند که وارد شدن در این مسیر، جز تباهی و نابودی نخواهد بود. گروه های اسلام گرا اقبال زیادی در سوریه دارند. این هم به سبب غلبه مذهبی اهل سنت و هم به سبب فداکاری گسترده این گروهها در مبارزه با بشار اسد است. با این حال سوریه بسیار از نظر دینی و اعتقادی متنوع است. اقلیت قابل توجه دروزی، مسیحی، کُرد و علوی وجود دارد. همین طور بخش بزرگی از اهل سنت هم اساساً سکولار هستند. اگر بنا بر حاکم شدن صندوق رأی و البته باقی ماندن آن باشد به تدریج جریانات اسلام گرا مستحیل خواهند شد. مگر آنکه بخواهند تنها به یک دور انتخابات بسنده کنند و به زیر صندوق رأی بزنند. این اقدام هم قطعاً پیامدهای سنگینی درپی خواهد داشت و آنان به این مسئله نیک آگاه هستند.»
او در پاسخ به این سئوال که ایران در آینده سوریه چه نقش خواهد داشت، ادامه داد: «به نظر من جمهوری اسلامی ایران در آینده سوریه هیچ جایگاه و پایگاهی نخواهد داشت. جریانات حاکم شده فعلی چه جریان اسلام گرای تحریرالشام و متحدانش و چه جریان ارتش آزاد به شدت با جمهوری اسلامی، محور مقاومت و حزب الله دشمن هستند. این گروهها اگر سوریه را بدل به پایگاه حضور عناصر ضد ایرانی نکنند که کردهاند، قطعاً به دنبال هیچ رابطه ای با ایران حتی رابطه عادی هم نخواهند بود. البته ضدیت با ایران برای آنها اعتباری هم در رابطهشان با اسرائیل و آمریکاهم خواهد بود. اینکه جولانی میگوید با اسرائیل و آمریکا دشمنی ندارد اما با ایران و حزب الله دشمن است گواه این مسئله است. البته جریانات غیراسلام گرا مثل بخشهایی از ارتش آزاد هم به شدت بیشتری ضد جمهوری اسلامی هستند و به فرض اگر زمانی از طریق حماس بتوان به تحیرالشام کانال ارتباطی زد، غیرممکن است بتوان با ارتش آزاد وارد تعامل شد چون نفرت گسترده و عمیقی از دوره حضور ایران در سوریه و شرکت در جنگ داخلی در حمایت از بشار اسد دارند.»
سید جلال ساداتیان، تحلیلگر مسائل سیاست خارجی، هم درباره این موضوع به سایت اصولگرای نامهنیوز گفت: «از گذشته همواره یک نقد وجود داشت؛ آنکه باید در ارتباط با سوریه با ملاحظه بیشتری رفتار میشد که چنین نشد. به نظر میرسید که باید همزمان با کمک به سوریه به اوضاع داخلی هم سروسامان داده میشد تا رضایت عمومی داخلی هم کسب شود؛ کاری که چین انجام داد. چین توانست با توسعه اقتصادیاش بیش از یک میلیارد انسان را تأمین کند و از نظر اقتصادی جهان را به تسخیر خود درآورد و بیش از پنجاه درصد مردمش را از فقر نجات دهد. دولت چین زیرساختهای فراوانی ایجاد کرد، تکنولوژیاش را به گسترش داد، راه و جاده ساخت و از همه اینها مهمتر تولیدش را در سطح جهانی به شدت بالا برد و به تبع تولید، اشتغال بسیاری را به وجود آورد. در پی چنین شرایطی مردمش راضی شدند و وجهه بینالمللی خوبی هم برای خود پدید آورد. آمریکا چین را یک تهدید بزرگ برای خود میبیند اما در عمل کاری نمیتواند بکند زیرا چین میگوید با کسی دعوا ندارم و کار خودم را میکنم و با همین تمرکز بر اقتصاد خود اکنون بازارهای آسیا، اروپا، آفریقا و آمریکا را تسخیر کرده است. ایران هم باید با چنین مدلی پیش میرفت تا میتوانست در ابتدا به اوضاع داخلی سامان دهد».
او ادامه داد: «واقعیت این است که از نظر رصد اطلاعاتی هم ضعیف عمل شد. اسرائیل توانست از همین ضعف ما استفاده کند و دست به ترور در داخل ایران بزند که یکی از مهمترینهایش ترور اسماعیل هنیه چند ساعت بعد از تحلیف رئیسجمهور ایران بود و در حتی نفوذ در کشور داشته باشد و در بیرون از ایران هم ضرباتی را به محور مقاومت بزند؛ از جمله به شهادترساندن سیدحسن نصرالله، هاشم صفیالدین و یحیی سنوار یا انفجار پیجرها. این شرایط، اوضاع سختی را به وجود آورد و در ادامه هم در شرایط آتشبس اسرائیل با لبنان عملیات تسخیر سوریه در دستور کار قرار گرفت. دقیق مشخص نیست که سقوط اسد در هماهنگی ترکیه با اسرائیل رخ داد یا نه اما این اتفاق رخ داد. هرچند گفته میشود که روسیه با غرب بر سر سوریه توافقهایی هم داشته است؛ به نحوی که پیش از آمدن ترامپ برای آنکه جنگ اوکراین به صلح یا آتشبس موقت برسد روسیه از حمایت از دولت اسد دست بکشد و از آن سو هم برخی استانهایی که روسیه از اوکراین در اختیار دارد، در دستش بماند و اوکراین هم عضو ناتو نشود تا جنگ اوکراین به طور دائم یا موقت پایان یابد».
این تحلیلگر مسائل سیاست خارجی همچنین بیان کرد: «جولانی هم به نوعی به اسرائیل پیام دوستی داده است. با ترکیه هم ارتباط خوبی دارد. اسرائیل هم در این میان احتمالا آتشبس نیمبندش با حزبالله را برهم بزند و حالا که دسترسی ایران به لبنان عملا بسته شده و امکان کمک ایران به حزبالله وجود ندارد، بقیه امکانات حزبالله را از بین ببرد. در سوریه هم جولانی تا اینجای کار سعی کرده است که فضایی ایجاد کند که به تأسیسات دولتی لطمه وارد نشود و هیئت تحریر شام با ارتش آزاد سوریه همپیمان است و همه اینها تا اینجای کار قول دادهاند به حرمهای مقدس شیعیان لطمه وارد نشود و در مسئله حجاب اِعمال نظر نکنند و وعدههایی از این دست که تا کنون به آنها پایبند بودهاند اما گروههای مختلف در سوریه درباره شیوه حکومت آینده این کشور نظرهای مختلفی دارند و باید دید تحریر شام که گروهی ایدئولوژیک است و ریشههایش در القاعده است میتواند با ارتش آزاد سوریه که گرایشهای سکولار دارد، کنار بیاید یا خیر. از آن سمت هم کردها میخواهند استقلال داشته باشند. آنها خواهان شرایطی شبیه به اقلیم کردستان عراق هستند که ترکیه با چنین وضعیتی مخالف است و با کردها در جنگ است. همه این شرایط باعث شده است که این پرسش به وجود آید که آیا در سوریه وحدت سیاسی حفظ میشود یا درگیریهایی به وجود میآید».
ساداتیان در پایان گفت: «مسئله دیگر آن است که باید صبر کرد و دید که جریان مقاومت چه قدر میتواند در سوریه ادامه داشته باشد. این موضوع مبهم است زیرا جولانی در اولین سخنرانیاش حرفهایی زد که مشخص شد تفاوتهای اعتقادی زیادی میان آنها با ایران وجود دارد. حالا باید دید که ایران میتواند با سوریه جدید کنار بیاید یا خیر».