روزان: سال گذشته تعطیلی مدارس در برخی استانهای کشور از جمله تهران به بیش از۵۰ روزرسید. با توجه به کیفیت پایین آموزشهای مجازی، روند یادگیری دانشآموزان با افت قابل توجهی مواجه شده است. از سوی دیگر، نبود برنامهای مشخص برای جبران زمان از دست رفته آموزش، خانوادهها به ویژه آنهایی که فرزندانشان در مدارس دولتی عادی تحصیل میکنند را با چالشهای متعددی روبرو کرده است.. در همین راستا بارها در مورد خسارت های مالی واحد های تولیدی به خاطر قطعی های برق صحبت شده است ولی آنچه که تاکنون کمتر به آن پرداخته شده، خسارت های ناشی از تعطیلی مدارس بر روی کیفیت آموزش دانش آموزان است. با این حال چندی قبل آموزش و پرورش خبر از برگزاری کلاس های جبرانی برای ۶۰۰ هزار دانش آموزی که در آزمون های ابتدایی نمره خوبی نگرفته اند، داد. در همین خصوص این وزارتخانه اعلام کرده که تعطیلات مختلف باعث اتلاف حدود ۴۰ درصدی ساعت آموزش در مدارس کشور میشود.
تبعات اقتصادی یک چالش
اما این تعطیلی های پی در پی تبعات اقتصادی فراوانی را نیز به دنبال دارد. در همین راستا صادق ستاری فرد؛ معاون سابق تربیت بدنی و سلامت وزارت آموزش و پرورش در شبکه اجتماعی ایکس نوشت: “هر روز تعطیلی مدارس با هدر رفت حدود ۱۵۱۵ میلیارد تومان؛ باعث افت تحصیلی، کاهش کیفیت آموزشی، عدم اجرای برنامههای درسی مهارتی و تربیتی، افزایش نابرابری آموزشی و اضطراب ناشی از محدودیتهای دسترسی به آموزش مجازی بهویژه در مدارس ابتدایی، روستایی، عشایری و بالاخص هنرستانها میشود.”
از پایه تا متوسطه
در عین حال، این وضعیت به دلیل عدم توانایی تمامی خانوادهها در جبران افت یادگیری دانشآموزان، میتواند تأثیرات منفی بلندمدتی بر روند تحصیلی آنها داشته باشد. به گونهای که ممکن است دانشآموزان در سالهای آینده و پایههای تحصیلی بالاتر با مشکلات آموزشی جدی مواجه شوند.
دانشآموزانی که در امتحانات نوبت اول در درسهای فارسی، ریاضی و علوم نتایج «قابلقبول» و «نیازمند به تلاش بیشتر» که به معنی نمره ۱۰ و کمتر از آن را کسب کردند در دوره آموزشی شرکت میکنند. این دورهها تا پایان سال تحصیلی توسط مدیران مدارس با کمک ظرفیتهای مردمی مثل دانشجومعلمان و بسیج دانشجویی برگزار میشود.
«تاکنون ۶۲۳ هزار دانشآموز نیازمند به تلاش بیشتر در کشور شناسایی شدهاند» این را معاون آموزش ابتدایی رضوان حکیمزاده میگوید و از اجرای طرح رایگان حامی برای این محصلان خبر میدهد.
آموزشوپرورش در دوران کرونا برای کمک به آموزش دبستانیها طرح تثبیت یادگیری را برگزار کرد و حالا باتوجهبه تعطیلات مکرر در سال گذشته، طرح حمایت آموزشی مستمر یادگیرندگان (حامی) را برای ارتقای مهارتهای سواد پایه محصلان اجرا میکند.
دانشآموزانی که در امتحانات نوبت اول در درسهای فارسی، ریاضی و علوم نتایج «قابلقبول» و «نیازمند به تلاش بیشتر» که به معنی نمره ۱۰ و کمتر از آن را کسب کردند در دوره آموزشی شرکت میکنند. این دورهها تا پایان سال تحصیلی توسط مدیران مدارس با کمک ظرفیتهای مردمی مثل دانشجومعلمان و بسیج دانشجویی برگزار میشود.
طرح ۷۰ ساله
در خصوص راهکارهای لازم برای رشد شخصیتی و مهارتهای ارتباطی دانش آموزان، آموزشهای مجازی چه در حوزه مهارتی و چه در حوزه دانش که اکنون هم انجام میشود، گزینه مناسبی است و میتواند برخی از تاخیرها را جبران کند هر چند بهترین گزینه نیست. دلیل آنهم واضح است. در آموزشهای آنلاین شما میتوانید مهارتهای ذهنی و دانش و مهارتهای تخصصی را به افراد آموزش دهید ولی آن بالندگی شخصیتی و تقویت مهارتهای ارتباطی نمیتواند به شکل مناسب برای آنها اتفاق بیفتد.
شاید جالب باشد که بدانید که حدود ۷ دهه قبل، متولیان بحث آموزش که گویا این روزها را پیش بینی کرده بودند طرحی را ارائه کردند که با وجود استقبالی که از آن شد بنابردلایل نامعلومی به بایگانی طرح های این وزارتخانه سپرده شد!
ظاهراً طرح تعطیلی زمستانی مدارس بارهامطرح شده است؛ طرحی به نام تعطیلی زمستانی مدارس که نخستینبار درسال۱۳۳۶دروزارت فرهنگ وقت عنوان شد. روزهایی که نه از ترافیک و دود و دم این روزها خبری بود و نه از مازوتسوزی و وارونگی هوا! این طرح تا سال ۷۵ مسکوت ماند و در این سال قرار شد مدارس ۱۰روز درمیانه زمستان تعطیل باشند ودانشآموزان ۱۵روز زودتر ودرمیانه شهریور به مدرسه بروند. اما پس از یک دوره کوتاه اجرا، با مخالفت زیاد دانشآموزان و معلمان با آن، با تصویب سهفوریتی مجلس غیرقابل اجرا تشخیص داده شد. به گفته کارشناسان در آن زمان تعطیلات اجباری زمستانی مانع از این میشود که بسیاری از دانشآموزان در روند عادی آموزش شرکت کنند ضمن آنکه این وقفهها میتواند موجب از دست رفتن تدریجی محتوای درسی، کاهش انگیزه و حتی افت سطح یادگیری نیزخواهد شد.
یک تصمیم منطقی
همانطور که گفته شد حالا با اوج گیری چالش پایین آمدن کیفیت آموزش در مدارس، آموزش و پرورش اعلام کرده که قرار است برای بیش از ۶۰۰ هزار دانش آموزی که نمرات پایینی آورده اند کلاس های جبرانی برگزار کند. محمدرضا نیکنژاد، کارشناس آموزش، در گفت و گو با «روزان» در این زمینه می گوید: واقعیت این است که تعطیلی های ۵۰ – ۶۰ روزه در بین ۲۰۰ روز فعالیت تحصیلی اصلا رقم قابل اغماضی نیست و بعید است که در تاریخ آموزش جهان به جز درزمان کرونا چنین اتفاقی رخ داده باشد. درواقع ما یک چهارم کل زمان آموزش یکساله را از دست دادیم.
وی با ذکر اینکه بیشترین آسیب را مقطع دبستان می بینند می گوید: این مساله بخصوص برای دبستانی ها و مقاطع تحصیلی پایه تاثیرات منفی بیشتر ودرازمدت تری را به همراه دارد. چرا؟ چون اصولا از جمله اصلی ترین اهداف آموزشی دوره دبستان،خواندن و نوشتن و حساب کردن و جامعه پذیری است. حالا حتی اگر بخواهیم بپذیریم که بخش پرورشی و جامعه پذیری بچهها با این حجم از تعطیلات چندان تحت تاثیرقرار نمیگیرد اما، نمی توانیم منکر آن شویم که با این رویه آموزش مهارتهای خواندن و نوشتن و حساب به شدت تحت تاثیر قرار میگیرد کمااینکه در زمان کرونا نیز چنین شاهد چنین تجربهای بودیم. الان هم بچه های آن زمان، در مقاطع اول و دوم متوسطه مشغول تحصیل هستند و و به خوبی شاهد هستیم که چقدر کیفیت تحصیلی آنها پایین است!
وی درباره عقب افتادگی تحصیلی ناشی از برگزاری کلاس های آنلاین نیز می گوید: وقتی صحبت از آموزش آنلاین می شود، به این معناست که معلمها مجبورهستند برای جبران زمان از دست رفته، دروس را با سرعت بیشتری به صورت مجازی برای دانش آموزانشان تدریس کنند مسلم است که در این شرایط دقت و کیفیت کار آسیب میبیند و بسیاری از این بچهها که سرعت یادگیری متفاوتی دارند، در این میان نمی توانند به خوبی دروس را یاد بگیرند. از سویی امکانات آموزشی نیز به طور عادلانه در کشور توزیع نشده که این امر، با تعطیلیها بیشتر خود را نشان میدهد.
نیک نژادی با ذکر اینکه دلیل اصلی چنین چالشی در نظام آموزش کشور، کم اهمیت بودن آموزش در سیاست های دولت هاست می گوید: در دوران کرونا نیز گفته شد که می خواهند برای دانش آموزانی که از لحاظ درسی ضعیف هستند، دوره های جبرانی بگذارند. اما این اتفاق نیافتاد چون بودجه آن را نداشتند. الان نیز بعید است که چنین دوره هایی برگزار شود. البته این مساله تقصیر مسئولان آموزش و پرورش نیست بلکه اصولاً آنها بودجه ای ندارند که بخواهند چنین دوره هایی را برگزار کنند. حتی اگر بودجه نیز به آن اختصاص پیدا کند، از آنجایی که آموزش در اولویت نیست، نمی تواند موفق عمل کند.
اما همچنان یک سئوال باقی است. اینکه حل این معظل چه باید کرد؟ نیک نژاد در پاسخ به این سئوال نیز می گوید:واقعیت این است که بسیاری از معلمان انگیزه و علاقهای برای اضافه کاری ندارند . از سویی در این مورد ما با یک تناقض جدی مواجه هستیم؛ اگر مدعی هستیم که حضور دانش آموزان در مدارس و در زمان آلودگی می تواند منجربه آسیب جسمی شود اما اگر نباید از یاد برد که اگر این دانش آموز به مدرسه نرود، مسلماً آسیب ذهنی میبیند. بنابراین باید نگاه و دیدگاه همان را نسبت به آموزش عوض کنیم تا بتوانیم به جای تعطیلی های پی در پی مدارس، چاره ای دیگر بیاندیشیم و در عین حال به دنبال بالا بردن کیفیت آموزش باشیم.