گروه سیاسی- «نه خالصسازی، نه شایستهسالاری؛ صادق محصولی سالاری» این واکنش حسامالدین آشنا بود به سخنان جنجالی روز پنجشنبه صادق محصولی در مجمع عمومی جبهه پایداری.
محصولی در این سخنرانی مدعی شد که: خالصسازی اسم رمز حمله به شایستهسالاری شده. نخستن بار اردیبهشتماه سال جاری بود که علی لاریجانی از عبارت «خالصسازی» و در پاسخ به خبر خبرگزاری تسنیم از آن استفاده کرد و سپس به سرعت وارد لغتنامه سیاسی کشور شد.
او به صراحت اعلام کرد که در «رقابت تصنعی» شرکت نخواهد کرد و تلاش برای القای اخباری از این دست را «شیوه برادران» برای رقابت تصنعی دانسته است.
لاریجانی هشدار داد که «ملک را چارهای دیگر نیاز است.» این جمله را کسی میگوید که ۱۲ سال بر کرسی ریاست مجلس شورای اسلامی و ۱۰ سال بر ریاست صدا و سیما نشسته همواره طی دهههای گذشته یکی از مورداعتمادترین شخصت سیاسی نزدیک به رهبری انقلاب شناخته میشد.
چندماه بعد، صادق محصولی، دبیرکل جبهه پایداری در نشست پایان دوره دفتر تحکیم وحدت بدون آوردن نام، علی لاریجانی را متهم به خیانت کرد. خطاب به رییسی هم گفت چک سفید امضا به کسی نمیدهیم.
محصولی صراحتاً گفت که باید مراقب واژهسازی با پروپاگانداهای کسانی که سالیان سال در پستهای مختلف نظام حضور داشتند و بیشتر از خدمت به مردم خیانت کردهاند و امروز طلبکار هستند، باشیم و تحت تأثیر شعارها و واژهسازیهای آنها مثل «خالصسازی» نباشیم. هدف این جملات محصولی، مشخصاً علی لاریجانی بود.
دبیرکل جبهه پایداری در ادامه حملاتش به لاریجانی، اضافه کرد که «آنها (علی لاریجانی) خودشان بیشتر دنبال خالصسازی هستند؛ خالصسازی حضور چهرههای غربگرا در پستهای مختلف کشور و برای همین از حضور نیروهای انقلابی در مجلس و دولت واهمه دارند. غربگراهایی که از انقلابی بودن پشیمان شدهاند و حتی نسبت به سیاستها و اقدامات امام راحل اعلام مخالفت و پشیمانی میکنند.»
محصولی مدعی شد که «ما در انتخابات مجلس باید کسی را انتخاب کنیم که اصلح باشد. سعید جلیلی هم کمی بعدتر از کلمه برای انتخابات مجلس دوازدهم استفاده کرد.» بنابراین جبهه پایداری کلیدواژه انتخاب اصلح را مقابل کلیدواژه خالصسازی قرار داد تا نشان دهد به این راحتی، از میدان به در نخواهد شد.
حالا دبیرکل متمول جبهه پایداری روز پنجشنبه ۲۵ آبان در مجمع این حزب و همرمان با نشست دبیران استانی احزاب جبهه تحولخواهان در سالن همایشهای مسجد جامع بقیهالله تهران با حضور غلامعلی حدادعادل و علیرضا زاکانی، گفت که: « برخی افراد حاضر در دولت، مثل خود رئیسی در فکر و عمل، تحولگرا نیستد ولی همچنان در دولت حضور دارند و دولت باید هرچه سریعتر نیروهای کارآمد انقلابی (بخوانید جبهه پایداری) را جایگزین چنین افرادی کند و اسیر شانتاژهایی چون اتهام خالصسازی نشود.»
اشاره به همان چک سفیدامضایی که محصولی شهریورماه گذشته از وجود آن خبر داده و به رئیسی هشدار داد که دولتش باید انقلابیتَر شَود.
حجتالاسلام مجتبی مصباحیزدی فرزند مرحوم پدر معنوی جبهه پایداری هم در این مجمع عمومی جبهه پایداری گفت که انتخابات یک موضوع فرعی است. باید سطح آگاهی مردم را بالا ببریم تا خودشان به انتخاب اصلح برسند. مصباحیزدی این را هم اضافه کرد که: «از پدرش شنیده بود که روز قیامت یقه ما را میگیرند که چرا فلان کار را کردی؟ پاسخ میدهیم واجب بود! در جواب، میگویند در آن شرایط، کار واجبتری وجود داشت که باید آن را انجام میدادی و ترک اوجب کردهای.»
احتمالاً اشاره او به همین انتخابات پیشروست که لابد جبهه پایداری، باید متولی معرفی این منتخبان اصلح باشند.
مرتضی آقاتهرانی دبیرکل سابق جبهه پایداری هم در این نشست انتخاباتی پا را فراتر نهاده و مدعی شد که: «مرحوم مصباح تأکید میکرد ولایت مطلقه کافی نیست، اطاعت مطلقه هم باید در کنار آن باشد. او اضافه کرد که باید کاری کنیم که حضرت آقا بگویند مجلس دوازدهم از مجلس قبلی هم انقلابیتر است.» و یا به عبارت دیگر اکثریت کرسیهای خانه ملت باید به جبهه پایداری برسد.
پیشتر برخی دیگر از همفکران جبهه پایداری نظر خودشان درباره ولایت فقیه را بیان کرده بودند که هم راستا با تفکرات آیتالله مصباح بود. به عنوان مثال سیداحمد خاتمی در سخنان ۵ آذر ۱۳۹۶ مدعی شده بود: «ولی فقیه ممکن است بسیاری از ویژگیهای ائمه را نداشته باشد اما اختیارات حکومتی در دوران غیبت امام عصر را بر عهده دارد و مانند امامان معصوم بر مردم حاکم است.»
به هر ترتیب ادعاهای عجیب اعضای جبهه پایداری در نشست انتخاباتی هفته گذشته و همچنین آنچه که برای ۱۱اسفند تدارک دیدهاند حاکی از این است که آنها، حالا هم دولت را میخواند و هم مجلس را، تا در فاز بعدی فعالیتهای خود به پاستور راه پیدا کنند. جبهه پایداری هرچند به باور بسیاری از اصولگرایان در بین مردم جایگاهی ندارد اما؛ به دنبال مهندسی انتخابات پیش رو است و ابایی هم از لو رفتن نقشهاش ندارد.
تا جایی که اینبار حتا صدای حدادعادل هم در کنار قالیباف بلند شده و او هم نسبت به زیادهخواهی های جبهه پایداری هشدار میدهد. محمدرضا باهنر اما در این بین نگاه خوشبینانهای دارد و معتقد است که یک هفته مانده به روز برگزاری انتخابات، اصولگرایان همگی بر سر یک لیست واحد به توافق میرسند و ماجرا به سود اصولگرایان تمام خواهد شد.
اما جنگ لفظی آشکار بین دو گروه قالیباف، حدادعادل و زاکانی در برابر دولت و جبهه پایداری مطلب دیگری را بازگو میکند. اینکه این بار ابراهیم رئیسی در مشت صادق محصولی است و نتایج احراز صلاحیتهای هیاتهای اجرایی وزارت کشور هم نشان میدهد، که انتخابات ۱۱ اسفند آوردگاه رسمی پایداریچی ها برای فصل دوازدهم مجلس شورای اسلامی است.
جریان سومی هم که در این بین حضورش را نباید نادیده گرفت شورای وحدت است به رهبری جامعه روحانیت مبارز و مصطفی پورمحمدی. این شورا از یک سو سعی میکند به دولت نزدیک شود و از سوی دیگر با مجلس انقلابی که اتفاقاً در سال ۹۸ با کنارگذاشتن آنها تشکیل شد به مخالفت برخاستهاند.
اظهارات اخیر منوچهر متکی به عنوان دبیر اجرائی و سخنگوی این ائتلاف مؤید این موضوع است. او در آخرین اظهاراتش معتقد است که مردم حتی نام «پنج نفر از نمایندگان تهران را هم نمیشناسند و مجلس یازدهم عملکرد قابل دفاعی ندارد.».
اظهارات اخیر اعضای شورای وحدت حکایت از این دارد که در این دوره آنها اگر ناچار هم شوند که با جبهه پایداری هم سفره شوند، به سمت شورای ائتلاف نخواهند رفت. بنابراین تا اینجای کار و دستکم روی کاغذ مجلس بعدی یا باید به ریاست آقاتهرانی آغاز بکار کند یا صادق محصولی و سعید جلیلی، چرا که گفته میشود این دو تئورسین جبهه پایداری هم اسب خودشان را برای رسیدن به خانه ملت و پاستور زین کرده و هچ رقیبی را هم در حد و اندازه خود نمیبینند.