حمله اسرائیل به غزه به برگهای در دست روسیه تبدیل شده که از آن برای متهم کردن غرب به پیش گرفتن استانداردهای دوگانه استفاده میکند.
با تشدید تنش در نوار غزه، روابط روسیه و اسرائیل روز به روز تیرهتر میشود و تنشهای دیپلماتیک میان دو طرف به امری عادی تبدیل شده است.
به گزارش «المجله» شاید روشنترین نمونه آن اظهارات نماینده روسیه در سازمان ملل باشد که تأکید کرد که اسرائیل در مقام طرف اشغالگر از حق دفاع از خویش محروم است و سفیر اسرائیل در سازمان ملل نیز در پاسخ وی گفت که روسیه «آخرین کشوری» است که حق دارد به اسرائیل درباره رعایت قوانین بینالمللی توصیه کند.
اسرائیل به طور خاص از سفر مقامات حماس به مسکو و موضوع فرودگاه داغستان ناراضی است. «زئیف الکین» نماینده کنست و رئیس سابق کمیته همکاری تجاری و اقتصادی اسرائیل و روسیه، گفت که مسئله داغستان را نمیتوان جدا از رویکردهای رهبران روسیه دید. به نظر او روابط تل آویو و مسکو به سرعت در حال سرد شدن است و دیگر با کمک مفاهیم سابق که به دوره پیش از حمله روسیه به اوکراین برمیگشت، نمیتوان این روابط را حفظ کرد.
در همین راستا، پایگاه خبری «بلومبرگ» اعلام کرد که ارتش اسرائیل حملات خود به سوریه را بدون اعلام قبلی به روسیه انجام میدهد.
سیاست خارجی مسکو
در نگاهی کلی به نظر میآید روسیه عمیقاً درگیر نزاع اوکراین است و صرف نظر از پیامدهای سیاسی و اقتصادی احتمالی از پرونده فلسطین حمایت میکند. اما این همه ماجرا نیست.
تا همین چند سال پیش، چنین به نظر میآمد که روابط روسیه و اسرائیل شاهد یک شکوفایی بی سابقه است. این روابط چنان نهادینه شده بود که دیگر به اینکه چه کسی در تلآویو زمامدار است ارتباطی نداشت. رسانه های اسرائیل در این سالها گزارشهای بسیاری درباره قدرت دو طرف درباره غلبه بر هر بحرانی منتشر و تأکید میکردند که سران اسرائیل از معدود مقامات جهانی هستند که نگرانیهای «ولادیمیر پوتین» درباره ضرورت بازنگری نتایج جنگ جهانی دوم را درک میکنند.
با وجود این، سال ۲۰۲۲ شاهد یک نقطه عطف مهم در روابط تل آویو و مسکو بود. در پی تحولات مربوط به حمله روسیه به اوکراین، و مطرح شدن موضوع صادرات اسلحه از اسرائیل به اوکراین، مسکو سراغ آژانس یهودی در روسیه رفت و آن را تعطیل کرد. این وضعیت در شرایطی بود که «بنیامین نتانیاهو» از قدرت کنار رفته بود و با بازگشت او بار دیگر بندبازی اسرائیل میان غرب و روسیه ازسرگرفته شد. اما، همچنان در غیاب او اتفاقات مهمی افتاده بود که روسیه را به ایران نزدیکتر کرده بود.
اکنون جنگ در غزه برگه مهمی در دست کرملین است تا با مقایسه آن با اوکراین، غرب را به استانداردهای دوگانه متهم کند.
همین نکته تغییر لحن آشکار پوتین در قبال اسرائیل را توضیح میدهد. بحران در خاورمیانه به روسیه امکان میدهد که خود را صاحب «حق» حمله به دشمنان جلوه دهد. در همین راستا، بعید نیست که گزارشها درباره نقش دستگاه امنیت روسیه در راهاندازی تظاهرات اعتراضی بهخصوص در اروپا علیه حمله اسرائیل به غزه درست باشد.
با وجود این، همراهی روسیه با انتقادات علیه اسرائیل میتواند علت دیگری نیز داشته باشد و آن رابطه خاص روسیه با ایران و ترکیه و از آنها مهمتر، چین، است که به روسیه در دور زدن تحریمهای غربی کمک میکنند. پیش از این میخائیل بوگدانوف، فرستاده ویژه رئیس جمهور روسیه در امور خاورمیانه، تأکید کرده بود که مسکو و پکن درباره «تلاشهای مربوط به تنش در مناقشه فلسطین و اسرائیل هماهنگ هستند»؛ بهخصوص که پکن هم مانند مسکو در موضعگیری درباره نزاع در غزه تمرکز را بر انتقاد از سیاستهای غرب، یعنی همان طرفی که روسیه با آن در جنگ است، نهاده است.
روسیه هم در شرایط کنونی در موضعگیری درباره تحولات غزه نوک پیکان انتقادات خود را به سمت غرب و نه اسرائیل نشانه گرفته است. پوتین اخیراً گفت که پشت جنگ جاری «در خاورمیانه و دیگر نقاط» غرب ایستاده است و گفت که روسیه در اوکراین هم با همین غرب درگیر است.
احتیاط دستگاه دیپلماسی اسرائیل در مقابل روسیه
دستگاه دیپلماسی اسرائیل در برابر این انتقادات جانب احتیاط را نگه داشته است، هم برای اینکه نمیخواهد آسیب جدی به روابط خود با روسیه بزند و هم از این مهمتر، همواره گوشه چشمی به یک عنصر مهم فشار بر روسیه دارد که آن هم محیط بازرگانانی است که در کنفرانس مشترک یهودی ـ روسی حضور دارند وبه شخص رئیس جمهور روسیه نزدیکاند. مثلاً برادران بوریس روتنبرگ و آرکادی روتنبرگ از بازرگانان مهمی هستند که از آنها به «نجاتدهنده اقتصاد روسیه» یاد می شود و چهرههای نزدیک به پوتیناند. آرکادی روتنبرگ اخیراً به عنوان مذاکرهکننده غیر رسمی کرملین سفرهای متعددی به ترکیه و اسرائیل داشته است.
با وجود اظهار نظرهای آتشین، به احتمال قوی سیاست اسرائیل همچنان عملگرایانه و به دور از تأثیر بحران روسیه و اوکراین بماند. علیرغم همه مسائل جاری که روسیه و اسرائیل مواضع مشترکی درباره آنها ندارند، همچنان منافع مشترکی که موجب حفظ روابط روسیه و اسرائیل میشوند به قوت خود باقی هستند. در این میان عامل ایران از مهمترین عوامل است؛ اسرائیل با حفظ تماسهای خود با روسیه میکوشد منافع خود را در کشاکش منافع طرفهای متنازع در منطقهای بی ثبات حفظ کند.