حسن سلامی ـ مهم ترین علت اُفت تحصیلی دانش آموزان در ایران، سیطره ی بیماری کرونا در کشورمان و در پی آن، مجازی و غیر حضوری شدن آموزش، به حساب می آید. فضای مجازی، زمان لازم برای مطالعه، بازی وفعالیت های اجتماعی را از دانش آموزان گرفت و آسیب ها یا صدمه های بدنی زیادی برای آنان به همراه داشت.
افزون بر این، نگاه کردن بیش از حد به اسکرین (مانند موبایل) سلامتِ روان دانش آموزان را به خطر انداخت و از خود، اضطراب، افزایش مشکلات رفتاری، خواب آشفته و خراب و در نتیجه افت تحصیلی برای آنان به ارمغان آورد.
علت نخست یعنی کرونا و مجازی شدن آموزش، موجب شد که آموزگاران به جای ارتباط مستقیم با دانش آموزان، با والدین آن ها مرتبط شوند و والدین نقش واسط یا میانجی میان مدرسه و خانه ایفا کنند. این امر به نوبه ی خود به لوس و تنبل شدن دانش آموزان به ویژه در مقطع ابتدایی منجر شد.
دومین علت افت تحصیلی دانشآموزان به ویژه دانش آموزان پسر، روی آوردن برخی از آنان به کار در حین تحصیل به دلیل نیاز مادی خانواده است. این مساله، مساله ی برخی ازآموزگاران مَرد هم هست و آنان به دلایل گرانی و معیشت، به کار دوم روی آورده اند.
به جز فقر مادی یا نبود وضعیت مالی خوب و به تبع آن روی آوردن به کار از جمله کوله بَری در مناطق مرزی مانند کردستان، به عنوان دومین علت اُفت تحصیلی، نداشتن ارتباط خوب دانش آموزان با دوستانشان و هم چنین اعضای خانواده به ویژه پدر و مادر، سومین علت مهم این اُفت به شمار می رود.
چهارمین علت به درآمدزا نبودن و پولساز نبودن درس و مدرسه و کاهش انگیزه جوان و نوجوان برای ادامه تحصیل بر می گردد. یکی از همکاران تعریف می کرد که یکی از بچههای فامیل را که ۱۲ سال داشت به خاطر افت تحصیلی پیش مدیر مدرسه اش بردند. او با ادبیات خودش به مدیرش گفته است: «تو حقوقت چقدره؟! من دوتا Trade {داد و ستد، تجارت} در ماه بزنم اندازه حقوقت در میارم!»
دسترسی نداشتن به اینترنت با سرعت بالا و دیگر امکانات و ابزارهای امروزی آموزش مانند تبلت و گوشی هوشمند در زمان آموزش غیرحضوری، پنجمین علت افت تحصیلی دانش آموزانِ ساکن روستاها و بخش های دورافتاده ی ایران محسوب می شود.
ششمین علت افت تحصیلی، فقدان یادگیری و تحصیل به زبان مادری در کنار زبان فارسی در مدارس ایران است؛ سیاستی که نه تنها باعث افت تحصیلی یا حتی ترک تحصیل بسیاری از دانشآموزان شده و می شود که نقض جدی حقوق کودکان هم به دنبال دارد.
برخی کارشناسان باور دارند که ممنوعیت تحصیل به زبان مادری در کنار یادگیری زبان فارسی به عنوان زبان رسمی ایران، باعث سرخوردگی، افت تحصیلی، نداشتن اعتماد به نفس و از دست دادن فرصت های شغلی می شود. ما باید به آموزش ۲ زبانه روی آوریم.
احساس غمگینی و افسردگی کودک و نوجوان، هفتمین علت افت تحصیلی است زیرا موجب می شود دانش آموز نسبت به درس بیعلاقه شده، از مدرسه فرار کند، تمایل به مصرف سیگار و مواد و الکل در وی پیدا شود، خواب و اشتهایش تغییر کند و پرخاشگر، وسواسی و کم تحمل بشود.
عبوس و خشن بودن سیستم یا نظام آموزشی ایران و فقدان آزادی عمل برای آموزگاران و مدیران مدارس در عرصه ی آموزش و تجربه نکردن شیوه های نوین تدریس و در برابر، صدور پی در پی بخشنامه های کلیشه ای اداری و تحمیل آن ها به معلمان مدارس، هشتمین علت افت تحصیلی در ایران است.
نهمین علت افت تحصیلی، تخریب بدون ِ بازسازی روابط اجتماعی، رابطه ی والدین و فرزندان، رابطه ی معلم و دانش آموز، وجود معلمهای آموزش ندیده، دخالت والدین در کار معلم های آموزش دیده و امور یادگیری و فقدان زیرساخت مطلوب آموزش مدرن و عقلانی در ایران است.
نبود حلقه های رایزنی و گفت وگوی آزاد و نشست های فکری میان ادارات آموزش و پرورش با مدارس، میان والدین و اولیای مدارس، میان مدیران با معلمان، میان کارشناسان با مدیران مدارس، میان معلمان با نوجوانان و جوانان، دهمین و آخرین علت افت تحصیلی دانش آموزان است. برقراری گفت وگو و شنیدن و استفاده از خِرد جمعی، راه رشد فکری جامعه است.
برنامه عملیاتی پیشنهادی این پژوهشگر برای جبران افت تحصیلی، از میان بردن تدریجی علت های دهگانه ی بالا توسط مسوولان فعلی نظام آموزش در ایران است.
دهم خرداد ۱۴۰۱