بالاخره بعد از انتظار دو هفتهای، اسرائیل در عملیاتی موشکی پاسخ وعده صادق دو را داد. جمعبندی اطلاعاتی که تاکنون منتشر شده مشخص است که یا این پاسخ چندان موفق نبوده یا قرار است این تصویر از آن ساخته شود؛ تصویری برساخته از نیاز فضای عمومی کشور، اقتصاد و شرایط بینالمللی. کارشناسان متعددی در یکسال گذشته و بعد از افزایش تنش بین محور مقاومت و رژیم اسرائیل هشدار دادند که این رژیم به دنبال افزایش تنش و درگیر کردن شرکای بیشتر به صحنه منازعه است. در این شرایط افزایش تنش بین ایران و اسرائیل هدف مطبوع او و برنامه نامطلوب برای ایران است، اگرچه شاید برخی صداهای تندرو در ایران این وضعیت را بپسندند اما سیگنالهای اقتصادی دستکم وضعیت خوشایندی را تجربه نمیکند.
دولت نوپای چهاردهم با ترور اسماعیل هنیه میهمان مراسم تحلیف در فردای آن روز، در دیپلماسی در مسیری قرار گرفت که در اتاق جنگ اسرائیل برنامهریزی شد و این دولت برای برون رفت از این بازی از پیش طراحی شده باید دیپلماسی را جدی تر از پیش بگیرد.
عباس عراقچی در قامت وزیر امور خارجه در نوزده روز به ۱۱ کشور منطقه سفر کرد که برخی از آنها بعد از ده یا ۱۷ سال انجام میشد. این سفرها بر محور نگرانی از وضعیت منطقه و تنش آلود بودن فضا انجام شد و به ویژه در سفر به کشورهای همسایه و حایل ایران و اسرائیل بر عدم استفاده از حریم هواییشان به ضرر ایران هشدار داده شد.
اگرچه دیپلماسی چیزی فراتر از این است و این مسیر باید با همان شدت ادامه یابد و یارگیری ها و اعلام وضعیت به همسایگان بیش از پیش انجام شود، اما نافی اقدامی که تاکنون انجام شده نباید بود.
همه آنچه در صحنه منازعه یک سال گذشته رخ داده نشان میدهد که چراغ دیپلماسی باید همیشه روشن باشد. رد و بدل کردن پیام البته سادهترین ابزار دیپلماسی است و نباید از ابزارهای دیگر آن فارغ شد. دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران برای اینکه دولت چهاردهم بتواند مسیرش را به پیش ببرد نیازمند تحرک و پویایی بیشتر است و یارگیریهای منطقهای و تلاش برای فرونشاندن تنش میتواند به نفع همه طرفین باشد. عملیات دیشب اسرائیل باید بتواند فصل داغ دیپلماسی را در همه سطوح رقم بزند تا ایران را ورطه نقشه طراحی شده در تل آویو خارج کند.
کشدار شدن وضعیت فعلی میتواند همه اهداف دولت جدید را به محاق ببرد و فاصله مردم و حاکمیت را بیش از پیش کند. هر عاقلی میداند که هزینه وضعیت فعلی را سفرههای مردم میپردازد.