گروه سیاسی- با گذشت بیش از دو روز از برگزاری انتخابات ۲۱ اردیبهشت ماه و بسته شدن پرونده انتخابات مجلس دوازدهم، انتقادها از سوی رسانههای اصولگرا نسبت به بیتفاوتی جریان حاکم بر کشور درباره عدم مشارکت مردم همچنان ادامه دارد.
روزنامه کیهان که ۱۲ اسفندماه سال گذشته با تیتر «مردم در سراسر کشور دوستان را خوشحال و بدخواهان را ناامید کردند.» به استقبال دور اول انتخابات مجلس رفته بود و تحلیل کرده بود: «حضور بانشاط مردم در دو انتخابات مهم دیروز در واقع هم مخالفخوانی و مخالف جلوه دادنها را به محاق برد و هم دروغ کماثر بودن مشارکت مردم را برملا نمود و هم مانع نوسازی درون نظام را کنار زد. این مشارکت گسترده در واقع این نکته اساسی را به ثبت رساند که توجه مردم و نظام به حل درون ساختاری مشکلات است. یعنی در انتخابات دیروز نه تنها به نغمه مخالفان توجه چندانی نگردید بلکه نشان داده شد در داخل سیستم راهحل وجود دارد و کلید آن هم دست مردم است. بر این اساس مردم با شرکت گسترده در انتخابات هم بر ادامه راه نظام تأکید کردند و هم قدرت خویش در حل مسایل را به دنیا نشان دادند.» کیهان روز یکشنبه در واکنش به برگزاری مرحله دوم انتخابات بدون اشاره به درصد مشارکت تنها به انتشار خبر تکمیل ۲۹۰ کرسی مجلس پرداخت.
روزنامه حسین شریعتمداری حتی با وجود انتشار اظهارات وزیرکشور آن بخش از سخنان سردار وحیدی که گفته بود: «برگزاری انتخابات برای انتخاب نمایندگان ملت کار بسیار ارزشمند در تاریخ روشن انقلاب اسلامی بود که اتفاق افتاد و با عنایت الهی، انتخاباتی با حماسهآفرینی مردم برگزار شد.» را هم سانسور کرد و از عبارت حماسیآفرینی مردم استفاده نکرد.
روزنامه اصولگرای رسالت هم در شماره روز یکشنبه خود با اشاره به میزان مشارکت مردم در انتخابات ۲۱ اردیبهشت نوشت: «دور دوم انتخابات، همواره کمفروغتر و ضعیفتر از دور اول برگزار میشود؛ حالا در شرایطی که دور اول، مشارکت ۲۵ درصدی داشتیم، فاجعهای در مشارکت مثل روز جمعه دور از ذهن و پیشبینیها نبود.»
این روزنامه اضافه کرد: « وقتی میگفتیم شما جبهه را «خالصسازی» نمیکنید بلکه «خالیسازی» میکنید، کسی توجه نکرد. اصلاً چرا خجالت بکشیم؟ الآن هم بگوییم همه آمده بودند؛ همه رأیهای تکلیفی؛ این درحالیاستکه از بقیه صنفهای رأیدهنده، چشمپوشی میکنم. بیایید فرض کنیم همه کسانیکه در تهران رأی دادند از باب عمل به واجب و تکلیف بوده است؛ این گزاره، خیلی وضع را بحرانیتر جلوه میدهد! بیش از ۹۰ درصد تهرانیها کاری به واجب و تکلیف و تبلیغات در رسانهها و توصیه بزرگان ندارند و این بیش از زنگ خطر است؛ این یعنی زنگ خطر مدتهاست دارد سروصدا میکند اما انگارنهانگار.
رسالت ادامه داد: «در این انتخابات، خیلیها شکست خوردند. از کسانی که شورای ائتلاف و امثال آن را شورای افتراق کردند و فارغ از اینکه بزرگی نکردند و جبهه انقلاب را دچار اختلاف نمودند، حتی نتوانستند گزینههای اختصاصی خودشان را وارد مجلس کنند، تا کسی که بهدنبال نماینده صالح برای مردم نبود بلکه در پی سربازانی مطیع برای خودش بود و داشته و نداشتهاش را چوب حراج زد. اینها هم دنیا را از دست دادند هم بهخاطر چشمپوشی از شایستهگزینی و بهتبع طراحیها و بداخلاقیها و ارتکاب این حقالناس بزرگ، بعید است آخرت خوبی هم داشته باشند. توقع داشتیم که این بزرگان از جبهه انقلاب به ایران انقلابی ما و به همه ملت ایران برسند و وحدت و یکپارچگی درست کنند نه اینکه ۹۲ درصد واجد شرایط رأیدهنده، مشارکت نکنند و «نه» بگویند. جمع کردن این افتضاحات، لجبازیها و کینهها، «بزرگ» میطلبد؛ کسیکه بزرگی به او بیاید نه اینکه ادای بزرگان را دربیاورد.»
اما رسالت تنها روزنامهای نبود که به تندی نسبت به بیتفاوتی مسئولان به عدم مشارکت مردم واکنش نشان داد. روزنامه اصولگرای فرهیختگان هم در همین رابطه نوشت: « در میانه رکوردزنی کاهش مشارکت، باید هم نگران جامعه بود و هم نگران مسئولانی که انگار نگرانی خاصی ندارند. وضعیتی که در آن مشارکت هشتدرصدی، «حماسهآفرینی» خوانده میشود، دیگر غفلت نیست و باید آن را تغافل دانست. واقعیت این است که روند روبهکاهش مشارکت حتماً یک مسئله است اگر به بحران نرسیده باشد.»
این روزنامه نزدیک به علیاکبر ولایتی در ادامه افزود: « همراه شدن مشارکت پایین با عدم بازخورد مسئولان امر چه در مجلس و چه در دولت، خطر نوعی نگاه عموماً پشت به مردم را تقویت میکند که در آن علاوهبر مخدوش شدن مفهوم مردم، انتخابات هم تضعیف شده یا بدتر، فرض شود. نگاهی که میگوید «مردم همین متدینان هستند» و دیگران را از دایره مردم بیرون میاندازد، حتماً عدم مشارکت آنان در انتخابات را هم برای خود موهبتی فرض میکنند. اینکه نفر اول منتخبان تهران رای کمتر از ۹ درصد کل واجدان رای و کمتر از ۳۰ درصد همانها که مشارکت کردهاند را دریافت کرده، یعنی حتی پایبندان به انقلاب اسلامی هم نمیتوانند به صورت جمعی یکی از تاییدشدگان را بهعنوان وکیل خود انتخاب کنند.»
مجلس دوازدهم از ۷ خرداد ۱۴۰۳ آغاز به کار خواهد کرد. به باور بسیاری از کارشناسان کاهش عجیب مشارکت در انتخابات مجلس تنها به خالصسازی و حذف دیگر گروههای سیاسی مربوط نمیشود بلکه باید با یک آسیبشناسی دقیق، علتهای مختلف قهر بخش عظیمی از مردم با انتخابات و صندوق رای را مدنظر قرار داد.
به عنوان مثال علی باقری، فعال سیاسی اصلاحطلب و مدیرکل سیاسی وزارت کشور در دوره اصلاحات، در این باره نوشت: «وزیر کشوری که درست یک سال قبل، افق مشارکت بیش از ۶۰ درصدی در انتخابات را مطرح میکند و اینک، مشارکت ۴۰ درصدی را حماسهآفرینی مینامد، یا در پی لاپوشانی کممشارکتترین انتخابات پارلمانی در ایران بعد از انقلاب است و یا از جمله شادمانانِ ذینفعِ کاهش مشارکت.»
حسامالدین آشنا، مشاور حسن روحانی و استاد دانشگاه امام صادق (ع) هم در واکنش به این اظهارنظر، در توییترش نوشت: «اگر این میزان مشارکت را حماسه بنامیم، خود و حاکمیت را از درک ضرورتِ آسیبشناسی وضعیت کنونی، محروم کردهایم.»
احمد علیرضابیگی، نماینده مجلس یازدهم درباره به کارگیری عبارت «حماسهآفرینی مردم در انتخابات» توسط وزیر کشور به «هممیهن» گفت: «انتخابات دور دوم معمولاً پرشور نیست. با شرایطی که وجود دارد، نهتنها دور دوم بلکه دور اول انتخابات مجلس دوازدهم را نمیتوان حماسه دانست. مردم احساس کردند که نهاد انتخابات تضعیف شده است و قرار نیست از راه انتخابات تغییری در اداره کشور رخ دهد، به همین دلیل پای صندوق نیامدند.»
جلال محمودزاده، نماینده مهاباد هم در واکنش به سخنان سردار وحیدی گفت: «احتمالاً منظور وزیرکشور از حماسه عدم حضور ۹۲ درصد از مردم بوده است. شاید منظور این بوده است که مردم از نظر عدم مشارکت رکورد زدهاند. وزیر کشور اگر فکر میکند که مشارکت تنها ۸ درصد مردم در تهران که مرکز سیاسی کشور است حماسه نام دارد باید تعجب کرد. عدم مشارکت ۹۲ درصد مردم در انتخابات میتواند پیامی برای رئیسی و کابینه او باشد مبنی بر اینکه مردم از عملکرد و سیاستهای دولت ناراضی هستند. از اول انقلاب تاکنون سابقه نداشته است که میزان مشارکت مردم در انتخابات هم در مرحله اول و هم در مرحله دوم تا این حد پایین باشد.»