روزان: با وجود اقداماتی که طی دو سال گذشته برای ترمیم وضعیت معلمان صورت گرفته اما گشتی در بین خانواده معلم ها و دانش آموزان در آستانه هفته معلم نشان می دهد که همچنان نارضایتی های عمیقی در خانواده بزرگ آموزش و پرورش وجود دارد.
یک مثل معروف در خانواده آموزش کشور وجود دارد که می گوید؛ معلم ناراضی نمیتواند، دانشآموز راضی تربیت کند بلکه هردو قربانی سیستمی میشوند که دچار نواقص بسیار است اما دلیل این نارضایتی ریشه دوانده میان معلمان چیست؟
سئوالی که قطعاً بخشی از آن به مشکلات اقتصادی و معیشتی معلمان باز می گردد و بخشی دیگر به چالش های موجود در این حوزه.
احد نویدی استاد دانشگاه و کارشناس آموزش و پرورش در مورد چالش های غیراقتصادی این حوزه می گوید: به واسطه روند مدیریت آموزش و پرورش و تصمیمگیریهای انجام شده، نارضایتی فراگیری در میان معلمان وجود دارد و معلم ناراضی نمیتواند آموزش با کیفیتی هم ارائه دهد. بخشی از نارضایتی ناشی از تفاوت بسیار حقوق معلمان و دیگر کارمندان دولت است. نارضایتی میان معلمان افزایش پیدا کرده و هرچقدر هم افراد متعهدی باشند، احساس میکنند که تحت ظلم هستند و حقوقشان مورد توجه قرار نمیگیرد.
آبی که گرم نمی شود!
پس از افزایش نارضایتیها میان معلمان به جهت مشکلات معیشتی و حقوقهای نامناسب، طرح رتبه بنید معلمان اجرا شد تا هم انگیزه را افزایش دهد و هم در ارتقا سطح معیشتی موثر باشد اما انگار رتبه بندی هم نتوانسته به اهدافش پایبند باشد تغییر مثبتی ایجاد کند.
محمدرضا نیکنژاد کارشناس آموزش و پرورش در این خصوص به «روزان» می گوید: رتبه بندی فضای بدی را ایجاد کرده است، برای مثال ۲ معلم در یک مدرسه حضور دارند و معلمی با سابقه بیشتر در رتبه پایینتر قرار گرفته و این معلم که از معلمان شاخص شهر است، میگوید با این رتبه من شرمنده دانشآموزان سابق، خانواده و همکارانم شدم. یا معلمی با دکتری جامعهشناسی که چهرهای شناخته شده است، در رتبه سه یا چهار قرار گرفته است.
این معلم باسابقه ادامه می دهد: من با ۳۰ سال سابقه درحالی که کتاب نوشته و مقالات چاپ شده متعددی دارم، رتبه کارمندی ۲ آموزش و پرورش را دارم. بخشی از ارزیابیها با استناد بر مدارک بارگزاری شده است و بخشی دیگر بر مبنای نظر مدیر و ارزیاب صورت میگیرد. بخش دوم ارزیابی توصیفی است و عموماً در این قسمت رتبه معلمان کم شده زیرا تنها بخشی است که ارزیابان میتوانند دخالت کنند. در مورد خودم با اینکه در سالهای خدمتم معلمی بودم که خوشبختانه کارم مورد قبول مدیر و اولیا بوده اما ارزیابی که شناختی از من ندااشته، من را رد کرده است!
این کارشناس آموزش و پرورش در ادامه با ذکر اینکه مشکل اینجاست که برخی شاخصها در رتبه بندی مبهم هستند و افراد باید نظر بدهند می افزاید : چطور از میان ۹۰۰ هزار معلم تنها حدود هزار نفر در رتبه پنج قرار گرفتهاند؟ در میان معلمان افراد بااخلاق و زحمتکش کم نیستند اما چطور رتبه بندی نمیشوند؟ معلمی دیگر هزینه زندگی را تامین نمیکند و عموماً مردان معلم بعد از ساعت کاری در اسنپ کار میکنند.
نیک نژاد درخصوص وعدههای محقق نشده مسئولان افزود: آقای منادی رئیس کمیسیون آموزش میگفت که با رتبه بندی حقوق معلمان هشت تا ۱۶ میلیون افزایش پیدا میکند اما امروز حقوق معلمان در بهترین حالت ۲ تا چهار میلیون افزایش پیدا کرده است. یعنی حقوق یک معلم با هشت میلیون دریافتی اگر در رتبه پنج قرار گرفته باشد، ۱۴ میلیون دریافت میکند. این نمیتواند گرهای از زندگی معلمان باز کند.
وی در ادامه می گوید: طرح اولیه رتبه بندی این بود که هر معلم در هر رتبه حداقل ۸۰ درصد از رتبه معادلش در دانشگاه را دریافت کند اما در نهایت به این شکل شد که معلمانی که رتبه بندی میشوند، ۸۵ درصد از پایینترین رتبه دانشگاه را دریافت کنند. این یعنی عملاً با رتبه بندی آبی برای معلمان گرم نشد.
تنوع مشکل ساز
در این میان برخی نیزبخشی از ریشه این نارضایتی را در تنوع مدارس و تفکیک آنها و نادیده گرفتن مدارس دولتی میدانند. کارشناسان معتقدند که با کمبود فضای آموزشی در مدارس و کمبود معلم، تراکم کلاسها افزایش پیدا کرده و فشار کاری معلمان در مدارس دولتی بیشتر شده و این فشار کاری هم موجی از نارضایتیها را به وجود آورده است. رضوان حکیمزاده؛ معاون سابق آموزش ابتدایی وزارت آموزش و پرورش در این باره می گوید: براساس مصوبه شورای عالی آموزش و پرورش در دوره ابتدایی نباید هیچ کلاسی بیش از ۲۶ دانشآموز داشته باشد اما ۶۰ درصد از دانشآموزان ابتدایی در کلاسهای پرجمعیت هستند. حتی در شهر تهران، شهرستانهای تهران و حاشیه شهرهای بزرگ مثل مشهد کلاسهایی با تراکم بالای ۴۰ نفر وجود دارند. این موضوع باعث افت کیفیت یادگیری خواهد شد.
آموزش و پرورش در هیئت دولت امری دست دوم تلقی میشود
اما دلیل وجود چنین نواقصی در بدنه آموزش و پرورش چیست؟ عبدالهی کارشناس آموزش و پرورش مرکز پژوهشهای مجلس هم به موضوع بیتوجهی به امر آموزش در هیئت دولت اشاره کرد و توضیح می دهد: مسئله آموزش در هیئت دولت اولویت نیست. در این شرایط آموزش و پرورش مدام باید برای حل مشکلاتش مانند اختصاص ردیف استخدامی و مواردی از این دست چانهزنی کند.
براساس قانون باید به ازای هر ۲۰ دانشجو یک عضو هیئت علمی در دانشگاه فرهنگیان وجود داشته باشد اما امروز به ازای هر ۱۱۱ دانشجو یک عضو هیئت علمی حضور دارد. سختگیریهایی از این دست مانع گسترش دانشگاه فرهنگیان به تعداد کافی میشود.
وی با ذکر اینکه نبود توجه کافی نسبت به نوسازیها، یارانه کاغذ، بروزرسانی کتابهای درسی و غیره نشان میدهد که آموزش و پرورش اولویت هیئت دولت نیست می گوید: وزن آموزش و پرورش باید در هیئت دولت بالا برود و این با دو شرط ایجاد میشود؛ یکی از موارد ثبات مدیریتی در آموزش و پرورش است، چراکه در حال حاضر میانگین سال مدیریت وزرا یک سال و نیم است.
وی افزود: تا زمانی که آموزش و پرورش امری دست دوم تلقی شود، این مشکلات پابرجا خواهند ماند. شورای عالی آموزش و پرورش هم با همین روش وزن پیدا میکند و سیاستگذاریهایش محور قرار میگیرد و شورای دیگر ی برای آموزش و پرورش تعیین تکلیف نمیکند. اینها درکنار هم دیگر مشکلات را حل میکنند.
کار با الگوی دهه ۶۰
براساس نظر برخی کارشناسان هم، یک سر این نارضایتیها از دانشگاه فرهنگیان نشأت میگیرد. رحمت الله مصری کارشناس آموزشی با اشاره به اینکه ریشه این مشکلات در ضعف آموزش صحیح در دانشگاه تربیت معلم است، به روزان می گوید: فارغالتحصیلان دانشگاه فرهنگیان روحیه و شادابی لازم را در کلاس درس ندارند زیرا مراکز تربیت معلم تنها نام دانشگاه را یدک میکشند و هنوز با الگو دهه ۶۰ فعالیت میکنند. به همین دلیل معلمانی که از این دانشگاهها میآیند، روحیه و شادابی کافی ندارند. به همین جهت نیازمند دگرگونی ساختاری و محتوایی در دانشگاه فرهنگیان و خروج از فضای دهه شصتی و استفاده از شیوههای نوین یادگیری هستیم.
دو عامل مهم
همانطور که گفته شد بدون تردید مسائل مربوط به دو حوزه مهم و تأثیرگذار، اقتصاد و نیروی انسانی، از اهمیت بیشتری برخورداراست. ضمن آن که این دو حوزه نیز تأثیر متقابل بر یکدیگر دارند. واقعیت این است که متأسفانه علیرغم بسیاری از اقدامات خوبی که تاکنون در رابطه با حل مشکلات آموزش و پرورش در تمامی حوزه ها از جمله این دو حوزه انجام شده است هنوز آموزش و پرورش دراین دو حوزه با چالش های جدی مواجه است.
جلیل کشاورززاده کارشناس حوزه آموزش با اشاره فهرست وار به برخی از این چالش ها در بعد نیروی انسانی و خصوصاً جامعه معلمین می گوید: «بی انگیزگی، عدم احساس تعلق سازمانی، بی تفاوتی نسبت به موفقیت یا عدم موفقیت آموزش و پرورش، کاهش روز افزون رضایت شغلی به خصوص در میان نیروهای کارآمد و صاحب تجربه عمده ترین چالش پیش روست. جالب است که پس از اعلام امکان بازنشستگی پیش از موعد که بهانه ای بود برای خارج ساختن نیروهای ضعیف و ناکارآمد از آموزش و پرورش، با اجرای آن شاهد بودیم اکثر نیروهای کارآمد و کیفی از آن استقبال کردند تا فقط از آموزش و پرورش خارج شده باشند.
فراهم نبودن امکان تقویت و توسعه مهارت ها و صلاحیت های حرفه ای مشکل دیگری است. آموزش و پرورش از معدود دستگاه هایی است که نسبت به روز آمد کردن نیروهای انسانی خود کارنامه موفقی ندارد.»
اما علاوه بر دغدغه های اقتصادی، معلمین ما از جایگاهی که باید و شاید نیز در جامعه برخوردار نیستند. کشاورززاده از کاهش منزلت اجتماعی معلمین به عنوان یکی دیگر از چالش های حوزه معلمین یاد کرده و می گوید: « انتظار می رود که در کشور ما آن هم با سابقه تمدن دیرین و بنیه فرهنگی قوی و بنیان های اعتقادی مستحکم باید علم، عالم و معلم از ارزش اجتماعی بسیار بالایی برخوردار باشد، اما متأسفانه امروز شاهد افول این قرب و منزلت اجتماعی هستیم و معلم و وضعیت او سوژه ای برای طنز و شوخی شده است که دلایل آن را از یک سو باید در طمع نمودن جریانات سیاسی در جامعه معلمین و تلاش برای یارگیری از میان آن ها جستجو کرد که در برخی موارد با به میدان کشیدن سخیف معلمین در پروژه های سیاسی شأن و منزلت معلمین را در جامعه مورد خدشه قرار دادند و از سوی دیگر باید سهمی هم برای بی توجهی به این قشر فرهیخته از سوی مسئولین قائل شد که یا نسبت به حل مشکلات اقتصادی آن ها اهتمام لازم را مبذول نکردند و یا حقوق قانونی آن ها را با منت به ایشان پرداخت نمودند.
بازنشستگان هم ناراضی هستند
از سویی رویه کنونی به گونه ای است که بازنشستگان هم دل خوشی از این وزارتخانه ندارند و عمدتاً از همسانسازی نشدن حقوقها و مشکلات معیشتی و ناکارآمد بودن بیمهها گلایه میکنند. ابراهیم سحرخیز کارشناس مسائل آموزش و پرورش در گفتوگو با روزان با انتقاد از بیمه فرهنگیان بازنشسته گفت: فرهنگیان امروز به خدمات دندانپزشکی و برخی خدمات گران مانند آنژیو، سیتی اسکن و ام آر آی نیاز دارند اما بیمه میگوید که تو باید ابتدا هزینه را بپردازی بعد به دنبال گرفتن پول آن از بیمه باشی!
این کارشناس آموزش و پرورش بیان کرد: ما در آموزش و پرورش شبیه کوزهگری هستیم که از کوزه شکسته آب میخورد؛ صندوق ذخیره فرهنگیان یکی از سرمایهگذاران بیمه معلم است اما این بیمه به خود معلمان خدمات نمیدهد!
سحرخیز بیان کرد: بسیاری از مراکز با بیمه آتیهسازان حافظ قرارداد ندارند. درمانگاههای فرهنگیان هم با تحقیر با معلم برخورد میکنند. وضعیت درمانگاههای فرهنگیان در استانهای مختلف متفاوت است و اینطور نیست که همه استانها از درمانگاه و تیم متخصصی برخوردار باشند. تا جایی که من اطلاع دارم در برخی مناطق تهران فرهنگیان از سرویسدهی راضی نبودند و امکانات درمانگاه پاسخگوی نیاز آنها نبود.
نیک نژاد به «روزان» گفت: چطور از میان ۹۰۰ هزار معلم تنها حدود هزار نفر در رتبه پنج قرار گرفتهاند؟ در میان معلمان افراد بااخلاق و زحمتکش کم نیستند اما چطور رتبه بندی نمیشوند؟ معلمی، دیگر هزینه زندگی را تامین نمیکند و عموماً مردان معلم بعد از ساعت کاری در اسنپ کار میکنند.