اصغر دادبه در مراسم نکوداشت خود با بیان اینکه ادبیات ما مورد هجوم قرار گرفته است و کوشش میشود تا ادبیاتمان را کلنگی کنند، گفت: نگذاریم ادبیات ما که آیینه فرهنگ ما است، کلنگی شود. اجازه ندهیم که فرندانمان با این ادبیات بیگانه شوند. سربازان فرهنکی ما، فرزندانمان هستند.
به گزارش ایسنا به نقل از روابط عمومی خانه اندیشمندان علوم انسانی، هرمز رحیمیان، استاد دانشگاه در مراسم نکوداشت «اصغر دادبه» که توسط گروه زبان و ادبیات فارسی خانه اندیشمندان علوم انسانی و با همکاری ماهنامه ادبی آزما و انجمن سرو سایه فکن، روز گذشته (۱۷ اردیبهشت) برگزار شد، در سخنانی اظهار کرد: در شعری که سیروس شمیسا سروده است، گفته شده که اصغر دادبه در دوستی بینظیر است و در مقالهای هم اشاره کرده است که او «فر فرماندهی» دارد و میتواند گروهی را رهبری کند.
او افزود: من این افتخار را داشتهام که از ۳۵ سال پیش تا به امروز در رکاب اصغر دادبه باشم. یک زمانی به عنوان دانشجو و زمانی دیگر به عنوان همکار در خدمتش بودهام. از این بزرگوار خیلی چیزها آموختهام از جمله شرافت، تعهد و ایران دوستی. او عاشق ایران است و هرگز آن را از یاد نبرده است. در این سالها بارها در سفرهایی در رکابش بودهام و آموختهام.
رحیمیان همچنین گفت: بار اول که استاد را دیدم، او ۳۷ ساله و خوشروی، خوش بوی و خوشخوی بود. او جمله معروفی دارد که میگوید معلمها در کشور ما دو گروه هستند. یک گروه اکثریت کاسب که نتوانستهاند جز کار معلمی، کار دیگری به دست بیاورند و یک گروه اقلیت عاشق که نخواستهاند جز کار معلمی، کار دیگری داشته باشند و اصغر دادبه از این گروه اقلیت عاشق است. من حافظ را با او شناختم. یکی از خصلتهای او نجابت است. تا به امروز، مردی به نجابت او ندیدهام. او همواره با تظاهر و ریا سر دشمنی داشته است.
اصغر دادبه به مشورت و عمل خردمندانه باور دارد
بهرام پروین گنابادی، استاد زبان و ادبیات فارسی نیز در سخنانی اظهار کرد: در سال اول دانشجوییام، عاشق خواندن کتابهای حکمت و فلسفه بودم. پدرم به من گفت که به یکی از استادان مراجعه کنم تا از پراکندهخوانی پرهیز شود. یکی از استادان دانشکده، استاد اصغر دادبه را به من معرفی کرد و در اولین دیدار، استاد به من گفت: «تاریخ تصوف» قاسم غنی را بخوان که بعدا همه از روی دست او نوشتهاند و کسی مثل او ننوشته است و آن جا بود که قدرشناسی را یاد گرفتم.
او افزود: اولین درسی که با استاد داشتیم، درس بدیع(آرایههای ادبی) بود که من متوجه شدم استاد نگاه فلسفی دارد. آن موقع من معلم بودم و سعی میکردم یاد بگیرم. معلم عاشق دنبال این است که مطلب را فهم کند، در ذهن خودش ساده کرده و بعد تفیهم کند و استاد دادبه این طور بود. او این بخت را داشته به کاری بپردازد که برای آن خلق شده است. او وقتی اتفاقی میافتد، اصلا به دنبال مقصر نیست و به اولین چیزی که فکر میکند این است که چطور میشود این مشکل را حل کرد. دادبه به مشورت و عمل خردمندان باور دارد. هم چنین او با ضرب المثل زندگی میکند. استاد در دوستی یک دوست درجه یک و بامعرفت است.
ندا عابد مدیر مسئول نشریه آزما هم شاگردپروری و مهربانی را از خصایص دادبه خواند.
ایران و ایران فرهنگی کلیدواژه سخنان اصغر دادبه
در ادامه مراسم فرهاد طهماسبی استاد دانشگاه، با بیان اینکه ابتدا به شخصیت علمی و سپس به شخصیت اخلاقی اصغر دادبه میپردازم، گفت: فلسفه و حکمت تخصص او است و پژوهشگر این عرصه باید خردورز و اهل گفتوگو باشد. وجه دیگر تخصص او، ادبیات و شعرشناسی است. کمتر کسی را داریم که از هر دو وجه برخوردار شده باشد و مبالغه نیست اگر بگوییم استاد ما به خوبی این وجوه را ترکیب کرده است. او از نخستین کسانی است که مفهوم بینارشتهای بودن را به شکل عملی و کاربردی به کار برده است. او مطالعات و پژوهشهای متنی(بینا فرهنگی) دارد. او علاوه بر تالیفات فراوان، از معدود کسانی است که نظریهپردازی کرده است. کلید واژه ایران و ایران فرهنگی همواره در سخنان او دیده می شود. وجه حافظ پژوهی او هم که بسیار پر رنگ است.
او خاطرنشان کرد: اصغر دادبه وقتی در هر محفلی صحبت میکند، همه لذت میبرند. نثر او نثری فاخر و عالمانه است. لحن حافظانه او امید و ملال را مثل لحن حافظ به مخاطب منتقل میکند. بر این موارد صدای گرم و سیمای دلنشین استاد را هم بیفزایید. طنز متعادل و سرشار از ملاحت، هم در تدریس و هم در نوشتن او دیده می شود. او حریم و حدود حقوق دیگران را حفظ می کند و هیچگاه نه بد کسی میگوید و نه به ناحق میل دارد. ایثار جوانمردانه و نیکی و کار خیر بدون چشم داشت خصلت دیگر او است. از دیگر صفات او میتوان به ترک خودبینی و غرور، عیبپوشی و ترک عیبجویی، وفاداری به عهد و پیمان، دشمنی با ریا و دروغ و پویایی و به روز بودن اشاره کرد.
اندیشیده و سنجیده سخن گفتن، از صفات اصغر دادبه است
حکمت الله ملاصالحی، استاد دانشگاه هم طی یک پیام ویدیویی گفت: از همان سالهای جوانی افتخار شاگردی اصغر دادبه را داشتم که حافظ شیرین سخن را درس میداد. او اندیشیده و سنجیده سخن میگوید و با دقت و مراقبت اظهار نظر میکند. رسا، روشن و شفاف سخن گفتن از صفات او است. هم چنین وی احاطه و تسلط کم نظیری درباره موضوعاتی که درباره آن ها سخن میگوید، دارد. جان شریفش از گزند روزگار ایمن و عمرش بلند و با عزت باد.
نگذاریم که فرزندانمان با ادبیات بیگانه شوند
اصغر دادبه در مراسم نکوداشت خود، اظهار کرد: میان حسی که در آدمی هست و میخواهد زبان را ترجمان آن قرار دهد، راه درازی است و لطف دوستان و حسی که من برای سپاسگزاری دارم، از همین نوع حس است.
او افزود: به استناد سخن بزرگی که یادم نیست کجا خواندهام، برای پیشرفت یک کشور باید به دو چیز توجه کرد. یکی به مهندسی و متعلقاتش برای پیشرفت تمدن و دیگری باید به علوم انسانی و بخصوص ادبیات و شعر که جلوه گاه راستین علوم انسانی است برای پیشرفت فرهنگ، باید توجه کرد. ادبیات ما مورد هجوم قرار گرفته است و کوشش می شود تا ادبیاتمان را کلنگی کنند. افلاطون میگوید برترین و موفقترین نوع تربیت، تربیتی است که با شعر و موسیقی آغاز شود و با شعر و موسیقی پیش برود. محتوای شعر ما، تمام معانی علمی و اخلاقی را منعکس میکند. هرگز ایران در نزد بزرگان از یاد نخواهد رفت. نگذاریم ادبیات ما که آیینه فرهنگ ما است، کلنگی شود. اجازه ندهیم که فرندانمان با این ادبیات بیگانه شوند. سربازان فرهنکی ما، فرزندانمان هستند.