شاید در هیچ دوره ای این چنین شاهد سردرگمی سیاسی در دوران انتخابات نبودیم. علیرغم اینکه طیف های سیاسی غالب بر رقابت انتخاباتی تقریبا همگی از یک جریان هستند اما ناهماهنگی های موجود نشانگر عدم وفاق در میان جبهه ها و ائتلافات سیاسی و بلاتکلیفی نامزدهای تایید صلاحیت شده می باشد.
تا همین یکی دو روز پیش هنوز لیست های انتخاباتی به خصوص در تهران مشخص نبود و بعضا شاهد لیست های دقیقه نودی بودیم و حتی برخی از چهره ها از حضورشان در لیست های انتخاباتی اظهار بی اطلاعی کرده اند.
چهره های سیاسی اغلب جدای از اینکه در برخی لیست های ائتلافی حضور دارند برای خود لیست مجزا تشکیل داده اند. البته این موضوع اشکال خاصی ندارد اما هر برسرآن است که اساساً تکلیف نامزدهای انتخابات با خودشان و جریان های سیاسی وابسته به آن مشخص نیست.
این مسئله از وزن و اعتبار لیست های انتخاباتی کاسته است و نتوانسته جذابیتی را برای جذب سلایق مختلف فراهم سازد. مردم همچنان نظاره گر این چینش ها و لیست هایی هستند که هنوز هم درحال تغییر است و اساساً گویا انسجامی در بین آنها وجود ندارد.
البته این نظاره گری نه از باب بلاتکلیفی مردم از باب انتخاب لیست ها که از باب مشاهده عملکرد کسانی است که اساساً مشخص نیست با چه هدف و با چه برنامه ای قصد ورود به خانه ملت را دارند. گرفتاری و دردمندی جامعه در حوزه مشکلات اقتصادی به حدی شدید است که مردم قادر به تامین مایحتاج روزانه خود نیستند؛ حال با چنین وضعیتی ذهن و فکر و عزمی برای بررسی لیست ها و گوش کردن به حرف نامزدهایی که همگی می خواهند ایران را بسازند و گویا باطل سحر تمام مشکلات در کف دستشان است، باقی نمی ماند.
اما افسوس که این مسئله از سوی نامزدهای انتخاباتی مورد توجه نیست و گویا اساساً همانطور که جامعه از جریان های سیاسی عبور کرده است، آنها نیز از مردم و دغدغه هاشان عبور کرده اند و بیشتر درحال رقابتی درون خانوادگی و یا پیکاری با رفقا و رقبای قدیمی در دستور کارشان است.
اکثراً درصدد این بودند تا تایید صلاحیت شوند، پس از آن درصددند تا در لیستی معتبر خود را جای دهند و در آخر به دنبال ورود به خانه ملت هستند تا به مدت چهار سال در فضای سیاسی کشور زیست کنند و طی این مدت در راستای اهداف فردی و گروهی خود تلاش نمایند و هرآنچه را که انجام می دهند به نام انقلاب و مردم و دفاع از ارزش ها معرفی کنند. مسلماً صاحبان اصلی و مدافعین حقیقی این نظام و انقلاب و ارزش ها مردمی هستند که جان و مالشان به معنای حقیقی مایه گذاشته اند و صلاحیتشان بیش از هر فرد و جناحی در شناخت منافع ملی است.
اما جالب است که نمایندگان همین مردم وقتی به خانه ملت وارد می شوند فراموش می کنند اساساً برای چه امری وارد این میدان شده اند و چطور باید با ابزار قانون گذاری مشکلات مردم را چاره کنند. آنچه از عملکرد ادوار مختلف مجلس مشاهده کرده ایم این نتیجه را تداعی می کند که هرچه از بدو انقلاب به پیش آمدیم، نمایندگان مجلس پس از انتخاب شدن به جای اینکه نماینده مردم باشند تبدیل به نماینده جریان های سیاسی می شوند که دغدغه ها و منافعشان با اولویت ها و مطالبات مردم متفاوت است.