گروه جامعه: این روزها و در سطح شهرها نوجوانان بیشتری را – در مقایسه با گذشته – سیگار به دست میبینیم و اخبار رسمی و غیررسمی زیادی از پایین آمدن سن اعتیاد در کشور میشنویم. آمار و شواهد از دسترسی ساده نوجوانان به انواع مواد مخدر حکایت دارد و سبب بروز نگرانیهای زیادی برای خانوادهها و فعالان حوزه اجتماعی شده است. به اعتقاد یک روانشناس، نبود عرصه مناسب برای خالی شدن انرژی و هیجانات نوجوانان، باعث شده تعداد زیادی از آنان به مصرف مواد مخدر روی بیاورند. به گفته مهدی حاجاسماعیلی «ما نتوانستهایم به اندازه کافی، مسائلی جذابتر از مواد مخدر را برای نوجوانهایی که هیجانات بالایی دارند، تبلیغ کنیم.»
به گزارش «روزان»، از ویژگیهای مهم دوره نوجوانی، هویت یابی، استقلال از خانواده، افزایش گرایش به دوستان والگویابی است. ناتوانی برای عبور موفقیت آمیز از این دوره، شرایط را برای انحراف فرد به سمت سوء مصرف مواد و اعتیاد فراهم میکند. نوجوان اگر نتواند هویت تثبیت شدهای پیدا کند، تعادل روانی وی به هم خورده و دچار ناامیدی، گوشه گیری، انزوا و بیاعتمادی خواهد شد که میتواند زمینه ساز اعتیاد شود.
۲۴ سال؛ میانگین سن معتادان
آمارها نشان از کاهش سن اعتیاد در کشور دارد؛ معضلی که قطعا در ایجاد دیگر آسیبهای اجتماعی اثرگذار است اما به خودی خود نیز قابل تامل و نگران کننده است. دبیرکل ستاد مبارزه با مواد مخدر اواخر مردادماه درباره این مسئله گفته بود: «گاهی گفته میشود که سن اعتیاد کاهش یافته، ممکن است سن شروع مصرف فردی به پایین تر از ۱۰ سال هم برسد اما سن اعتیاد در کشور که میانگین سن معتادان است، حدود ۲۴ سال است.»
اسکندر مومنی افزوده بود: «گریزی نداریم جز اینکه پیشگیری را در اولویت برنامههای خود قرار دهیم. در چند سال گذشته و با اقدامات پیشگیرانه و اجرای طرح یاریگران زندگی، آهنگ کاهش سن متوقف شده و سن اعتیاد که معدل سن مجموع معتادان در کشور است، ۲۴ سال برآورد شده درحالی که این عدد در دنیا ۱۹ سال است.»
خطر مواد مخدر در کمین نوجوانان
از سوی دیگر کارشناسان حوزه اجتماعی بر این باورند که سن اعتیاد در کشور کاهش یافته و در این زمینه عوامل متعددی همچون ناآگاهی خانوادهها در برخورد با فرزندان و بیتوجهیهای صورت گرفته در سطح کلان اجتماعی، دخیل هستند. حاجاسماعیلی درباره علل بروز این مسئله میگوید: «به نظر میرسد که ما نتوانستهایم به اندازه کافی، مسائلی جذابتر از مواد مخدر را برای نوجوانهایی که هیجانات بالایی دارند، تبلیغ کنیم تا در این دوران حساس، نخواهند با مواد مخدر خودی نشان بدهند. در صورتی که در طرف دیگر ما، گروههایی هستند که دائما در حال تبلیغ مواد مخدر به عنوان راهی برای خوشحالی و خوشگذرانی هستند.»
وی نوجوانی را دورانی لب مرز توصیف میکند که بیشتر از هر وقت دیگری، فرد نیاز دارد تا خواستههایش دیده و شنیده شود و میافزاید: «اما درعمل چه اتفاقی میافتد؟ اینکه قریب به اتفاق پدر و مادرهای ما، از روش تربیتی سنتی به نام کنترل بیرونی استفاده میکنند؛ کنترلی که به طور مداوم از طرف پدر و مادر و کادر مدرسه صورت میگیرد و از نظر نوجوان خوشایند نیست و خودش را در معرض خطر میبیند.»
ناآگاهی خانوادهها از نوسانات سنین نوجوانی
این روانشناس و مشاور خانواده در گفتگو با ایرنا توضیح میدهد: «این کنترل بیرونی، از این نظر آسیبزا است که ما فقط آن را در حوزه شناختی علم روانشناسی، یعنی تحصیلی اعمال میکنیم در صورتی که دوره نوجوانی، دوره تحول فرد است و شامل چندین و چند بعد است. بعد شناختی، عاطفی، اخلاقی، اجتماعی و…! اما متاسفانه در فرهنگ خانوادگی و سیستم آموزش و پرورش، تاکید همه بر حوزه شناختی است و رشد دیگر جنبهها را نادیده میگیرند. در واقع این نادیده گرفتن است که میتواند آسیبزا باشد و نوجوان را به هر سمت و سویی سوق بدهد؛ از جمله استعمال مواد مخدر.»
در این میان توجه همه جانبه به نیازهای نوجوانان از سوی والدین و نهادهای آموزشی، از خطراتی که در کمین آنها قرار دارد، خواهد کاست. اگر خانواده و جامعه زمینه لازم را برای هویت یابی فرد فراهم کنند و این نیاز به صورت مناسب برآورده شود، فرد برای رسیدن به هویت و ابراز وجود، مصرف مواد مخدر، راههای انحرافی یا عضویت در گروههای خلاف را انتخاب نمیکند.
حاجاسماعیلی ناآگاهی خانوادهها را مانعی بر سر راه رشد شخصیتی نوجوانان میداند و میگوید: «شخصا فکر میکنم که خانوادهها به اندازه کافی نسبت به نوسانات این سن و سال، آگاهی کافی و لازم را ندارند. بدیهی است که دوره نوجوانی با بلوغ جسمانی و جنسی همراه است؛ مسائلی که میتواند هم از نظر هورمونی و هم از نظر عرفی و اجتماعی، برای نوجوان استرس و نگرانی به همراه داشته باشد. اما در چنین شرایطی، این نوجوان با والدینی روبرو است که آمادگی برخورد و رفتار با نوجوانی در چنین شرایط و موقعیتی را ندارند. یعنی هم نوجوان در مرحله حساسی است و هم خانوادهها ناآگاه!»
قانونی که به فراموشی سپرده شد
از سوی دیگر ضعف قوانین در کشور موجب شده دسترسی به سیگار برای همه سنین فراهم باشد و نوجوانان در فضای مجازی در معرض تبلیغ انواع مواد مخدر قرار بگیرند. قرار بود از سال ۸۷ و در قالب «قانون جامع کنترل و مبارزه ملی با دخانیات»، «فروش سیگار حتی به صورت نخی به زیر ۱۸ سالهها ممنوع باشد» اما با گذشت ۱۴ سال از تصویب این قانون همچنان شاهد فروش سیگار به این افراد هستیم چرا که هیچ نظارتی بر این امر نیست. ماده ۲ قانون جامع کنترل دخانیات نیز، «تبلیغات محصولات دخانی را ممنوع اعلام کرده» و در صورت وجود این تبلیغات دستگاههای قضائی باید با آنها برخورد کنند و البته مسئولیت رسیدگی به تبلیغات اینترنتی بر عهده پلیس فتا است.
«ممنوعیت فروش سیگار در شعاع ۱۰۰ متری مدارس» از دیگر بندهای این قانون است که این مورد نیز هنوز اجرایی نشده و مسئولان وزارت بهداشت نتوانستهاند اقدام موثری در این زمینه انجام دهند. میتوان اینگونه نتیجه گرفت که دستگاههای قضائی و انتظامی کل کشور و وزارت بهداشت به عنوان متولی اصلی در موضوع مبارزه با مصرف دخانیات، ناموفق بودهاند.
ممانعت از فروش سیگار به زیر ۱۸سالهها؛ وظیفه اتحادیهها
اواخر مردادماه امسال سخنگوی فرماندهی کل انتظامی کشور در گفتگو با مهر در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه چرا پلیس نظارتی بر فروش سیگار به افراد زیر ۱۸ سال ندارد، گفته بود: «در قانون ذکر شده است که اتحادیهها مسئول نظارت بر اصناف خودشان هستند و ماده ۲۷ و ۲۸ قانون نظام صنفی هم این تکلیف را صراحتاً مشخص کرده است.»
مهدی حاجیان با اشاره به اینکه پلیس بنا به درخواست و نامه کتبی اتحادیه به موضوع فروش سیگار به افراد زیر ۱۸ سال ورود میکند، افزوده بود: «البته ما مانعی برای نظارت نداریم اما باید بگویم که وظیفه نظارت بر فروش مواد دخانی به افراد زیر ۱۸ سال برعهده اتحادیهها است، نه پلیس.»
با وجود نارساییهای بسیار از نبود آموزشهای لازم به نوجوانان و خانوادهها، ضعف شدید قوانین بازدارنده و کوتاهی نهادها و سازمانهای دخیل در جلوگیری از افزایش سوء مصرف مواد مخدر، کاهش سن اعتیاد در کشور دور از ذهن نیست و هشداری که متخصصان و کارشناسان حوزه اجتماعی از سالها پیش میدادند، حالا رنگ واقعیت به خود گرفته و آینده مبهم و نامعلومی در این زمینه به وجود آمده است.