رسول سلیمی: بر خلاف ارتقای قابلتوجه موقعیت ژاپن در سطح ژئواستراتژیک جهانی، توکیو اخیراً شاهد کاهش قابلتوجهی در عملکرد اقتصادی خود بوده و ناظران سیاسی دلایلی را به شرح زیر توضیح دادند:
۱. کاهش وضعیت اقتصاد ژاپن در سطح جهانی: دادههای منتشر شده در فوریه ۲۰۲۴، نشان داد که اقتصاد ژاپن در سه ماهه پایانی سال ۲۰۲۳ با کاهش تولید ناخالص داخلی به رتبه چهارم و بعد از آلمان رسیده است. تولید ناخالص داخلی اسمی ژاپن در سال۲۰۲۳، ۴.۲ تریلیون دلار بود، این در حالی است که این کشور در مقایسه با ۴.۵ تریلیون دلار تولید ناخالص داخلی آلمان، ۱.۹ درصد رشد داشته است. کارشناسان اقتصادی دلیل کاهش شدید ارزش ین ژاپن در برابر دلار امریکا را دلیل کاهش تولیدناخالص داخلی ژاپن عنوان کردند.
۲. جمعیت کم: ژاپن نیز با مشکل جمعیت کم مواجه است، زیرا توکیو از نظر کمبود نیروی کار با کمبود جمعیت بیشتر از برلین رنج میبرد و نرخ تولد پایین استمرار داشته است. این موضوع باعث شد تا اقتصاددانان انتظار داشته باشند شکاف بین اقتصادهای ژاپن و المان گسترش یابد. بر اساس یک مطالعه، نرخ زاد و ولد در آلمان به پایینترین سطح خود در ۱۵ سال گذشته رسیده است.
پژوهشگران بر این باورند که بحرانهای جهانی ممکن است در اتفاق افتادن این شرایط، دست کم به طور موقت، نقش داشته باشد. در همین راستا موسسه فدرال تحقیقات جمعیت آلمان اعلام کرد شاهد کاهش قابل توجه تعداد تولدهای زنده در سال ۲۰۲۳ بوده است که به پایینترین میزان از سال ۲۰۰۹ رسیده است. بنابر آخرین آمار رسمی، میزان تولد در ژاپن در نیمه اول سال ۲۰۲۳ به پایینترین حد خود رسید. آمار اولیه جمعیتشناختی منتشر شده از سوی وزارت بهداشت، کار و رفاه این کشور نشان میدهد که حدود ۳۷۱ هزار تولد از ژانویه تا ژوئن ۲۰۲۳ در ژاپن رخ داده است که کمترین رقم ثبت شده در نیمه اول سال است. این رقم نسبت به مدت مشابه سال قبل ۳.۶ درصد کمتر (۱۳۸۹۰ تولد کمتر) بوده است. این کمترین رقم ثبت شده از زمان در دسترس بودن دادههای قابل مقایسه در سال ۲۰۰۰ است و دومین سال متوالی است که به زیر چهارصد هزار نفر کاهش مییابد.
۳. تاثیر بر جایگاه بین المللی توکیو: اگر چه کاهش رتبه بندی جهانی اقتصاد ژاپن عمدتاً به دلیل کاهش ارزش ین ژاپن نسبت به دلار امریکا بود، اما این تاثیر قابل توجهی بر جایگاه ژاپن و درک نقش ان در سطح بین المللی داشته تا آنجا که محبوبیت نخست وزیر فومیو کیشیدا را هم در سالهای اخیر به طور قابل توجهی کاهش داده است. به گفته صندوق بین المللی پول، تاثیر منفی افت رتبه ژاپن بر جایگاه بین المللی آن با پیش بینی پیشی گرفتن هند در سال ۲۰۲۶ و المان در سال ۲۰۲۷ از نظر تولید ناخالص داخلی از ژاپن، تشدید خواهد شد.
چالش های ژاپن در سال جدید میلادی
تلاش هر کشوری برای تبدیلشدن به یک قدرت بزرگ تأثیرگذار در سیستم بینالمللی فعلی مستلزم آن است که این کشور ازیکطرف تواناییهای قدرت جامع خود را به حداکثر برساند و از سوی دیگر چالشها و محدودیتهایی را که در مسیر دستیابی به این هدف با آن مواجه است، چه این چالشها و محدودیتها در محیط داخلی و چه در محیط خارجی از بین ببرد؛ بنابراین کشورهایی که صرفاً در حوزههای نظامی دارای برتریهایی هستند نمیتوانند بدون تقویت قدرت اقتصادی و اجتماعی توان مقابله و هم آوردی با کشورهای دیگر را داشته باشند و بهعنوان قدرت بزرگ شناخته شوند.
با نگاهی به ژاپن، این کشور از بسیاری از چالشها و موانع عمده در تلاش برای صعود نسبت به سایر کشورها رنج میبرد. این را میتوان به شرح زیر نشان داد:
۱. چالش ظهور چین: نقش و اعتبار رو به رشد چین در سیستم بین المللی فعلی یکی از چالشهای عمده ای است که جاه طلبیهای ژاپن را برای افزایش رتبههای جهانی در اقتصاد، محدود میکند. توکیو چین را به عنوان یک چالش استراتژیک بی سابقه برای امنیت ملی و یک نگرانی امنیتی منطقه ای میبیند. توکیو با توجه به اینکه چین چالش بزرگی برای ظهور خود است، برای رقابت با پکن در حوزه نفوذ خود در بسیاری از مناطق جهان، چه در اسیا، افریقا یا امریکای لاتین، تلاش کرده است.
۲. ادامه تهدیدات امنیتی در اسیا: عوامل امنیتی بسیاری وجود دارد که نشان دهنده محدودیت بر جاه طلبیهای ژاپن برای افزایش رتبه جهانی در اقتصاد است. از جمله محدودیت در تحرک اقتصادی ژاپن در قاره اسیا، زیرا تهدیدی برای امنیت ملی ان است، از جمله افزایش تنشها در منطقه دریای چین جنوبی، ادامه بحران شبه جزیره کره بدون حل و فصل بحران وعلاوه بر بحران تایوان، همکاریهای امنیتی و نظامی رو به رشد بین چین و روسیه و سایر چالشهای مربوط به امنیت دریایی در منطقه از جمله مواردی است که ژاپن را با چالشهای جدی مواجه کرده است.
۳. تبدیل شدن به یک قدرت هسته ای: برخی موفقیت ژاپن در مواجهه با چالشهای ناشی از چین، کره شمالی و روسیه را معضل عمده این کشور برای تبدیل شدن به یک قدرت بزرگ میدانند که به داشتن انرژی هسته ای وابسته است. تواناییهای هسته ای چین یک تهدید رو به رشد است، کره شمالی دارای زرادخانه رو به رشد سلاحهای هسته ای و لحن تنش آفرین توام با خصومت و نافرمانی نسبت به همسایگان خود است و “چتر هسته ای” ایالات متحده که به ژاپن اجازه صلح و رفاه را تحت حمایت نظامی واشنگتن داده است، به طور فزاینده ای در حال فرسایش است.
۴. چالشهای عمیق داخلی: ژاپن همزمان با چالشهای عمیق داخلی نیز مواجه است که ممکن است جاه طلبی خود را برای تبدیل شدن به یک قدرت بزرگ در جهان امروز محدود کند، از جمله کاهش جمعیت، نابرابری رو به رشد در میان شهروندان ژاپنی و عدم تمایل رای دهندگان به شرکت در انتخابات که میتواند روز به روز این کشور را از معیارهای یک کشور دموکراتیک دور کند. به علاوه اینکه بزرگترین جمعیت سالخورده جهان، کاهش سریع تولد، بدهیهای عمومی عظیم و بلایای طبیعی به طور فزاینده ای ناشی از تغییرات اب و هوایی، کاهش دستمزدها و بدتر شدن نابرابری درامد در جامعه بوده است و همه انها چالشهای عمیق ریشه داری را ه ژاپن تحمیل کرده است.
در برآورد نهایی، میتوان گفت که ژاپن دارای بسیاری از قابلیتها و عناصر قدرت جامعی است که آن را در صفوف قدرتهای بزرگ تأثیرگذار در سیستم بینالمللی فعلی قرار میدهد، بهویژه باتوجهبه دیدگاهها و ایدههای دیپلماتیک ارائه شده توسط نخستوزیر فعلی آن، فومیو کیشیدا که پیگیری آن منجر به تبدیلشدن ژاپن به یکی از قدرتهای بینالمللی بانفوذ در سطوح منطقهای و جهانی شد. بااینحال، نفوذ مداوم ژاپن در صحنه جهانی با توانایی آن برای مقابله با بسیاری از محدودیتها و چالشهای خارجی و داخلی مرتبط است که ممکن است مانع از اجرای جاهطلبیهای خود برای بهعهدهگرفتن موقعیت و نقشی مناسب در نظام بینالملل شود. در ردیف بالای این چالشها ظهور چین، بیثباتی امنیتی در آسیا و همچنین کاهش اقتصاد ژاپن قرار دارد که اصلاحات آن یکی از عوامل اصلی است که موقعیت آینده ژاپن را در جهان امروز تعیین خواهد کرد.