عملیات افتخارآفرین نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران علیه رژیم اشغالگر قدس درس ها و پیامدهای گوناگونی را برای جهان امروز به یادگار خواهد گذاشت که بخش مهمی از آن در روزهای گذشته مورد توجه و اشاره تحلیل گران و سیاستمداران ایران و دیگر کشورها قرار گرفته است.
نمایش استقلال و اقتدار نظامی، تقویت همبستگی و انسجام ملی، ارتقای نقش منطقه ای و بین المللی، تنبیه و سرکوب متجاوزان به حریم و حرمت ایران، ایفای نقش بازدارندگی و تحکیم امنیت ملی، احیای امید در ملت های ستمدیده و نوید آینده ای بدون غاصبان صهیونیست از جمله این درس ها و پیامدهاست که باید گرامی داشت و تبریک گفت.
در این میان البته نباید از دستاوردی مهم در عرصه سیاست و حقوق بین الملل نیز غفلت کرد. سالهای سال بود که دلسوزان و بشردوستان کشورهای مختلف از ناکارآمدی سازمان ملل متحد در ایفای نقش موثر و محقق ساختن فلسفه وجودی اش سخن می گفتند. در منشور ملل متحد تصریح شده است که هدف اصلی از تاسیس این سازمان، حفظ صلح و امنیت بین المللی است که به طور عمده از دو راه به دست می آید؛ یکی از طریق حل و فصل مسالمت آمیز دعاوی و تامین «امنیت جمعی» و اینکه ناامنی در هیچ کجای جهان تحمل نشود، و دیگری از طریق رعایت «عدالت و حقوق انسان ها» در هر کجای این جهان پهناور و فارغ از هرگونه تمایز. با کمال افسوس، سازمان ملل متحد در هر دو بخش ناکام و بلکه بدنام است و این ناکامی و بدنامی تا اندازه بسیار زیادی معلول ساختار معیوب و کهنه، همچنین سازوکارهای ناعادلانه و سلطه قدرت های بزرگ استعماری بر آن است.
ناتوانی این سازمان در مقابله با اشغال فلسطین در بیش از هفت دهه گذشته و چشم بستن بر ظلم و جنایتی که هر روز بر مردمان ستمدیده آن دیار مقدس می رود، و بلکه حمایت های پنهان و آشکاری که به منزله چراغ سبز به تداوم جنایت های ضدبشری شمرده می شود، چندان تداوم یافت که اکنون صهیونیست های وحشی در غزه مظلوم آن می کنند که با چشمانی خونبار ناظر هستیم. ددمنشی این رژیم جعلی مدتهاست به واقعیتی مشهود در سطح جهان تبدیل شده که به شهادت رساندن دانشمندان و مستشاران، انفجار مکان ها و آواره سازی مردمان و اخیراً اقدام وقیحانه اش در حمله به ساختمان نمایندگی جمهوری اسلامی ایران در دمشق از جمله آنهاست؛ اقدامی که نقض صریح مقررات و موازین حقوق بین الملل و بدعتی خطرناک در عرصه امنیت جهانی محسوب می گردد و اگر در نطفه خفه نشود می تواند به وضعیتی بس دشوار برای بشر بینجامد.
از آنجا که در همه این نمونه ها شورای امنیت، دبیرکل و دیگر ارکان سازمان ملل متحد نشان دادند از درک واقعیت و انجام وظایف خود به شدت ناتوان هستند، و فرصت چند روزه جمهوری اسلامی ایران به آنان سود چندانی نبخشید، چاره ای جز اقدام در چارچوب «دفاع مشروع» باقی نماند و همگان دیدند که یک سیلی محکم چگونه توانست دیوانه متجاوز را بر جای خود بنشاند، و این تازه یک تنبیه بود؛ وگرنه مجازات واقعی متجاوز به گونه ای دیگر خواهد بود.
جمهوری اسلامی ایران به دولت ها و ملت ها ثابت کرد که صهیونیست ها و حامیانشان جز زبان زور نمی فهمند و آرامش و صلح پایدار تنها از راه مقاومت فعال به دست می آید و از این پس، مطالبات ستمدیدگان رنگ دیگری به خود خواهد گرفت.
به سهم خود و همصدا با دیگر هموطنان غیور از فرماندهی معظم کل قوا و از یکایک مردان سرافرازی که این حماسه را آفریدند سپاسگزارم و به روح بلند آنان که در این راه به پیمان خویش وفا کردند و به همه شهیدان زنده درود می فرستم و از وزارت امور خارجه و دیگر نهادهای موثر در عرصه سیاست خارجی انتظار دارم همگام با مردان میدان به طراحی نظم نوین منطقه ای و جهانی بیندیشند و با کمک کشورهای دوست و ملت های ستمدیده و دانشمندان آزاده طرحی نو برای بازنگری در ساختار و تغییر مناسبات حاکم بر جهان و سازمان های بین المللی دراندازند و این حماسه را به سرانجامی نیکوتر برسانند؛ «وَمَا جَعَلَهُ اللَّهُ إِلَّا بُشْرَی وَلِتَطْمَئِنَّ بِهِ قُلُوبُکُمْ وَمَا النَّصْرُ إِلَّا مِنْ عِنْدِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ عَزِیزٌ حَکِیمٌ.»