چندی پیش در همین جا از نامطلوب بودن وضعیت کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان نوشتم و عرض کردم که در بحث درباره این بزرگترین سرمایه و نهاد ملی در عرصه کودکان دو پیششرط الزامی است: یکی آنکه در ارزشمند بودن این نهاد پرسابقه هم نظر باشیم و دیگر آنکه بپذیریم وضعیت فعلی آن با تعریف و وظیفه این نهاد، همچنین با وضعیت مطلوب و حتی با گذشته آن فاصله بسیار دارد. همچنین عرض کردم این وضعیت غیرقابل قبول، صرفاً ناشی از عملکرد مدیران فعلی کانون نیست.
با این حال کم نیستند کسانی که این دو پیششرط گفتوگو را قبول ندارند. اشخاص و نهادهایی با هدف انتقال یا مال خود کردن سرمایههای کانون در سالهای مختلف به طور جدی کوشیدهاند که با ناکارآمد کردن و ناکارآمد جلوه دادن کانون زمینههای انحلال، واگذاری و یا ادغام این شرکت دولتی را فراهم آورند. به تعبیری وضعیت فعلی تنها ناشی از قصور نیست و حتماً تقصیرهای عامدانه و برنامهریزی شده از سوی تقصیرکاران هم فراوان بوده است.
سه سال پیش تلاش دامنهداری برای انتقال کتابخانههای کانون به نهاد کتابخانههای عمومی کشور صورت گرفت. طراحان این ایده از سویی کانون را نهادی برآمده از نظام سلطنتی و یادآور آن دوران میدانستند و کم و بیش از آن نفرت داشتند و از سوی دیگر دوست داشتند منابع آن همچون ساختمانها و زمینهای متعدد در سراسر کشور و ردیف بودجه دولتی به نهادی که مدیر آن گرایشهای سیاسی همسو با ایشان دارد انتقال یابد.
این طرح به اجماعی کمنظیر در جامعه مدنی ایران انجامید و بیش از ده بیانیه در مخالفت با آن از سوی انجمنها، تشکلها، گروههای نویسندگان، هنرمندان، دانشگاهیان و … صادر شد و مخالفت با آن به نقطه اتحاد همه گرایشها و نحلههای ادب و هنر ایران مبدل گردید. لذا آن طرح منتفی شد.
حالا چندی است طرحی ارائه شده که کلیه امکانات، سرمایهها، بودجه، نیروی انسانی و … کانون پرورش را در هر استان، در اختیار مدیرکل آموزش و پرورش استان قرار میدهد تا بفروشد و جابهجا کند و تغییر کاربری دهد و چه و چه. شاید بپرسید چطور چنین چیزی ممکن است؟! زیرا که از منظر ساختار دولت، کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان با وجود هیأت امنایی شامل چندین وزیر، ذیل وزارت آموزش و پرورش تلقی و تعریف میشود.
به گمانم در شرایط فعلی لازم است به جای این جدال خونین بر سر ماندن یا رفتن یک نفر، همه ذینفعان و همه دلسوزان واقعی کانون، اعم از رییس جمهور و همکارانش، موافقان و مخالفان مدیر فعلی، نهادهای مدنی و همچنین نمایندگان مجلس هر کدام از مسیر خود برای متوقف ماندن آن طرح تلاش کنند و پس از رفع این خطر اصلی، به راههای تقویت و کارآمد ساختن کانون با تغییرات اساسنامه و جایگاه اداری آن و اصلاح ترکیب هیات امنا بیندیشند.