• امروز : دوشنبه - ۱۵ اردیبهشت - ۱۴۰۴
  • برابر با : Monday - 5 May - 2025
0
گزارش «روزان» ازحضور بحث برانگیز بلاگرها در حادثه انفجار بندرشهید رجایی؛

گردشگری بحران، با بلاگرهای صاحب نام!

  • کد خبر : 8915
  • ۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۴ - ۱۹:۱۳
گردشگری بحران، با بلاگرهای صاحب نام!

روزان :هنوز زبانه های آتش انفجار در بندر رجایی بندرعباس کاملا مهار نشده بود که صحنه حادثه به محلی برای فرصت‌طلبی عده‌ای بلاگر تبدیل شد تا از قاب آتش و دود آن هم برای دیده شدن سوء استفاده کنند. رخدادی که عصبانیت و واکنش مردم محلی، خسته و داغ‌دار را در فضای مجازی برانگیخت. در […]

روزان :هنوز زبانه های آتش انفجار در بندر رجایی بندرعباس کاملا مهار نشده بود که صحنه حادثه به محلی برای فرصت‌طلبی عده‌ای بلاگر تبدیل شد تا از قاب آتش و دود آن هم برای دیده شدن سوء استفاده کنند. رخدادی که عصبانیت و واکنش مردم محلی، خسته و داغ‌دار را در فضای مجازی برانگیخت.

در شرایطی که انتظار می‌رفت چهره‌های تأثیرگذار فضای مجازی با انتشار اطلاعات درست، ایجاد همدلی و کمک‌رسانی به آسیب‌دیدگان نقش مثبتی ایفا کنند، تعدادی از آنان با انتشار پست‌هایی احساسی، اشک‌برانگیز و گاه اغراق‌آمیز، تنها به دنبال جذب لایک، فالوور و افزایش تعاملات خود بودند. برخی حتی از تصاویر حادثه برای تبلیغ محصولات یا کمپین‌های فروش استفاده کردند، بی‌آن‌که نقشی در امدادرسانی یا آگاهی‌بخشی واقعی داشته باشند. درست مانند آنچه که در حادثه انفجار بندرعباس رخ داد.

وقتی بندر در آتش بود، امدادگران برای مهار کردن شعله‌ها دویدند، بعضی‌ها با دوربین و قلم عازم روایتگری شدند، عده‌ای برای اهدای خون صف کشیدند و خلاصه بسیاری هر آنچه در چنته داشتند رو کردند تا مرهم شود.اما کمی آن طرف‌تر و اندکی پس از آنکه آتش تاحدی مهار شد، سر و کله عده‌ای در میدان حادثه پیدا شد که دنبال یک زاویه خوب برای تبلیغ گرفتن و به اشتراک گذاشتن حس به ظاهر همدردی با دنبال‌کنندگانشان در فضای مجازی می‌گشتند.

این توصیف، تصویر دقیق بلاگرهایی است که در هر حادثه و رخدادی بعضاً زودتر از نیروهای امدادی و مدیریتی در محل حادثه حضور دارند. سرعتی ناشی از تب گرفتن ویو و کلیک و لایک، ناشی از تب گرفتن فالوور حتی به قیمت اخلال در وضعیت مدیریت یک فاجعه یا ارائه اطلاعات نادرست و تنش زا.

بلاگرها در سال‌های اخیر در شبکه‌های اجتماعی به نوعی رسانه‌های غیرحرفه‌ای تبدیل شدند، نقشی که در بروز و ظهور آن هم خودشان مقصر بودند و هم از مطالبه شدید افکار عمومی از دریافت اطلاعات و جزئیاتی که در رسانه‌های رسمی منتشر نمی‌شد، ناشی شده است. عنوان کلی «مسئولیت اجتماعی در فضای مجازی» هم توجیهی برای این رفتارها شد.

در فاجعه رخ داده در بندرعباس در روزهای اخیر مکرراً بلاگرهای مختلف با تحلیل‌های عجیب و اخبار عجیب‌تر از تحلیل‌ها سعی می کردند تا از دور و گردونه این حادثه به نفع خود عقب نمانند. عنوان کلی موضوع همدردی و مطالبه گری برای رسیدگی به موضوع بود، اما برای همه به روشنی قابل درک است که مساله اصلی رشد تعداد فالوورها و لایک‌ها و کامنت‌های حساب‌های کاربری است که درامدهای میلیاردی دارد و دقیقا نیز از احساسات مردم تغذیه می‌شود.

تنها در یک نمونه این موضوع می توان به حضور شهربانو منصوریان درمحل حادثه و با لباس مخصوص امدادرسانی اشاره کرد. بعد  از انتشار این عکس کاربران زیادی سئوال کرده بودند که حضور وی آن هم به این شکل و بدون داشتن تخصص لازم چه پیامی دارد؛ یا آیا فرد مسئولی است که گزارش نظارتی اش بتواند قدمی از قدم در رفع مشکل یا جلوگیری از تکرار آن داشته باشد؟

 

از گریه تا مویه

فضای بلاگری در شبکه‌های اجتماعی تصویرمحوری چون اینستاگرام در حال طی مسیری نگران‌کننده است. بلاگر‌ها در رقابت برای دیده شدن هر روز دست به کار‌های عجیب و غریب جدیدی می‌زنند.

حتی کار در فضای مجازی آنقدر بالا گرفته که اخیراً یکی از مردان بلاگر که همسرش فوت کرده است برای جلب توجه تصاویری از گریه و‌ زاری خود را مقابل جسد همسرش در فضای مجازی منتشر و در ادامه مراحل دیگر از جمله تشییع و مراسم ترحیم و… را نیز که موضوعی خصوصی بوده را به طور عمومی در صفحه خود منتشر کرد.

انتقادهای مردمی

در حادثه اخیر بندر رجایی شهر نیز همانطور که گفته شد حضور بی ضابطه بلاگرها با انتقادهای تند و تیزی از سوی کاربران فضای مجازی همراه بود. به عنوان مثال یکی از کاربران در این خصوص و در کامنتی نوشت:  ‌«این روز‌ها در فضای مجازی بار‌ها مشاهده می‌کنیم که بسیاری از شهروندان عادی، که خبرنگار نیستند، اقدام به گرفتن تصاویر عمدتاً از حوادث خاص و بعضاً ناگوار می‌کنند و همین امر موجب التهاب و ایجاد فضای ناگوار در جامعه می‌شود. متأسفانه این اقدام خارج از عرف بین‌الملل، به شکلی نگران‌کننده تسری یافته است، به‌گونه‌ای که مردم حتی در برخی موارد به جای نجات جان خود، اقدام به فیلمبرداری از حوادث می‌کنند. ‌امیدواریم برای این عمل، که خارج از عرف اجتماعی و بین‌المللی است، قدم‌های فرهنگی یا قانونی مؤثری برداشته شود.»

متأسفانه در این میان برخی از افرادی که سلبریتی ورزشی و هنری هستند نیز در میان این نوع بلاگر‌های فرصت‌طلب دیده می‌شود. فضای ویدیوهایی که آنان از این حادثه تهیه کرده‌اند نشان می‌دهد که نه تنها حضور آنان فایده‌ای برای این موضوع داشته بلکه تنها سعی کرده‌اند خود را در کانون توجه قرار دهند.

بعد از یک دهه

یک دهه پیش از این وقتی هنوز بازار بلاگری تا این اندازه داغ نشده بود این سلبریتی‌ها بودند که در میان رخدادهایی از قبیل زلزله و سیل و سوانح غیرطبیعی با اعلام حضور در جهت جمع آوری کمک و ایجاد همدلی برای حمایت از مردمی که زیان دیده و عزادار بودند، اقدام می‌کردند. سلبریتی‌ها هم از نظر خاستگاه اجتماعی از بلاگرها متفاوت بودند و هم مساله اصلی آن‌ها نوعی امداد رسانی بود به این معنی که به طور مثال در یک زلزله این فلان هنرپیشه یا بهمان فوتبالیست نبود که از موضوع برای خود کسب اعتبار می‌کرد بلکه دقیقا در نقطه مقابل از اعتبار خود برای برداشتن قدمی هرچند کوچه استفاده می‌شد.

حالا، اما صورت مساله کاملا تفاوت کرده است و در عمل از فاجعه‌ای شبیه آن چه در بندر شهید رجایی رخ داده است، بستری برای کسب اعتبار استفاده شده است. نکته مهم دیگر و تفاوت این رخداد و عجیب بودن حضور بلاگری همچون منصوریان در آن این است که به طور مثال در یک زلزله سلبریتی‌ها و حتی بلاگرها با جمع آوری کمک‌های مورد نیاز در روزهای اولیه زلزله از قبیل لباس و پتو و آب آشامیدنی، نقش آفرینی می‌کردند. وقتی آتش انفجار در بندر شهید رجایی هنوز روشن بود و بدن‌های سوخته در بیمارستان بستری و در حال دست و پنجه نرم کردن با مرگ، حضور یک بلاگر چگونه قرار است کمکی مردمی باشد؟!

در لایه پنهان چنین رخدادی جای خالی نقش آفرینی رسانه‌های رسمی دیده می‌شود. رسانه‌هایی که عموماً اجازه انتشار دقیق‌تر و با جزئیات بیشتر اخبار را پیدا نمی کنند. رسانه‌ای‌هایی که برای عبور از گیت‌های واقعی یا امنیتی برای حضور در محل حادثه از بلاگرها عقب می‌مانند. در این شرایط و در این ضعف اطلاع رسانی منبع خبری یا رسانه‌های فارسی زبان خارج از کشور می‌شوند یا بلاگرهایی با گوشی‌های موبایل شان.

قسمت دیگر ماجرا، اما خلاء اخلاق مداری در فعالیتی ذیل عنوان بلاگری است. دنیای شبکه‌های اجتماعی دنیایی بسیار متفاوت از عالم و زندگی حقیقی است. شوآف کردن در شبک زندگی در شبکه‌های اجتماعی بخش جدایی ناپذیر است، اما شوآف در محلی مملو از دود و آتش و مردمی عزادار، مملو از هرچیزی باشد از «مسئولیت اجتماعی» خالی است.

 

دامی به نام  گردشگری بحران

در روزگاری که هر شوکی می‌تواند یک «ترند» شود و جامعه را مشوش سازد، با حضور این افراد، مرز میان اطلاع‌رسانی و خودنمایی، بیش از پیش مخدوش شده است. چنین حضوری در دنیا با اصطلاح «گردشگری در بحران» یا «Disaster Tourism» شناخته می‌شود؛ نوعی کنجکاوی محتوامحور که مقصدش نه طبیعت بکر یا میراث فرهنگی، بلکه لحظه‌های تلخ و اضطراب‌آلود مردمانی بحران‌زده است. گردشگری که حالا دیجیتال شده، آدم‌هایی که با موبایل و دوربین به دل حادثه می‌زنند نه برای همدلی یا کمک، بلکه برای حضور در قاب یک درد، برای برندسازی، برای پست بعدی. آن‌ها آمده‌اند تا دیده شوند، نه اینکه چیزی را ببینند.

این اتفاق تازه‌ای نیست. پیش‌تر هم در حوادث، بارها دیده‌ایم که چگونه برخی ترجیح می‌دهند دوربین را از رنج مردم عبور دهند و تظاهر به همدلی کنند. یا اصلا در تصادف و دعواهای خیابانی، گوشی به دست شدن برای فیلمبرداری نشان می‌دهد که این رفتار برایمان عادت شده.

 

چنین فرصت‌طلبی، نه فقط مرز میان رسانه و نمایش را کمرنگ می‌کند، بلکه غم روی غم می‌گذارد و مردم محلی داغدار، باید دیدن این صحنه‌های غیر واقعی از همدلی را هم تاب بیاورند.

در حقفیقت تا وقتی این مرز بازتعریف نشود، تا وقتی معلوم نباشد چه کسی روایت‌گر است و چه کسی مصرف‌کننده‌ بی‌رحم سوژه‌ها، بحران‌ها نه فقط زندگی مردم را، که اعتماد عمومی و شأن رسانه را هم خاکستر می‌کنند.

 

 

 

لینک کوتاه : https://roozankhabar.ir/?p=8915

برچسب ها

نوشته های مشابه

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : 0
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.

برچسب ها
آنتونیو گوترش، سازمان ملل، نیویورک اجتماعی اربعین، عراق، ایران، زائران ارمنستان، جمهوری آذربایجان، درگیری نظامی اصول گرایان، اصلاح طلبان، انتخابات، احزاب افغانستان،مهاجران،افغان،هیرمند،طالبان اقتصاد انتخابات،اصولگرا،مهندسی،خالص،سازی ایران ایران، آمریکا، برجام ایران، آمریکا، برجام، مذاکرات وین، روسیه، میخائیل اولیانوف ایران، روسیه، برجام، مذاکرات وین بازار مسکن، بازار خودرو، رکود اقتصادی، رونق اقتصادی برجام، ایران، آمریکا، اروپا برجام، مذاکرات وین، رابرت مالی، احیای برجام تهران توافق، ایران، برجام، آمریکا تولید تیراندازی حسن یزدانی، دیوید تیلور، کشتی قهرمانی جهان حسن یزدانی، کشتی قهرمانی جهان، دیوید تیلر خبر خبری دانشگاه رئیسی رئیسی، بانک مرکزی، اقتصاد رهبر سیاسی سیل، خسارت، مدیریت بحران، بارندگی غزه،اسرائیل،حماس،فلسطین،الاقصی غزه،حماس،اسرائیل فرانکفورتر آلگماینه زایتونگ، روزنامه فرهنگ فرهنگی متروپل، آبادان، بحران اجتماعی مجلس محرم، عزاداری، ترافیک، تاسوعا و عاشوار مذهبی مهسا امینی، قالیباف، مجلس، گشت ارشاد مهسا امینی، پلیس تهران، گشت ارشاد مهسا امینی، گشت ارشاد، پلیس تهران ورزش وزیر صنعت کاخ باکینگهام، ملکه الیزایت، انگلستان، سلطنت گشت ارشاد، مهسا امینی، اعتراضات