آقای جلیلی در کمتر از بیست و چهار ساعت از پایان انتخابات، در مجلسی حضور یافته و در جمعی از دوستانش فرموده: این راه را با قوت ادامه می دهیم. او هم چنین گفته این راه از سال ۹۲ شروع شده و کماکان ادامه دارد. اول از همه باید خدا قوت گفت به ایشان و این سخت کوشی و استمرار را ستود. سیاست عرصه پند و مواعظ اخلاقی نیست. این نکته را سعید جلیلی خیلی خوب می فهمد و به همین دلیل هم در اعتراض به آقای پزشکیان که مدام حدیث و آیه می خواند گفت: این ها را ائمه جمعه هم بلدند منتهی با این حرف ها مملکت اداره نمی شود.
واقعاً به این موضوع فکر کنید چه طور می شود دشمنان قسم خورده بازارهای جهانی و امپریالیسم و استکبار که هنوز با دیدن عکس فیدل کاسترو حالی به حالی می شوند حاضرند به هرکسی رای بدهند جز شما؟ شاید بگویید ما مکلف به تکلیفیم نه نتیجه. باشد.
اما نباید یک بار هم از خودتان بپرسید که این چه جور تکلیفی است که یک بار هم نتیجه درست و حسابی از آن بیرون نمی آید و اغلب مصداق از قضا سرکنگبین صفرا فزود می شود؟ من برای این پرسش ها پاسخ های خودم را دارم اما واقعاً دلم می خواهد شما به این پرسش ها فکر کنید. اصلاً فکر کنید همه شایعاتی که پیرامون شخص شما شکل گرفته، ساخته و پرداخته یک مشت آدم از خدا بی خبر و غرب زده و واداده و سازشکار و مزدور آمریکای جهانخوار است و شما هیچ نسبتی با این اتهامات ندارید اما فکر کنید چرا اغلب مردم این حرف ها را درباره شما باور می کنند. فکر کنید چرا حرف های شما را درباره رقبایتان باور نمی کنند و اگر هم باور می کنند به آن وقعی نمی نهند. آقای جلیلی! من این حرف ها را با نیت خیر نوشتم و بی ذره ای عداوت و بغض. امیدوارم شما نیز در این کلمات از سر مهر و خیر بنگرید و اگر حقیقتاً این مردم و این سرزمین را دوست می دارید درباره مسیری که پیش گرفته اید ساعتی تامل کنید. والسلام.