حسن سلامی*: مطابق گزارش سال ۲۰۲۱ میلادی سازمان ملل و بر پایه سرشماری سال ۱۳۹۵ خورشیدی، شمار مهاجران افغان در ایران یک میلیون و ۶۰۰ هزار تَن برآورد شده است. آمارهای سال ۱۳۹۸ و نیز گزارش وزارت امور مهاجران افغانستان در این سال، نشان می دهد که حدود ۳ میلیون تَن از اتباع این کشور در ایران به سر می برند.
از زمان ظهور مجدد طالبان در افغانستان، ما شاهد مهاجرت پناهجویان زیادی از این کشور به کشورهای همسایه به ویژه ایران بوده و هستیم که گفته شده شمار آنان به حدود ۴ میلیون تَن رسیده است. « ابراهیم رییسی» رییس جمهوری در ۱۲ فروردین ۱۴۰۱ خورشیدی در مشهد گفت که بیش از ۴ میلیون افغان در کشورمان هستند. «حسین امیرعبداللهیان» وزیر امور خارجه گفته که اکنون حدود ۵ میلیون اتباع افغانستانی در ایران زندگی می کنند.
کارشناسان مسایل داخلی و منطقه ای بر اساس این اظهار نظر مسئولان کشور که «مرزهای ایران تحت کنترل دقیق هستند» استدلال می کنند که مهاجران نمی توانسته اند سرخود یا بدون اطلاع وارد کشور شده باشند یعنی تعداد پناهجویان افغان در یک سال گذشته آن قدر زیاد بوده که نمی توان گفت این تعداد پناهجو، غیرقانونی و بدون اطلاع وارد ایران شدهاند.
به باور کارشناسان، این احتمال وجود دارد که در میان مهاجران افغان، تعدادی هم باشند که تمایلات طالبانی، داعشی و تکفیری داشته باشند اما نمیشود همه ی آن ها را به این وضع، تقلیل و تطبیق داد. بسیاری از پناهجویان برای فرار از محیط ناامن افغانستان ِ زیر سیطره ی طالبان و در پی کار، به ایران آمده اند.
هم چنین نمی توان مهاجران را مقصر اصلی رکود و چالش های اقتصادی و اجتماعی در ایران از جمله بیکاری و خشونت، قلمداد کرد. با توجه به رخدادهای خشونت بار فروردین ماه گذشته در مشهد و گنبد کاووس، ممکن است دستهایی در کار باشد تا میان مردم کشورمان و افغانستان – که مشترکات فراوان فرهنگی، تاریخی، سرزمینی، زبانی و مذهبی دارند – دشمنی ایجاد کنند در حالی که این، به نفع ایران در شرایط فعلی نیست. همه ی ما باید کاری کنیم تا ترس و خشم قومیتی یا مذهبی از مهاجران افغان، کنترل شود.
کارشناسان مسایل افغانستان و منطقه با توجه به جمعیت میلیونی پناهجویان افغان، به نهادها و مقام های ایران و رسانه هایشان پیشنهاد می کنند که سیاست ها و برنامه های زیر را در قبال آنان در پیش بگیرند:
الف – با تبلیغات آشکار و فضا سازی و افغان هراسی، مهاجران و نیز طالبان را به سمت دشمنی با ایران سوق ندهند بلکه بدون هیاهو و بر اساس یک برنامهریزی مناسب و مرحله ای، دست به کنترل مساله بزنند.
ب – از سازمان ملل برای پناهجویان پول بگیرند و مانند آلمان، ترکیه، یونان، سوئد و کشورهای دیگر مراکز، اردوگاه ها یا کمپهایی را در نقاط مناسب ایران ایجاد کنند و مهاجران افغان را در آن جا اِسکان دهند و وزارت کشور و نیروهای انتظامی و نظامی مسئولیت کنترل این مکان ها را بر عهده داشته باشند.
با این کار: ۱ – پناهندگان مکانی مناسب برای زیست، غذا و امکانات بهداشتی و تفریحی دارند. ۲ – از خطرات احتمالی آنان مانند خشونت ورزی و ایجاد ناامنی برای مردم جلوگیری می شود و ۳ – در طول زمان و پس از بررسیها و پالایش ، میتوان افراد عادی را از افراد خطرناک تشخیص داد و آنها را از مرکز یا کمپ خارج کرد.
ج – باید کنترل در مرزها را شدیدتر کنند. این که مهاجران بدون مدیریت، برنامه ریزی و کنترل و بدون اسناد قانونی وارد جامعه ای شوند که خودش انواع مشکلات اجتماعی از جمله بیکاری دارد، مشکل بیشتری ایجاد خواهد کرد.
د – جلو بدرفتاری با مهاجران را بگیرند و ادعای بدرفتاری با آنان مانند آزار و اذیت فیزیکی و روانی، بازداشت و شکنجه، زندان و اخراج را خنثی و رد کنند و اجازه ندهند حقوق انسانی شان در ایران زیر پا گذاشته شود زیرا ظرف ۴۳ سال گذشته بیشتر ایرانیان و مهاجران افغان، تعامل دوستانه با هم داشته و دارند.
مهاجران اگر ظرفیت های تهدید (برای نمونه در مقوله های ناامنی و بیکاری) برای ما داشته و دارند، ظرفیت های پیشرفت (برای نمونه تاثیر مثبت بر رشد بخش های کشاورزی، مسکن و خدمات، حفظ و تقویت زبان فارسی) را هم داشته و دارند.
حتا با شروع جنگ و تجاوز حزب یعث عراق به خاک ایران، شماری از مهاجران افغان در کنار هموطنان ما با صدام جنگیدند و برخی از آنان شهید شدند. برای نمونه یکی از این فداکاران، شهید «رجبعلی غلامی» است که روی سنگ مزارش در بجستان در خراسان جنوبی نوشته شده: مادران وخواهران! بر سر مزار من گریه کنید که من در این شهرغریبم و پدر ومادر و خواهری ندارم که برایم گریه کند.
برخی جامعه شناسان و مورخان استدلال می کنند که به لحاظ تاریخی، هِرات تا ۱۵۰ سال پیش همواره بخشی از ایران بوده و مردم هرات هم ایرانی بوده اند. ما برای نجات شهرهای بوسنی، عراق، سوریه، لبنان، فلسطین و یمن چه کردیم که نمی توانیم همان کارها را برای هرات و دیگر شهرهای افغانستان بکنیم؟
طرح این پرسش و پاسخ مقام ها به آن از آن رو اهمیت دارد که پس از تسلط دوباره ی طالبان بر افغانستان، این کشور همسایه، بحرانی ترین روزهای خود را سپری می کند. خشونت ورزی، انفجار و کشتار، فقر و بیکاری و دست و پنجه نرم کردن با طالبان که به موازین اخلاقی و انسانی پایبند نیست، مشکلات فراوانی را برای مردم افغان ایجاد و آنها را راهی کشورهای دیگر به ویژه پاکستان و ایران کرده است.
*پژوهشگر