گروه سیاسی- ماجرای عروسی فرزندان مقامهای عالی رتبه نظام همواره طی ۳۵ سال گذشته با حواشی و شایعههای فراوانی مواجه بوده است. از ماجرای عروسی فرزندان علی لاریجانی و روحانی و .. گرفته تا دختر محمدباقر قالیباف که هم ماجرای قرق پارک جنگلی لویزان برای عروسی دختر شهردار تهران جنجالی شد و هم ماجرای خرید سیسمونی او که در شبکههای اجتماعی به سیسمونی گیت معروف شد.
در آخرین مورد هم عروسی دختر دریابان علی شمخانی، در هتل مجلل اسپیناس پلاس مورد توجه بسیاری از کاربران در شبکههای اجتماعی و فعالان سیاسی شد. همان دختری که تیرماه سال گذشته قرار بود خطبه عقد او را سیدمحمد خاتمی بخواند.
به هر ترتیب این خطبه توسط هر کسی که خوانده شده باشد، مراسم عروسی فاطمه یا ستایش شمخانی در اخرین روز فروردین ۱۴۰۳، و در یکی از مجلل ترین و گرانترین هتل های پذیرایی یعنی در هتل اسپیناس پالاس برگزار شد.
به نوشته یکی از رسانهها، برگزاری یک جشن عروسی در این هتل حدود یک میلیارد و چهارصد میلیون تومان آب میخورد در حالیکه در کارت دعوت فرزند آقای شمخانی از این مراسم به عنوان بزمی کوچک، یاد شده است.
یکماه و نیم پس از اینکه ماجرای حوزه علمیه کاظم صدیقی در رسانهها مطرح شد و مردم در حال هضم آن بودند.
آنطور که رسانهها مدعی شدهاند به طور متوسط، برای هر نفر مهمان در این مراسم حدود ۲ میلیون و ۶۰۰ هزار تومان هزینه تعریف شده است که با توجه به سایر موارد این عدد تا ۴میلیون هم افزایش پیدا میکند.
معینالدین سعیدی، نماینده مردم استان سیستان و بلوچستان در مجلس که این روزها مردم حوزه انتخابیهاش با سیل ویرانگر دست و پنجه نرم میکنند و سیل ارتباط بیش از ۴۰۰ روستا را قطع کرده و مردم این مناطق به سختی به آب، غذا و برق دسترسی پیدا میکنند در جلسه روز دوشنبه، ۳ فروردین با اشاره به ماجرای عروسی فرزند علی شمخانی در هتل اسپیناس گفت: « مگر رئیسی نمیگفت من گشت ارشاد مدیران را راهاندازی میکنم؟! همین چند شب گذشته یکی از مسئولان عالی سابق کشور مراسم دختر خود را در هتل اسپیناس پالاس برگزار کرد که در آنجا باید گشت ارشاد مدیران ورود پیدا میکرد در حالیکه در سطح شهر با دختران و زنان مردم برخورد میکنند.»
اشاره او به توییت یک فعال رسانهای ارزشی است که شب عروسی در توییترش مدعی شد که «اگر امشب ماموران گشت ارشاد به هتل اسپیناس بروند، دست خالی بر نخواهند گشت.»
برخی کاربران از این توییت اینگونه برداشت کردند که وضعیت حجاب در این بزم کوچک مناسب نبوده و چون عروس، دختر یکی از مقامهای عالی رتبه نظام است خبری از گشت ارشاد و تذکر و ضرب و شتم مهمانان نیست.
ماجرا و حواشی فرزندان علی شمخانی به صورت جدی از اسفند ماه ۱۴۰۰ مورد توجه رسانهها قرار گرفت. خبرگزاری ایلنا در گزارشی به نقل از رسانههای هندی از توقیف یک کشتی به نام «کابل» متعلق به شرکت «ادمیرال» خبر داد و اعلام کرد که مالکیت این کشتی برای پسران علی شمخانی دبیر شورای عالی امنیت ملی ایران بوده است.
دبیر وقت شورایعالی امنیت ملی همان زمان در واکنش به این خبر در توییترش نوشت: « سرباز واقعی در میانه جنگ، فکر و دیدگانش را از دشمن اصلی به سمت ستون پنجم منحرف نمی کند. زخم تحریم با برنامه غرب و شمشیر بی تدبیری و وادادگی غرب گراهای داخلی، پیکر مقاوم مردم ایران را مجروح ساخته. برای التیام این زخم از جان و آبرو مایه می گذاریم. ناگفته ها بماند برای بعد.»
اما این بعدی که شمخانی وعده آن را داد هیچ وقت نرسید. اسفند ۱۴۰۱ به دنبال سفر علی شمخانی به امارات، تصویری از دیدار وی با شیخ راشد، نخست وزیر امارات و حاکم دوبی منتشر شد که نشان میداد یکی از اعضای هیأت ایرانی همراه علی شمخانی با تیشرت آستین کوتاه و کفش کالج، بدون جوراب در این دیدار حضور دارد که با توجه به رسمی بودن جلسه بحث برانگیز شد. یکماه بعد احمد امیرآبادی فراهانی و حمید رسایی، دو عضو جبهه پایداری مدعی شدند که فرد موردنظر یکی از پسران علی شمخانی بود. یعنی حسن شمخانی.
حمید رسایی در یادداشتی تلگرامی با عنوان «آقای شمخانی! حالا چرا با پسر؟» نوشت: «حق داریم از آقای شمخانی بپرسیم که دلیل حضور فرزند تاجر شما در یک جلسه رسمی چیست؟ آیا این فرصت و رانت برای بقیه تجار هم فراهم است؟ چرا این شاهین اقبال که قطعاً در لابیهای تجاری بعدی کارگشا و راهگشاست، فقط روی شانه آقازاده محترم مینشیند؟.»
و حالا فاطمه شمخانی و هتل اسپیناس و عروسی مجلل و باقی ماجرا. طی سالهای گذشته بسیاری از مسئولان والامقام مردم را به بستن لنگ و خوردن اشگنه توصیه کردهاند در حالیکه چون به خلوت میروند آن کار دیگر میکنند. در روزهایی که مردم به سختی روزگار خود را سپری میکنند و دیگر آهی در بساط شان نمانده، این سئوال در بین مردم کوچه و بازار مطرح میشود که چگونه امثال شمخانی و قالیباف و کاظم صدیقی و صدها نفر دیگر امکان استفاده از رانت و بیتالمال و.. دارند اما مردم را به صبر و بردباری توصیه میکنند؟ چرا دستگاه قضاء یک بار از این آقایان سئوال نمیکنند که از کجا آوردهای؟