اندیشکده شورای روابط خارجی روسیه (RIAC) در مقاله ای مشترک به قلم الیزاوتا لیخاچوا و ولادیمیر لیخاچو وضعیت انرژی هسته ای و استفاده آن در کشورهای جنوب جهان را مورد بررسی قرار داده است. در این مقاله آمده است:
نقش انرژی هستهای در میان انواع دیگر انرژی در جهان؛ همواره موضوع بحثهای جدی میان کارشناسان، سیاستمداران و رهبران کسبوکار بوده است. در نیمه اول قرن بیستم، این انرژی به عنوان راهحلی کلیدی برای تأمین نیازهای جهانی انرژی دیده میشد. با این حال، انتظارات از آن به دلیل عوامل مختلفی، از جمله عواقب جدی حوادث در نیروگاههای هستهای، کاهش پیدا کرده است. به همین دلیل، برخی از کشورهای توسعهیافته که دارای نیروگاههای هستهای فعال بودند، تصمیم به تعطیلی آنها گرفتند، در حالی که دیگر کشورها که عمدتاً در جهان در حال توسعه قرار داشتند، برنامههای خود برای پروژههای جدید هستهای را به حالت تعلیق درآوردند.
اخیراً، علاقه مجددی به انرژی هستهای بهخصوص در کشورهای جنوبی جهان مشاهده شده است. در این مقاله، مفهوم متعارف جنوب جهانی به کشورهایی در آمریکای مرکزی و جنوبی، آفریقا، خاورمیانه و آسیا (شامل چین و هند، اما به استثنای کشورهای پساشوروی و کشورهای سازمان همکاری و توسعه اقتصادی) اشاره دارد. کشورهای این گروه عمدتاً به دنبال اطمینان از تأمین پایدار انرژی و همچنین امنیت انرژی بوده و در نتیجه، به دنبال دستیابی به نرخهای رشد بالای مصرف انرژی و برق هستند.
پیشبینیهای توسعه انرژی جهانی و منطقهای که در سالهای ۲۰۲۳ تا ۲۰۲۴ منتشر شده است، نشان میدهد که تا نیمه قرن بیست و یکم، تقاضای جهانی برق به میزان حدود ۱.۸ تا ۲.۵ برابر افزایش خواهد داشت. این میزان رشد بستگی به سناریوی توسعه که عواملی مانند نرخ رشد اقتصاد جهانی و منطقهای و جمعیت، توسعه فناوریهای جدید، کارایی برنامههای بهرهوری انرژی و غیره دارد. تمامی پیشبینیها میگویند که کشورهای جنوب جهانی حدود ۸۰ درصد از این میزان رشد در تقاضا برای برق را به خود اختصاص میدهند. به طوری که چین به تنهایی بیش از ۴۵ درصد از کل رشد مصرف انرژی در جهان را تشکیل میدهد. هند نقش نسبتاً کوچکتری در این فرآیند ایفا خواهد کرد و حدود ۱۵ تا ۱۸ درصد از افزایش کل را به خود اختصاص میدهد. اکثریت پیشبینیکنندگان به روند جهانی توسعه منابع انرژی تجدیدپذیر اشاره دارند و به ویژه به انرژی خورشیدی و بادی تکیه میکنند. انتظار میرود استفاده روزافزون از منابع تجدیدپذیر، اجرای برنامههای توسعه کمکربن را تسهیل کند. این همان چیزی است که اکثر کشورها، از جمله کشورهای جنوب جهانی، به آن متعهد شدهاند.
عناصر کلیدی سیاست انرژی جهانی امروز، شناسایی انرژی هستهای به عنوان یکی از ابزارهای اصلی در تلاش برای کاهش انتشار گازهای گلخانهای و در نتیجه دستیابی به اهداف اقلیمی است. در کنفرانس کوپ ۲۸، بیست و پنج کشور متعهد شدند که ظرفیت انرژی هستهای خود را تا سال ۲۰۵۰ سه برابر کنند. این واکنش جامعه جهانی به این واقعیت بود که تصمیم کمیسیون اروپا برای گنجاندن انرژی هستهای در طبقهبندی سبز تمامی موانع بوروکراتیک اتحادیه اروپا را پشت سر گذاشته و در نهایت به مرحله اجرا درآمده است. اعلامیه برای سه برابر کردن ظرفیت انرژی هستهای تا سال ۲۰۵۰ هدفی برای تسریع فرآیند کربنزدایی از اقتصاد جهانی و کاهش انتشار گازهای گلخانهای به منظور دستیابی به اهداف توافق پاریس را دنبال میکند. برخی از کشورهای جنوب جهانی، مانند غنا، جامائیکا، مغولستان، مراکش و امارات متحده عربی هم این اعلامیه را تأیید کردهاند.
تولید برق در نیروگاههای هستهای بزرگ قدیمی؛ معمولاً با هزینههای بالاتری نسبت به رایجترین گزینههای بدون کربن همراه است. این فرآیند همچنین نیازمند سرمایهگذاری اولیه قابل توجه و انتخاب دقیق محل است. ساخت نیروگاههای هستهای بزرگ یک فرآیند طولانی و کند است که ممکن است تا ۲۰ سال هم زمان ببرد. این کار شامل پرداختن به مسائل پیچیدهای از جمله انتخاب نوع رآکتور، تأمین سوخت هستهای و سازماندهی دفع ایمن زبالههای رادیواکتیو میشود.
برای اکثر کشورهای جنوب جهانی، اطمینان از اینکه ظرفیت برنامهریزی شده نیروگاه هستهای با پارامترهای سیستم انرژی ملی سازگار باشد؛ اهمیت ویژهای دارد. آنها باید احتمال خاموشیهای موقت نیروگاهها را بدون خطر مختل شدن کل شبکه در نظر بگیرند. با توجه به مقیاس محدود بخش انرژی ملی، ساخت یک نیروگاه هستهای بزرگ به نظر غیرمناسب میرسد؛ بنابراین، بررسی انواع جدید تأسیسات هستهای مانند رآکتورهای مدولار کوچک (SMRs) به عنوان یک راهحل قابل تعمل به نظر میرسد. برای کشورهای جنوب جهانی، رآکتورهای مدولار کوچک مزایای قابل توجهی ارائه میدهند، زیرا زمانهای ساخت و بازپرداخت را به طور قابل توجهی کاهش میدهند و جذابیت سرمایهگذاری را افزایش میدهند.
برخلاف انرژی خورشیدی و بادی، نیروگاههای هستهای میتوانند به طور مداوم کار کنند و تنها به تعادل درونروزی نیاز دارند که منجر به صرفهجوییهای قابل توجهی در هزینهها، به دلیل کاهش نیاز به ظرفیت اضافی و ذخیرهسازی میشود. یکی دیگر از مزایای انرژی هستهای، چگالی انرژی بالای سوخت مورد استفاده است. یک کیلوگرم اورانیوم غنیشده چهار درصد، هنگامی که به طور کامل سوخته شود، به اندازه سوختن ۱۰۰ تن زغالسنگ با کیفیت بالا یا ۶۰ تن نفت، انرژی تولید میکند. علاوه بر این، سوخت هستهای پس از بازتولید قابل استفاده مجدد است. ماده شکافتپذیر (اورانیوم-۲۳۵) میتواند بر خلاف خاکستر و سرباره باقیمانده از احتراق سوختهای فسیلی بازیافت شود با توسعه فناوری رآکتورهای نوترون سریع، انتقال به یک چرخه سوخت بسته ممکن است که به طور کامل زباله را حذف کند.
انتقال انرژی و توسعه فناوریهای جدید انرژی، ترکیب انرژیهای مصرفی را تغییر میدهد. افزایش تولید هیدروژن سبز، کربنزدایی از بخش حمل و نقل و تأمین انرژی برای باتریهای خودروهای الکتریکی و سلولهای سوخت هیدروژنی نیازمند منابع انرژی پاک خواهد بود. منابع انرژی تجدیدپذیر، از جمله انرژی خورشیدی و بادی، ممکن است به دلیل مشکلات ناپایداری و نرخهای پایین بهرهبرداری، نتوانند به طور کامل از این انتقال حمایت کنند، بنابراین انرژی هستهای ممکن است به عنوان یک منبع دیگر از انرژی پاک مطرح شود. مجوز طراحی رآکتورها میتواند مساله مهمی باشد. کشورهای در حال توسعه معمولاً فاقد تخصص لازم برای این کار هستند، بنابراین مجبورند به کشورهایی مانند بریتانیا، ایالات متحده، فرانسه، روسیه و چین تکیه کنند. یکی از مشکلات کلیدی که کشورهای جنوب جهانی هنگام برنامهریزی برای ساخت نیروگاه هستهای با آن مواجه هستند، کمبود بودجه به دلیل محدودیتهای بودجهای دولتی یا منابع خصوصی است. در این شرایط، آنها ناچارند به دنبال تأمین مالی خارجی باشند، اما تأمین آن در زمانی که رتبهبندی اعتباری دولتی پایین است یا دسترسی به منابع مالی از مؤسسات مالی ملی و بینالمللی دشوار است، بسیار سخت خواهد بود.
در حالی که مسیر تأمین مالی انرژی هستهای در اقتصادهای نوظهور چالشبرانگیز است، مزایای بالقوه آن نتایج قابل توجهی را وعده میدهد، از جمله پرداختن به مسئله تعادل در ترکیب انرژی که تحت سلطه منابع انرژی تجدیدپذیر است. با مکانیسمهای سرمایهگذاری مؤثر، انرژی هستهای میتواند نقش حیاتی در برآورده کردن نیازهای روزافزون انرژی و دستیابی به اهداف توسعه کمکربن ایفا کند.
در سال ۲۰۲۳، ۴۱۳ رآکتور هستهای فعال در سطح جهان وجود داشت که ظرفیت نصبشده کل آنها ۳۷۲ گیگاوات بود. بیشتر این رآکتورها در آمریکای شمالی، اروپا و کشورهای توسعهیافته آسیایی متمرکز بودند. در جنوب جهانی (هشت کشور)، ۹۱ رآکتور در حال بهرهبرداری بود (یعنی ۲۲ درصد از کل تعداد رآکتورها در جهان) که ظرفیت نصبشده آنها ۷۳ گیگاوات حساب میشد. همانطور که در جدول یک نشان داده شده است، سهم کنونی کشورهای جنوب جهانی در تولید انرژی هستهای جهان نسبتاً ناچیز است. اما وضعیت زمانی بسیار متفاوت است که تعداد رآکتورهای در حال ساخت را در نظر بگیریم که در کشورهای جنوب جهانی به ۴۱ واحد (یا حدود ۷۰درصد از تمام واحدهای در حال ساخت در سطح جهانی) میرسد. همچنین تعداد کشورهای این منطقه با نیروگاههای هستهای نیز در حال افزایش است و به زودی به ۱۰ کشور میرسد. چین و هند رهبران این منطقه در زمینه انرژی هستهای هستند و پیشبینی میشود که تا سال ۲۰۵۰ همچنان در صدر باقی بمانند.