گفتن و نوشتن از انتخابات در شرایطی که مردم در سخت ترین شرایط معیشتی و اقتصادی گرفتار شده اند، هیچ جذابیتی و اولویتی ندارد. لذا این متن نیز در راستای پرداختن به انتخابات نگارش نشده بلکه با بهانه قرار دادن آن به دنبال بیان خواست و مطالبات مردم هستیم.
طی روزهای اخیر جریان ها و گروها و شخصیت های مختلف سیاسی به طرق مختلف به دنبال جذب مردم و افزایش مشارکت در انتخابات هستند. درحالی که آنطور از شواهد امر حداقل تا به امروز مشخص است، اساساً موضوع انتخابات هنوز مورد توجه و دغدغه مردم نیست. در چنین فضایی طرح مسائلی همچون «رأی اعتراضی برای رساندن پیام مردم» موضوعی غیرقابل درک است که نمی توان آن را درچنین شرایطی در دستور کار و حتی توجیه قرار داد.
چرا که اساساً این سبک رأی دهی معمولاً در زمانی مورد استفاده قرار می گیرد که یک دو قطبی میان جریان های سیاسی حاکم باشد و یا مردم برای اعلام اعتراض خود به نماینده یا جریان حاکم به دیگر کاندیداها رأی دهند.
درحال حاضر که نه خبری از رقبای دوقطبی هست و نه کاندیداهایی که بخواهند ترکش مطالبات را متوجه جریان حاکم نمایند. به نظر می رسد در همین زمان باقی مانده اگر مسئولان و سیاسیون و چهره های شناخته شده کشور در مسیری قرار بگیرند که موجبات جلب رضایت مردم و یا حداقل گامی در جهت کاسته شدن فشارهای اقتصادی بردارند، اثرگذاری آن بسیاری بیشتر از رأی اعتراضی خواهد بود.
رأی اعتراضی برای ابراز نارضایتی به چی و به کی است؟! یعنی مسئولان و دست اندرکاران حاضرو ناظر از وضعیت و میزان نارضایتی مردم با خبر نیستند؛ تا جامعه بخواهد با حضورش در پای صندوق های رأی و دادن رأی اعتراضی آن را بیان کند. این که مردم در انتخابات شرکت کنند یا نه مورد بحث نیست و قطعاً افراد بنابرصلاحدید خود تصمیم خواهند گرفت.
اما حرف برسر این است که نمی توان با چنین رویه هایی مردم را به سمت مشارکت در انتخابات جذب کرد. جامعه سرلجاجت با کسی ندارد و یا سنگ جریان های مخالف خارجی را به سینه نمی زند، بلکه سینه اش از این همه درد و بحران و چالشی که برای داشتن یک زندگی بسیار ساده و معمولی بر آن تحمیل شده، به درد آمده و در حال شکستن است.
هرچند که معتقدیم با فراهم نمودن امکانات و زمینه سازی برای ایجاد رفاه بیشتر برای مردم می توان انگیزه های جامعه را بهبود بخشید، اما از قضا روند حرکت مسئولان در این مقطع به گونه ای است که گویا تمایلی برای جذب مردم وجود ندارد! شاهدیم که هر روز قیمت ها در بازار ارز و طلا اوج می گیرد و به دنبال آن تا نان بربری هم گران می شود!
مشخصاً این عملکرد و سیاست های اقتصادی نمی تواند عاملی جهت جذب مردم باشد، نسخه رأی اعتراضی هم که هیچ سنخیتی با شرایط فعلی کشور ندارد، مشخص نیست قرار است مردم چطور و با چه رغبتی باید پای کار بیایند.
بعید به نظر می رسد صرف دادن شعارهای انتخاباتی یا تحریک احساسات عاطفی بتوان انگیزه آفرینی مفیدی برای جامعه داشت و حتی اگر هم این اقدام جواب دهد، قطعاً دردی از مشکلات مردم حل نخواهد کرد.