محسن رضایی کاندیدای ۱۴۰۳ نیست اما تلاش دارد از جایگاه «ریش سفیدی» ردپایی از خود در این انتخابات برجای بگذارد، از همین روست که اتاق کار او این روزها محل بروبیای آنهایی شده که تلاش شان راضی کردن برخی کاندیداها برای انصراف است. اما کدامیک؟
آقا محسن که روزگاری فرمانده جوانان شجاعدلی از متوسلیان و همت و باکری تا کاظمی و زین الدین و خرازی و باقر و حاج قاسم بود. او که اولین چالش های فرماندهی در سپاه را با احمد متوسلیان و اصرارش بر آزادی قدس آغاز کرده بود، این دعواها را تا بالاترین حدش در زمان اعتراض فرماندهان تهران پس از انتصاب حسین دهقان به فرماندهی سپاه تهران تجربه کرد. جایی که کار در پادگان امام حسن به قدری بالا گرفت که خواباندن قائله نیاز به دخالت مستقیم شخص امام خمینی(ره) پیدا کرد.
با پایان جنگ تحمیلی اما محسن رضایی تا سال ۷۴ فرمانده سپاه میماند و پس از عملیات مرصاد، با تبدیل این نیروی مردمی به یک سازمان نظاممند نظامی، سه نیروی کلاسیک هوایی دریایی و زمینی را تشکیل میدهد و سپاه به صورت نیروی کلاسیک نظامی تحت مدیریت آقامحسن سر و سامان میگیرد.
او پس از سال ۷۴ اما راهی ساختمان مجمع تشخیص مصلت نظام میشود. این بار در قامت دبیر این مجمع و باز در کنار مرحوم هاشمی که تازه از دولت کنار رفته است.در این سالها او کت و شلوار بر تن با ادامه تحصیلات در رشته اقتصاد در قامت یک دکترای اقتصاد خود را تئوریسین اقتصادی معرفی میکند.
استاد دانشگاه میشود و دیگر کمتر خود را یک استراتژیست نظامی به مردم معرفی میکند.
ورود جدی به عرصه سیاست را از سال ۱۳۸۸ آغاز میکند وقتی به عنوان نامزد اصولگرای مستقل روبروی محمود احمدینژاد میایستد و با تکیه بر آرای استانهای لرنشین در انتخابات میماند و همراه با داود دانش جعفری رئیس ستاد خود خواهان بازشماری آرای انتخابات هم میشود.
در میان مناظرهها او شاید یکی از جدیترین رقبای محمود احمدینژاد میشود. او که بهعکس کروبی عصبی نشد و بهعکس میرحسین موسوی وقتی اسیر حملات طوفانی و خارج از عرف رئیسجمهور منتخب شد، نلرزید.
وقتی احمدینژاد با تمسخر گفت آقا محسن شما جنگ را مدیریت کردی؟ با کمی مکث گفت نه پس شما جنگ را مدیریت کردی؟! و بعد با وارد کردن اصطلاح «شاخص فلاکت» به ادبیات سیاسی کشور ، شرح داد که دولت احمدینژاد چه بر سر زندگی مردم آورده است و چطور میلیاردها دلار نفتی نقشی در رونق اقتصادی کشور نداشته است.
او در آن انتخابات و همه نامزدیهای بعدی اش تنها توانست تنور انتخابات و رقابتها را کمی داغتر کند و هیچگاه رای بالایی کسب نکرد به طوری که این اواخر بخشی از شوخیهای مردم با انتخابات شده بود.
شوخیهایی که خودش در برنامه آقای جمهور گفته رصدشان میکند و از اینکه با این جوکها دل مردم شاد شود و لبخندی بر لبشان بنشیند، حس خوبی پیدا میکند از کنارشان گذشت. او که در سال ۸۸ پس از وقایع تلخ کهریزک و حادثه رخ داده برای فرزند یار نزدیکش، روح الامینی، از پیگیری کنندگان برای رسیدگی به پرونده سعید مرتضوی بود.
آقا محسن در دهه ۹۰ اما موجی جدید از انتقادات را تجربه کرد. اینبار و با انتشار ویدیویی از او درباره عملیات شکست خورده کربلای ۴ با عبارت«عملیات فریب» آماج انتقادات شد. جملهای که با انتشار وسیع تصاویر شهدای این عملیات در شبکههای اجتماعی همراه شد و کار به جایی رسید که نیروهای سابقش برای دفاع از او به صفحه رسانه ملی و برنامه حالا خورشید رضا رشیدپور بیایند. سردار شهید قاسم سلیمانی که دو روز تمام در عملیات کربلای ۵ در کنار مرتضی قربانی روی پل مهندسی حوضچه ماهی در صف مقدم شلیک کرده بود، در یکی از معدود ارتباطهای زنده تلویزیونیاش خود را سپر کرد تا شرحی دهد بر جمله گفته شده از سوی آقا محسن.
آقا محسن پس از پایان فعالیت در مجمع تشخیص درحالی که گاه و بیگاه لباس نظامی به تن می کرد، برای ۱۴۰۰ درحالی که درباره شرایط سلامتیشان ابهامهایی وجود داشت خود را نامزد شاخص اقتصادی معرفی کرد. لباس فوتبال پوشید و ویدیوی انتخاباتی اش را در چمن مصنوعی ضبط کرد تا ابهام درباره سلامتیاش را برطرف کند.
او که در مناظرهها ۱۰۰۰ تومانی در دست گرفت و گفت اعتبار را به پول ملی بر میگرداند و بعد از انتخابات هم دو سالی در مقام معاون اقتصادی در کابینه سید ابراهیم رئیسی حضور داشت.
او که در دل مناظرههای سال ۱۴۰۰ از سوی عبدالناصر همتی وقتی خود را اقتصاددان مینامید، اینگونه مورد خطاب قرار گرفت:«آقای رضایی ما که یادمان است استادهای اقتصاد را با تکیه بر جایگاه تان به دفترتان میبردید و چطور مدرک اقتصادتان را گرفتید…»
محسن رضایی اما از سال ۹۸ سعی کرد در کنار نامزدشدن های متوالی نقش تصمیم ساز بالادستی و ریش سفیدی را هم برای لیستهای مجلس ایفا کند. او خود را در کنار حداد عادل و قالیباف در راس حلقه تصمیم ساز شورای ائتلاف می دانست اما در انتخابات ۱۴۰۲ به یکباره از قالیباف و حداد فاصله گرفت و اینبار به جلسات شاخههای تندروی اصولگرایی رفت که اتفاقاً لیستشان توانست لیست حداد و قالیباف را شکست دهد. او در جلسات شریان حضوری پررنگ داشت و توانست خود را ریش سفید این گروه معرفی کند.
پس از حادثه تلخ شهادت سید ابراهیم رئیسی و درحالی که همه با کاندیداتوریاش شوخی میکردند او یکباره انصراف داد و در نامه ای از دلایلش برای نیامدن گفت. او کاندیدا نشده اما از جایگاهی دیگر در این انتخابات فعال است، در روزهای ثبت نام کاندیداها دفترش محل رفت و آمد برخی کاندیداهایی بود که او را محل مشورت برای آمدن یا نیامدن قرار می دادند، بعد از اعلام اسامی کاندیداها نیز این رفت و آمدها ادامه یافته و بنا بر آنچه از خبرها و توئیت های او برمی آید اینبار تلاش ها معطوف به همگرا کردن کاندیداهای جریان انقلاب و راضی کردن آنها برای کنار رفتن به نفع کاندیدای با شانس بالاتر است.
گرچه هنوز کاندیدای مورد حمایت این طیف و آقا محسن رونمایی نشده اما به نظر می رسد رضایی اینبار هم تلاش دارد در همان مسیر ریش سفیدی نقش آفرینی کند و اینگونه خود را وارد جریان بازی انتخابات کند.
او که در همه این ۵ دهه اتفاقات و طوفانهای تلخی را سپری کرده از روزهای تلخ چون کربلای ۴ و رمضان شهادت فرماندهان جوانش تا ماجرای پذیرش قطعنامه تا مشکلات درون خانواده و فوت فرزند تا همین بدل شدن به سوژه شبکههای اجتماعی عبور کرده اما سعی کرده خود را همچنان میانه بازی نگه دارد حتی اگر جریانهای همسوی اصولگرایی خیلی تمایلی به این حضورش نداشته باشند و گمانشان رسیدن زمان بازنشستگی این فرمانده ۷۰ ساله باشد.