گروه اجتماعی: برخلاف آنکه دولت و وزارت آموزش و پرورش بارها مدعی شدهاند که آمار کودکان بازمانده از تحصیل کاهش پیدا کرده است، بدنه آموزش و پرورش و همچنین پژوهشهای صورت گرفته نشان می دهد که در یکی دو سال گذشته و بخصوص با شیوع ویروس کرونا، نه تنها این آمار کاهش پیدا نکرده است که در با تغییر ماهیت جدیدی که شکل و طبقه دانش آموزان دورمانده ازپیدا کردهاند، باعث شده تا آمارمزبور روز به روز بیشتر و بیشتر شود.
از سال ۱۳۹۰، تغییرات عمدهای در نظام آموزش رسمی کشور بر اساس «سند تحول بنیادین آموزش و پرورش» آغاز شده است. از اهدافی که در سند مذکور بر آن تأکید شده می توان به «توسعه عدالت آموزشی، ترویج مشارکت فعال کودکان در روند یادگیری و آموزش، و توانمندسازی منابع انسانی بهویژه مدیریت مدارس و آموزگاران» اشاره کرد. به بیان ساده در این طرح همه کودکان در هر سطح اجتماعی و اقتصادی و فرهنگی که باشند از حق تحصیل رایگان در کشور برخوردارند؛ همه کودکان از جمله کودکان کار و جاماندگان از تحصیل.
آمارهولناک
– براساس آمار ارائه شده از سوی مرکز آمار ایران، در سال ۱۴۰۰-۱۳۹۹ حدود ۹۷۰ هزار و ۸۷۱ دانشآموز در کشور از تحصیل بازماندند و آمار بازماندگان از تحصیل در مقطع ابتدایی در دوره تحصیلی ۱۴۰۰-۱۳۹۹ نسبت به سال های قبل از آن افزایش داشته است.
در این میان اما سهم پسران بازمانده از تحصیل در سال تحصیلی ۱۳۹۶-۱۳۹۵در مقطع متوسطه اول ۸۱هزار و ۹۷۴نفر اعلام شده که در سال ۱۴۰۰-۱۳۹۹ تا ۹۱هزار و ۷۹۶ نفر نیز پیش رفته است. این آمار در میان دختران از ۲۰۳هزار و ۸۵۵ نفر به ۲۸۱هزار و ۸۴۸ رسیده است.
یک خورجین دلیل
بازماندگان از تحصیل همان کودکانی هستند که در بازه سنی پایههای ابتدایی در هیچ مدرسهای ثبتنام نشدهاند. سالانه گزارشهای متعددی از ترک تحصیل دانشآموزانی و بازماندگان از تحصیل منتشر میشود که به دلایلی چون اعتیاد و طلاق والدین، بدسرپرستی یا نداشتن سرپرست مؤثر، ازدواج زودهنگام، مشکلات جسمی، فقر فرهنگی و اقتصادی، مهاجرت و… امکان آغاز یا ادامه تحصیل را از دست میدهند.
در دو سال اخیر مخاطرات ویروس کرونا و شرایط حاکم بعد از آن به این معضل بیش از پیش دامن زد و ترک تحصیل و بازماندن از تحصیل را چشمگیرتر کرده است. علیرضا کاظمی سرپرست وزارت آموزش و پرورش سال گذشته گفته بود که حدود ۲۱۰هزار دانشآموز دوره ابتدایی و حدود ۷۶۰هزار دانشآموز دوره متوسطه که ترک تحصیل کردهاند وجود دارد. مجموع این رقم نشان میدهد اوضاع محرومان از تحصیل در آستانه میلیونی شدن است بدون اینکه حساسیتی در جامعه و نزد مسئولین برانگیخته باشد.
در چنین شرایطی یکی از عواملی که مسئولان با افتخارازآن یاد می کنند، افزایش نرخ باسوادی است که خیلی ها معتقدند زیاد نمیشود به آنها استناد کرد! براین اساس و در تازهترین گزارش مرکز آمار ایران، طی سالهای ۱۳۹۶ تا ۱۳۹۹ نرخ باسوادی در نقاط شهری و روستایی روند افزایشی داشته و در کل کشور از ۹/۸۷ درصد در سال ۱۳۹۶ به ۷/۸۹ درصد در سال ۱۳۹۹ رسیده است.
این در حالیست که با سوادی به معنی تمام کردن دوران تحصیل نبوده و در بسیاری از مناطق، دانشآموزان پس از فرا گرفتن آموزش پایههای ابتدایی، به جمع ترک تحصیلیها میپیوندند. بنابراین با اینکه نرخ باسوادی افزایش داشته، اما ترککنندگان تحصیل و بازماندگان از آن نیز بیشترشدهاند.
نگاهی به جزئیات این آمار نیز در نوع خود جالب و قابل تامل است. در بازماندگان از تحصیل وضعیت در مقطع ابتدایی بدتر و در متوسطه اول و دوم بهتر شده است. چنانکه مرکز آمار ایران اعلام کرده است بازماندگان از تحصیل در سال تحصیلی ۱۳۹۶-۱۳۹۵ از ۷میلیون و ۴۵۱هزار و ۹۸۱ دانشآموز در مقطع ابتدایی، ۱۶۱هزار و ۸۶۷ نفر است. این آمار در سال ۱۴۰۰-۱۳۹۹ با ۸میلیون و ۲۳۳هزار و ۹۸۵ دانشآموز، ۲۱۰هزار و ۲۲۱ نفر شده است.
پسرانی که بیشتر جا ماندهاند
سوال بعدی در این زمینه می تواند مربوط به سهم دختران و پسران از آمارجاماندگان از تحصیل باشد. آمار حکایت از آن دارد که سهم پسران خصوصا در ۲ مقطع ابتدایی و متوسطه دوم بیشتر و مدام رو به افزایش است در همین گزارش آماری آمده است که تعداد ۸۲هزار و ۴ نفری پسران بازمانده در سال تحصیلی ۱۳۹۶-۱۳۹۵در مقطع ابتدایی، به ۱۱۳هزار و ۳۹۶ نفر در سال ۱۴۰۰-۱۳۹۹ رسیده در حالی که تعداد دختران همین مقطع نیز از ۷۹هزار و ۸۶۳ نفر به ۹۶هزار و ۸۲۵ نفر بوده است.
در مقطع متوسطه اول اما این محرومیت در میان دختران بیشتر است. بر این اساس سهم پسران بازمانده از تحصیل در سال تحصیلی ۱۳۹۶-۱۳۹۵در این مقطع ۸۱هزار و ۹۷۴ نفر اعلام شده که در سال ۱۴۰۰-۱۳۹۹ تا عدد ۹۱هزار و ۷۹۶ نفر نیز پیش رفته است. تعداد دختران در همین مقطع از ۱۳۳هزار ۷۰۷ نفر به ۱۱۲هزار و ۹۳۹ نفر رسیده است.
درمتوسطه دوم نیز در پسران این عدد در سال تحصیلی ۱۳۹۶-۱۳۹۵ از ۱۶۶هزار و ۵۰۸ نفر به ۲۸۴هزار و ۶۷ نفر در سال تحصیلی ۱۴۰۰-۱۳۹۹ رسید. این آمار در میان دختران از ۲۰۳هزار و ۸۵۵ نفر به ۲۸۱هزار و ۸۴۸ تن رسیده است.
و با زهم تناقض
اما «فرشید یزدانی» مدیرعامل انجمن حمایت از حقوق کودکان، این آمار دولتیها را قبول ندارد و به آماری اشاره میکند که حدود ۷ برابر آن است. یزدانی میگوید: «ما معتقدیم کودکان بازمانده از تحصیل همه بچههایی را که در بازه سنی ۶ونیم تا ۱۸ سال هستند، شامل میشود و با این حساب در سال تحصیلی گذشته حدود یکمیلیون دانشآموز از تحصیل بازماندهاند.» او ادامه میدهد: «آمار وزارت آموزش و پرورش فقط براساس تعداد دانشآموزانی است که مشخصات آنها در سامانه مدارس ثبت شده و در سال جدید ثبتنام نکردهاند اما اینها فقط گروهی از کسانی هستند که در سن تحصیلاند اما از آن بازماندهاند.»
او درباره آمار پیشبینیشده درباره تعداد بازماندگان از تحصیل در سال تحصیلی جدید هم میگوید : «هنوز برآورد دقیقی انجام نشده است اما به دو دلیل پیشبینی میکنیم آمار سال گذشته افزایش یافته باشد؛ دلیل اول اینکه دولت از سال گذشته تاکنون کار خاصی درباره این موضوع انجام نداده، دلیل دوم هم افزایش مشکلات اقتصادی خانوادههاست که اصلیترین دلیل بازماندن از تحصیل است و مشکلات اقتصادی امسال نسبت به سال قبل بیشتر شده، پس پیشبینیها این است که آمار امسال از سال قبل بیشتر شود.»
آمارتایید نشده
اینها اما آمارهای رسمی هستند. در فضای مجازی و در بین مطالب مرتبط آمارهای مختلفی از این کودکان منتش می شود کمااینکه چندی پیش اخباری درفضای مجازی منتش شد که حکایت از وجود ۳ میلیون دانشآموز ترک تحصیل کرده داشت . گرچه در این خصوص آموزش و پرورش در اواخر خرداد امسال اعلام کرد که این آمار مربوط به دانشآموزانی است که به گوشی هوشمند دسترسی نداشتند و نه آمار ترک تحصیل!
همچنین در آمار دیگری بر اساس اطلاعات سامانه آموزش و پرورش حدود یک میلیون و ۳۰۰ هزار دانش آموز نیازمند تعلیم در کشوردرمدارس ثبت نام نکرده اندمدرسه بیرون هستند که اینها به مرور زمان به کودکان خیابانی، کودکان کار و بزه کار تبدیل می شوند.
تفاوت در چیست؟
مرور خبرهای رسمی چرایی این اختلاف عجیب و غریب آمار را نشان میدهد. ملاک و معیار وزارت آموزش و پرورش برای شناسایی کودکان بازمانده از تحصیل، دانشآموزانی هستند که در سال گذشته در مدارس ثبتنام کردهاند اما به هر دلیلی در سال تحصیلی جدید نامشان در مدرسهای ثبت نشده است. برهمین اساس آمار وزارت آموزش و پرورش شامل دانشآموزانی است که بهنوعی ترک تحصیل میکنند، نه همه آنهایی که در سن تحصیل هستند اما به مدرسه نمیروند. ضمن آنکه دولتیها فقط به آمار بازماندگان از تحصیل درمقطع ابتدایی اشاره میکنند.
باز هم تهران پیشتاز!
ولی کدامیک از شهرها و مناطق کشور رکوردددار حضور کودکان جامانده از تحصیل هستند؟ بهروز نظری مدیر گروه پژوهشی آموزش و توسعه مطالعات و توسعه سازمان جهاد دانشگاهی که به همراه گروه خود به تازگی پژوهشی در اینباره انجام داده است، با ذکر اینکه بر اساس برخی آمارها حدود سه تا هفت میلیون نفر کودک خیابانی در کشور وجود دارد، میگوید: «شهر تهران یکی از شهرهایی است که آمار بالایی از کودکان کار و بازمانده از تحصیل دارد. پس از آن استانهای سیستان و بلوچستان، آذربایجان غربی و خوزستان از دیگر مناطقی هستند که برحسب آمار به دست آمده بیشترین کودکان بازمانده از تحصیل را دارند.»
نتایج یک پژوهش
موضوع کودکان جا مانده از تحصیل از آنجایی که دارای آنچنان ابعاد اجتماعی و اقتصادی و حتی سیاسی گوناگونی است که میتواند کل جامعه را تحت الشعاع خود قراردهد؛ یک گروه پژوهشی وابسته به سازمان جهاد دانشگاهی را بر آن داشت تا به سفارش سازمان برنامه و بودجه ۲ سال بر آن تمرکز کرده و یک کار تحقیقاتی را در این زمینه به سرانجام برساند .
این پژوهش با هدف تبیین بازماندگی از تحصیل کودکان، شناسایی علل و عوامل و پیگیری و ارایه راهکارهایی برای بازجذب این بچهها به فضای آموزشی کشور در سال ۱۳۹۶ تا ۱۳۹۸ و وروی یک نمونه هزار و ۴۰۵ نفری از خانواده های کودکان بازمانده از تحصیل به صورت عمیق انجام شده است.
براساس این پژوهش، اعتیاد و طلاق والدین، بدسرپرستی یا فقدان سرپرست موثر مانند دانش آموزان تک سرپرست یا آنانی که تحت سرپرستی افرادی غیر از سرپرست حقیقی خود، یعنی پدر و مادر هستند، مشکلات و نارسایی های جسمی شامل معلولیتها و بیماری های مختلف، فقر فرهنگی، مهاجرت و جابه جایی محل زندگی یا تحصیل، فقر انگیزشی و دیرآموزی به دلیل سن بالا ازجمله مهم ترین عوامل ترک تحصیل کودکان و نوجوانان از تحصیل هستند.
طرح جدید آموزش و پرورش
یکی از مسئولان وزارت آموزش و پرورش با ارائه دادن طرحی مدعی شده است که میتوانند چالش کودکان کار و سوءاستفاده خانوادهها از آنها را بر طرف کنند. رئیس قرارگاه عدالت تربیتی و نصیب برابر آموزشی معتقد است که مدیران مدرسه باید با کودکانی که کار میکنند مدارا کنند همچنین آنها میخواهند با کمک گرفتن از خیرین منابع مالی خانوادههای کودکان کار را تامین کنند تا آنها بتوانند به درس خواندن ادامه بدهند. مشاور وزیر در گفتوگویی که با خبرگزاری کار ایران انجام داده است، آمار دقیقیاز کودکان باز مانده از تحصیل ارائه نداد ولی گفته است که تاکنون توانستهاند حدود ۱۶۰ هزار بازمانده از تحصیل را جذب کنیم. هرچند این نوع طرحها امیدها را برای بهبود شرایط برخی کودکان بازمانده از تحصیل بیشتر میکند ولی قبل از هرچیز باید بدانیم که کودکان نمیتوانند بار مسئولیت خانواده را بر دوش بگیرند و اینکه آنها را «مرد عمل» و «مرد خانواده» بنامیم میتواند تاثیرات منفی بههمراه داشته باشد و این را به وظیفه کودکان آسیبپذیر تبدیل خواهد کرد.
شکل جدید فراراز مدرسه
فرار از تحصیل در مدرسه و درس خواندن این روزها اما فقط به خاطر فقر و کاراجباری کودکان نیست . به نظر می رسد این روزها کودکان و دانش آموزان به خاطر دلایل دیگری ترک تحصیل می کنند و جذب بازار کار می شوند. نرگس ملک زاده ، مدیر یکی از مدارس قزوین در این خصوص به خبرنگار ما می گوید: اصولا تاکنون کودکان و نوجوانان و جوانان به خاطر فقر یا مشکلات فرهنگی و اقتصادی خانواده هایشان از تحصیل باز می ماندند و یا ترک تحصیل می کردند اما امروز آنچه ما در مدارس می بینیم آغاز رویه ای جدید برای ترک تحصیل دانش آموزان و پیوستن آنها به جمع کودکان کار است.
وی در این زمینه می گوید: در یکی دو سال اخیر و بخصوص بعد از کرونا، بسیاری از دانش آموزان ، بخصوص در مقاطع اول ودوم متوسطه ، اصرار دارند که تحصیل را رها کنند و برای کار به بازار بروند! جالب اینجاست که وضعیت اقتصادی خانواده های بسیاری از این دانش آموزان هم متوسط و حتی عالی است اما باز هم نمی خواهند ادامه تحصیل دهند.
ملک زاده ادامه داد: اکثر این دانش آموزان به عنوان فروشنده و شاگرد خرد مغازه های فروشگاهی وارد بازار می شوند و نه به عنوان شاگرد یک نهاد تولیدی .برای همین کارکردن آنها در این عرصه می تواند آسیب های خودش را داشته باشد.
وی در بخش دیگری از سخنان خود با تحلیل چرایی این رویکرد جدید دانش آموزان گفت: به نظرم دانش آموزان امروز بسیار باهوش تر از حتی ما هستند. آنها در معرض انواع اخبار و اطلاعات روز کشور و جهان هستند و می توانند خودشان به خوبی مسایل را تحلیل کنند. آنها خودشان می فهمند که در دنیای کنونی ، درس خواندن نمی تواند گزینه مناسبی برای تامین آینده آنها باشد. برای همین مشتاق هستند که ترک تحصیل کنند که این هم به معنای اضافه شدن آمار دورماندگان از تحصیل است.