نزدیک به دو ماه از آغاز طوفان الاقصی می گذرد و نتانیاهو در مواجهه با موج عظیم انتقادها،جنگ را در جبهه داخلی برای بقای سیاسی خویش و در جبهه خارجی برای جلوگیری از پیروزی حماس ادامه می دهد.
در جبهه داخلی،نتانیاهو برای تأخیر در برگزاری دادگاه رسیدگی به پرونده فساد مالی خود،از طولانی شدن جنگ استقبال می کند.ظاهراً او امیدوار است که آبروی برباد رفته را از طریق تداوم کشتار غیرنظامیان و بازگرداندن اسرای اسرائیل احیا کند؛اما آنشل فافر،نویسنده زندگینامه نتانیاهو و ستون نویس روزنامه هاآرتص میگوید: «هرچقدر هم که نتانیاهو بتواند قدرت را حفظ کند، آبروی خود را حفظ نخواهد کرد.»
در جبهه خارجی نیز به باور اکثر تحلیلگران،با طولانی شدن جنگ،رژیم صهیونیستی بزرگترین شکست را در تاریخ عمر خود را تجربه خواهد کرد.دو دلیل عمده در حوزه های نظامی و اقتصادی،علت این تحلیل است.
در حوزه نظامی، کشته شدن ۱۲۰۰ نفر و اسارت ۲۴۰ نفر شوک سنگینی بود که در اولین روز جنگ،به اسرائیل وارد شد.این رژیم در درگیری با حماس در سال ۲۰۱۴ که حدود هفت هفته به طول انجامید و جنگ با حزب الله در سال ۲۰۰۶ نیز مجبور به پذیرش آتش بس شد اما در جنگ کنونی،طلسم شکست ناپذیری اسرائیل باطل شد و امنیت ملی و اعتماد داخلی این رژیم به شدت آسیب دید.رژیم صهیونیستی که انتظار چنین ضربه مهلکی را نداشت با فراخواندن ۳۶۰۰۰۰ نفر نیروی ذخیره، سعی کرد تا به ارتش ۱۵۰۰۰۰ نفره خود،نیروهای جدیدی را بیافزاید.اما استنکاف بسیاری از نیروهای ذخیره برای پیوستن به ارتش و فرار تعدادی از افسران و سربازان از جبهه،این رژیم را ناچار به حمله ناجوانمردانه به غیرنظامیان، نسل کشی و ویران ساختن باریکه غزه نمود.
در حوزه اقتصادی،زمینگیر شدن نیروهای نظامی اسرائیل در جنگ زمینی با نیروهای رزمنده الاقصی و عزالدین قسام و دادن تلفات سنگین،مشکلات اقتصادی غیرمنتظره ای را برای رژیم ایجاد کرد. فراخواندن حدود ۸ درصد از نیروی کار اسرائیل برای حضور در جبهه های جنگ،موجب ایجاد نابسامانی در واحدهای تولیدی شد و هزاران کارگر پُست های خود در کارخانه ها را ترک کرده و اجباراً به ارتش پیوستند.پس از روی کار آمدن نتانیاهو به مدت هفت ماه قبل از جنگ غزه،اسرائیل با مشکلات اقتصادی فراوانی درگیر بود و وقوع جنگ با حماس که روزانه ۲۶۰ میلیون دلار هزینه دارد، مشکلات اقتصادی جدیدی را برای این رژیم خلق نمود.
افزایش حملات حماس به شهرها بخصوص تل آویو و فرار نیروهای شاغل برای استفاده از پناهگاه، منجر به غیبت، کم کاری و نهایتا دورکاری آنها شد و بر اساس آمار وزارت کار اسرائیل حدود ۵۲۰۰۰۰ نفر در مراکز آموزشی مانند مدارس و دانشگاهها و حدود ۱۴۴۰۰۰ نفر در کارخانه ها از چرخه تولید خارج شدند. بانک اسرائیل میزان هزینه هفتگی غیبت کارکنان در طول پنج هفته اول جنگ غزه را بطور تخمینی شش درصد از تولید ناخالص داخلی (GDP) اعلام کرد.با این وجود، این عدد منعکس کننده تأثیر منفی کلی بر عرصه بازار کار نبود زیرا فقط به کارگران اسرائیلی اشاره داشت و هزینه های ناشی از غیبت کارگران خارجی را شامل نمی شد.از سوی دیگر بیش از ۱۶۴۰۰۰ کارمند در شهرکهای یهودی نشین به دلیل بمباران های مستمر فرار کردند که این امر نیز موجب کاهش بهرهوری در بخشهای کشاورزی و عمرانی شد.
در همان هفته اول جنگ ۱۶.۲ درصد از نیروی های شاغل، متشکل از مهاجران و کارگران خارجی از اسرائیل خارج شدند وحدود ۱۵۰۰۰ کارگر فلسطینی نیز به دلیل احتمال حمایت از حماس،از محل کار اخراج یا تعلیق گردیدند.این اقدامات ضربه سنگینی به بخش کشاورزی اسرائیل وارد کرد.در همان اوایل جنگ نهادهای پولی اسرائیل نسبت به کاهش پول ملی(شیکل) در صورت تشدید جنگ هشدار دادند و در هفته سوم جنگ، ارزش شیکل به پایین ترین حد خود در چهارده سال گذشته رسید. این حادثه باعث افزایش نرخ بیمه و کاهش ارزش بورس و اوراق قرضه شد و رکود سرمایه گذاری را به دلیل افزایش هزینه ها و کاهش بهره وری در پی داشت.
علاوه بر کمبود نیروی کار و کاهش خدمات، بخش فناوری اسرائیل نیز تحت تأثیر قرار گرفت و ۱۰ درصد از کارمندان اسرائیلی که در بخش فناوری پیشرفته کار کرده و در ۵۰ درصد از صادرات این کشور مشارکت دارند نیز به عنوان نیروهای ذخیره برای انجام وظیفه در ارتش فراخوانده شدند.در حوزه گردشگری،بنا به اعلام وزارت توریسم اسرائیل،۷۶۰۰۰ نفر از کارمندان رستورانها،هتل ها و دیگر اماکن از کار منفک شده و میزان ورود گردشگر نزدیک به صفر است.وزیر اقتصاد رژیم نیز میزان کسری بودجه را ۴۷ میلیارد دلار اعلام و گفت برای اداره جنگ مجبور به اخذ وام شش میلیاردی از یک نهاد پولی بین المللی شده ایم. از این رو،در اوایل نوامبر، رئیس بانک مرکزی اسرائیل گفت:«این جنگ یک شوک بزرگ به اقتصاد و گرانتر از آنچه تخمین زده می شد، بود.»
شکست هیمنه اسرائیل و عدم توفیق در جنگ زمینی،مطالبه جهانیان برای آزادی فلسطین و به اهتزاز در آمدن پرچم این کشوردر اکثر کشورها،بی حیثیت شدن رژیم غاصب به دلیل قتل عام غیرنظامیان،نارضایتی رو به گسترش در نیروهای نظامی،مشکلات فراگیر اقتصادی و اختلافات داخلی بخصوص بین نخست وزیر و وزیر دفاع، از دلایلی است که صاحبنظران را به این جمع بندی رسانده که فرسایش جنگ به نفع رژیم صهیونیستی نمی تواند باشد.ضمناً نباید فراموش کرد که امریکا به دلیل حمایت همه جانبه از رژیم صهیونیستی، مانع اصلی توقف جنگ و طولانی شدن آن است و قطعاً در صورت تداوم پیروزی های محور مقاومت،منافع این کشور آسیب جدی خواهد دید.شاید به همین علت باشد که رهبر معظم انقلاب در دیدار اخیر بسیجیان فرمودند:« انشاءالله [اگر] این طوفان ادامه پیدا بکند، جدول سیاست آمریکا در منطقه را محو خواهد کرد.»
*آمارهای مندرج در یادداشت از منابع داخلی اسرائیل و رسانه های غربگرا استخراج شده است.