گروه اجتماعی- حمید رضا خالدی: “فرونشست زمین” در بسیاری از مناطق و دشتهای کشورمان از آن دست مسایلی است که با وجود خطرات جدی که به دنبال دارد، کمتر به آن پرداخته می شود. پدیدهای آنچنان بحرانی که به گفته کارشناسان، بهجز استان گیلان، تمام مناطق کشورمان را درگیر کرده است. پدیدهای که بحران در آنها از دشتهای کشور نیز گذشته و در استانهای تهران، اصفهان، فارس و خوزستان به مناطق مسکونی هم خسارتهای جدی وارد کرده است!
در حال حاضر گستره فرونشست زمین، دستکم دو سوم از دشتهای کشور که دارای آب شیرین هستند را تحت تاثیر قرارداده است ضمن آنکه یکسوم دیگر این دشتها هم با کاهش تراز آب مواجه هستند که با ادامه یافتن این روال، این دشتها نیز در آینده درگیر فرونشست خواهند شد.
با این حال به نظر می رسد مسئولان هنوز برنامه خاص و جامعی برای مهار این بحران خفته نداشته باشند.
چرا فرونشست؟
به گفته کارشناسان عوامل طبیعی و انسانساز از جمله استفاده بیرویه از سفرههای آب زیرزمینی، تغییر اقلیم، گرمایش جهانی،استخراج غیراصولی از معادن، حفر چاههای غیرمجاز، حفر تونلهای مترو و قطار شهری، حرکت آرام زمین و خروج گدازه، از جمله فاکتورهایی هستند که به بحرانیتر شدن شرایط فرونشست در کشور دامن میزنند؛ در این میان استفاده بیرویه از سفرههای آب زیرزمینی ، بیشترین نقش را در افزایش نرخ فرونشست داشته و در واقع مهار فرونشست در گرو بازیابی آبخوانهای زیرزمینی است.
فرونشست در ایران از زمانی بهصورت جدی مطرح شد که ما برای استخراج آبهای زیرزمینی شروع به احداث بیرویه چاههای آب زیرزمینی شد. اما شاید بد نباشد که بدانید فرونشست در ایران یکی از مخاطرات قدیمی است . این پدیده برای نخستین بار در سال ۱۳۴۷ در دشت رفسنجان دیده شد. در آن زمان فرونشست در دشتهای دیگری نیز رخ داده است اما یا شناسایی نشده بودند یا حساسیت نسبت به آنها کمتر بوده است؛ دشت مهیار اصفهان نیز از دیگر دشتهای بزرگ کشور است که برای نخستین بار نشانههایی از فرونشست در سال ۱۳۶۶ در این دشت مشاهده شد.
پیشبینی میشود که در کشور با یک خشکسالی ۳۰ ساله روبهرو باشیم؛ از شروع دوره خشکسالی تعداد چاههای غیرمجاز در کشور افزایش پیدا کرد. به نظر می رسد در این موضوع مجلس شورای اسلامی نیز مقصر باشد چرا که در سال ۱۳۸۹ قانونی را تصویب کرد که در آن چاههای غیرمجاز در هر کجا کشور مجاز اعلام شدند و این مورد به افزایش تعداد چاهها کمک کرد. در حال حاضر حدود ۴۰ درصد از چاههایی که در کشور داریم غیر مجاز است؛ در واقع از حدود یک میلیون حلقه چاهی که در کشور داریم ۴۰۰ هزار چاه غیرمجاز هستند!
در همان سالهایی که تعداد چاههای غیرمجاز کشور در حال زیاد شدن بود، میزان خروجی چاهها کاهش پیدا کرده بود که این هم از نشانههای کاهش منابع آب زیرزمینی بود ؛ چرا که وقتی آب نباشد جمعیت هم از منطقه مهاجرت میکند و باعث میشود تمرکز جمعیت از بین برود.
بر اساس استانداردهای جهانی کشورها مجاز هستند تا ۱۰ درصد از آبخوانهای خود برداشت کنند اما در کشور ما ۷۰ درصد از آبخوانها برداشت میشود. حالت بحران در برداشت از آبخوانها برداشت ۴۰ درصدی است که این آمار نشان میدهد ما حدود ۲ برابر بیشتر از حالت بحران از آبخوانهایمان برداشت میکنیم!
تغییر اقلیم نیز در این روند بیتاثیر نبوده و خشکسالی حاصل از تغییرات اقلیمی منجر به روی آوردن به برداشت بیشتر از آبهای زیرزمینی، از بین رفتن پوشش خاک، نابودی پوشش گیاهی و در نتیجه افزایش نرخ فرونشست شده است. پربارشی متاثر از تغییراقلیم نیز آسیب زننده است و سیل و فرسایش خاک را به همراه دارد.
باید به این مساله توجه داشت که زمانی که مرگ آبخوان اتفاق افتاد دیگر بازگشتی برای آن وجود ندارد و آن منطقه با مرگ طبیعی مواجه خواهد شد. مرگ طبیعی به این معنی است که دیگر هیچ موجودی به هیچ نحوی قادر به حیات در آن منطقه نیست. هنوز هیچ کدام از دشتهای ما به طور ۱۰۰ درصد دچار مرگ آبخوان نشدهاند اما با ادامه این روند قطعاً در زمان نزدیک شاهد این اتفاق در ایران خواهیم بود.
همچنین به گفته کارشناسان کسری جدی منابع آب با یک کسری مخزن دو میلیارد متر مکعبی شروع شد و در سال ۱۳۷۸ که جمعیت ما به ۶۰ میلیون نفر رسید، این تراز منفی به ۲۰ میلیارد متر مکعب رسید . پس از آن نیز در سال ۱۳۹۸ که جمعیت به حدود ۸۰ میلیون نفر رسید، تراز منفی به ۱۳۴ میلیارد متر مکعب رسیده است.
این اعداد وقتی معنا پیدا می کند که بدانیم مصرف سالیانه آب ایران حدود ۱۰۰ میلیارد متر مکعب است که ۳۴ میلیارد کمتر از تراز منفی آبخوانهاست.
همین عوامل باعث شد تا در سال ۱۳۸۰ شواهد فرونشست در دشتهای کشور یکی پس از دیگری نمایان شود و در همان سال بود که سازمان زمینشناسی به موضوع فرونشست ورود پیدا کرد.
در سال ۱۳۸۳ نخستین گزارش سازمان زمینشناسی در رابطه با پدیده فرونشست که با همکاری دانشگاه امپریال کالج انگستان تهیه شده بود به طور رسمی منتشر شد .در آن زمان میزان فرونشست در دشت تهران حدود ۱۶ سانتیمتر در سال بود .
شوخی تلخ تر از جدی
با این حال، موضوع فرونشست زمین از همان سالها تا هم اکنون یعنی سال ۱۴۰۱ جدی گرفته نشد و همچنان شاهد برداشت بیرویه از آبخوانها، جانمایی نادرست صنایع آببر و توسعه بیضابطه کشاورزی بودیم.
این بیتوجهی باعث شده تا امروز، در اتحادیه اروپا میزان فرونشست که در اروپا ۴ میلیمتر در سال به عنوام نُرم بحرانی آن شناخته میشود در کشور ما به میانگین ۶ سانتیمتر در سال برسد! و از ۶۰۹ دشت کشور بالغ بر ۴۰۰ دشت کشور در منطقه بحرانی فرونشست قرار داشته باشند.
در عین حال گرچه در برخی مناطق کشور، کاهش نرخ فرونشست دیده شده است اما این مورد به معنای “مرگ آبخوان” در آن منطقه و حکایت از آن دارد که اصلاً آبی باقی نمانده تا آن را استحصال کنیم و از این طریق نرخ فرونشست را افزایش دهیم. در نتیجه این کاهش نمیتواند نکته مثبتی باشد.
سند فراموش شده
در سال ۱۳۵۳ سند آمایش سرزمین توسط شرکت فرانسوی ستیران در کشور نوشته شد. در این سند آمایش آمده است که با توجه به اینکه ۶۰ درصد کشور ایران مناطق خشک و نیمه خشک است، ایران کشور مناسبی برای کشاورزی نیست و نباید بیشتر از این در اراضی آن کشت و کار شود ضمن آنکه همچنین صنعت نیز باید در سواحل توسعه پیدا کند.
همچنین دراین سند اشاره شده بود که اگر توسعه صنعت در سواحل اتفاق بیفتد، کرانه ساحلی جنوب ایران میتواند ۱۵ تا ۲۰ میلیون جمعیت را در خود جای دهد همانگونه که درهمه جای دنیا نیز بزرگترین و ثروتمندترین شهرها در کنار ساحل ایجاد شدهاند. در ایران هم با وجودی که بیش از ۹۰۰ کیلومتر ساحل وجود دارد اما حدود ۳۰۰ تا ۴۰۰ کیلومتر از ساحل مکران ما خالی است و به جز بندر چابهار که ۱۰۰ هزار نفر جمعیت دارد، توسعهای در آن اتفاق نیفتاده است!
از سوی دیگر کشورهای حاشیه خلیج فارس ۱۰۰ درصد آب از همین خلیج تأمین میشود و به وسیله آب شیرین کن آب را در همه بخشها استفاده میکنند اما این مهم در کشور ما نادیده گرفته شده است و در عوض به جای استفاده از ظرفیت سواحل و مدیریت آبهایی که چه در زیرزمین و چه در سطح زمین داریم، به راهکارهای نامناسبی ازجمله انتقال آب بین حوضهای و حفر چاههای ژرف روی آوردهایم.
دکتر رضا شهبازی، مدیرکل دفتر مخاطرات زیستمحیطی و مهندسی سازمان زمینشناسی و اکتشافاتمعدنی کشور در اظهار نظری در خصوص فرونشست زمین گفت: انتقال آب بین حوضهای بدترین روش مقابله با بحران آب است که متأسفانه در کشور ما اجرا میشود، این انتقال آب سیستم طبیعت ما را به طور کلی از بین برده و در چرخه طبیعت ایجاد مشکل کرده است. جدا از تبعات زیست محیطی این پروژههای انتقال آب به شدت هزینهبرهستند. انتقال آب بین حوضهای اگر برای تأمین شرب باشد توجیح دارد اما برای کشاورزی نباید این کار صورت بگیرد.
وی افزود: سازمان زمینشناسی با استحصال آب ژرف کاملاً مخالف است و عقیده داریم که استحصال آب ژرف آخرین راهی است که باید برای مقابله با کمآبی به کاربرد. این آب غیرقابل تجدید است، ای سی (شوری) بسیار بالایی دارد و برداشت آن مانند این است که آب خلیج فارس را از چاه استحصال کنیم! آب ژرف ممکن است که در آینده به کار ما بخورد اما در حال حاضر نباید به آن دست زد.
شهبازی تصریح کرد: در حالی که در سیستان چاه ژرف میزنند در پایین دست آن در سروان شاهد این هستیم که با استفاده از آب چاه نخلستانهای عظیمی ایجاد شده است. سراوان مشکل آبی ندارد و کافی است در یک مسیر آب سراوان را به سیستان و شهر زابل منتقل کنیم که این کار همه هزینه بسیار کمتری از حفر چاه ژرف دارد و هم آب سالمتری را در اختیار مردم قرارمیدهد.
به گفته وی کارگروهی تحت عنوان “کارگروه ملی سازگاری با کمآبی” با حضور وزارت نیرو، جهاد کشاورزی، سازمان زمینشناسی و …، تشکیل شده است که یکی از موضوعات مطرح در این کارگروه موضوع فرونشست است؛ راهکار مهار فرونشست در کنترل برداشت از منابع آب بوده و متولی آب هم وزارت نیرو است. آخرین مصوبه این کارگروه مربوط به بهمن ماه ۱۴۰۰ است که سازمان زمینشناسی هم در همین تاریخ به عضویت این کارگروه درآمده تا به صورت خاص موضوع فرونشست را دنبال کند.
دکتر علیرضا شهیدی رئیس سازمان زمینشناسی و اکتشافات معدنی کشور نیز چندی قبل با ذکر اینکه عدهای از کارشناسان شرایط آبی کشور را با عنوان “ورشکستگی آبی” بیان میکنند گفت : اما من معتقدم که هنوز به آن مرحله نرسیدهایم؛ ورشستگی آبی زمانی است که دیگر راه بازگشتی نباشد اما اگر ما در سیاستهای قبلی تجدیدنظر کنیم و در سیاستگذاریهای جدید تغییری ایجاد کنیم که در مجموع مصارفمان تنها ۱۵ تا ۲۰ درصد صرفه جویی داشته باشیم، میتوانیم بحران آب کشور و به دنبال آن معضل فرونشست را حل کنیم.
وی اشاره به اینکه متأسفانه دولت، مجلس، کشاورزان و سایر اقشار هیچکدام مخاطرات فرونشست را درک نکردهاند گفت: سازمان مدیریت بحران نیز در پیشبینی هیچ یک از مخاطرات خوب عمل نکرده است. در اصفهان که یکی از بالاترین نرخهای فرونشست در کشور را دارد شاهد این هستیم که نمایندگان این استان همواره از تخصیص حقآبه زاینده رود صحبت میکنند اما جالب اینجاست که این بحث فقط برای این مطرح میشود که آب برای کشاورزی در استان باشد و نه برای جاری شدن آب در زایندهرود!
شهیدی تاکید کرد : ایراد دیگر این است که سازمانهای متخصص مرتبط با مخاطرات به صورت جزیرهای کار میکنند به عنوان مثال در قانون مدیریت بحران، اسمی از سازمان زمینشناسی و هواشناسی نیامده است در حالی که این ۲ سازمان، مسئولیت تحقیقات در زمینه زمین و هوا را دارند؛ سازمانهای مرتبط باید به صورت واحد عمل کنند و با هم هماهنگ باشند.
به اعتقاد وی کشور ما از نظر علمی پتانسیل بسیار بالایی در زمینه تحقیقات و تشخیص مخاطرات دارد و تنها لازم است از نظر قانون در روند مواجه شدن با مخاطرات تجدید نظر کنیم. باید همه در یک ریل حرکت کنند، هم صدا شوند و به شکل واحد عمل کنند.
استانهای بحرانی
اما در این میان وضعیت تعدادی از استانها مانند اصفهان یا بخشهایی از فلات مرکزی و… بحرانی تر از سایر نقاط است.
چندی قبل حسین میرزایی نماینده مردم اصفهان در مجلس شورای اسلامی یکی از سیاستهای استراتژیکی را که جمهوری اسلامی میتواند برای توزیع متناسب جمعیت به کار گیرد، استفاده از سواحل دریای عمان و خلیج فارس دانست و گفت: پیشنهاد ما ایجاد استان اصفهان ساحلی است.
حجتالاسلام حسین میرزایی درباره وضعیت بحرانی در فرونشست زمین استان اصفهان، اظهار کرد: در دو سال گذشته برای سران سه قوا نامهای ارسال و تأکید کردیم اگر وضعیت فرونشست در اصفهان ادامه پیدا کند زمین، اصفهان را خواهد بلعید و اگر به داد اصفهان نرسیم، در زمانی نه چندان دور و شاید آیندهای نزدیک باید اصفهان را در کتابهای تاریخ جستوجو کنیم.
محمد علی انوری مدیر نقشه و اطلاعات مکانی سازمان مدیریت و برنامه ریزی خراسان رضوی نیز چندی قبل ضمن هشدار در مورد فرونشست در اطراف حرم مطهر رضوی گفت: پدیده فرونشست برای نخستین بار در سال ۱۳۷۸ در منطقه قاسم آباد مشهد مشاهده شد که از آن زمان موضوع به صورت جدی مورد پیگیری قرار گرفت.هم اینک دشت مشهد و دشت نیشابور در معرض فرونشست قرار گرفتهاند که این پدیده در منطقه شمال شرق مشهد، محدوده بلوار شاهنامه تا نزدیکی گلمکان وجود دارد، نیروگاه گازی فردوسی و نیروگاه دیزلی مشهد نیز در معرض فرونشست قرار گرفتهاند.
همچنبن ابوالقاسم محیالدینی شهردار یزد با اشاره به خساراتهای قابل توجه وارده سیل اخیر به زیرساختهای شهری، گفت: تاکنون ۵۶۰ مورد فرونشست زمین ناشی از سیل در شهرستان یزد ثبت شده است.
به نظر می رسد وضعیت استان های کویری فلات مرکزی هم از منظر فرونشست زمین وضعیت مناسبی نداشته باشد کمااینکه
علی سلاجقه رئیس سازمان محیط زیست نیز درباره اینکه مسئله فرونشست زمین دراستانهای کویری و فلات مرکزی کشور چه نگرانیهایی را به وجود آورده است با وجود تایید این وضعیت حاد تنها به گفتن یک جمله بسنده کرده بود: مسئله فرونشست زمین ازجمله مسائلی است که در دست بررسی وزارت نیرو و سازمان زمینشناسی کشور قرار دارد!
تهران روی خطر بحران
پایتخت هم ازجمله نقاطی است که از دست فرونشست زمین در امان نمانده است و تاکنون این پدیده به شکل نگران کنندهای در آن رشد داشته است. وضعیتی آنقدر حاد که چندی پیش رئیس کمیته عمران شورای شهر تهران از بررسی پدیده “فرونشست” در شورایعالی استانها خبر داد و گفت: در اواخر آبان ماه لایحهای در مورد وضعیت فرونشست در کشور با راهکارهای مقابلهای تقدیم مجلس خواهد شد.
حجت السلام آقامیری در مورد سرانجام مطالعات وضعیت فرونشست گفت: کمیته ای در مورد بررسی وضعیت فرونشست در شورای شهر تهران تشکیل شده که در چندماه اخیر با دعوت از کارشناسان و اساتید این حوزه، بررسیهایی در این خصوص انجام شد که نظرات و پیشنهادات را جمع بندی کردیم.
دکتر مهدی زارع ، زلزله شناس نیز در گفت و گو با خبرنگار روزان با اشاره به مسئله فرونشست زمین در تهران گفت: «مناطق مرکزی تهران سالانه کمتر از ۱۰ سانتیمتر فرونشست دارند، اما در برخی از مناطق حاشیهای این عدد به بیش از ۳۰ سانتیمتر در سال میرسد که اعداد زیادی هستند.»
وی در مورد دلایل بروز فرونشست در تهران نیز گفت: فروچالهها دلایل مختلفی دارند، چیزی که در تهران دارد اتفاق میافتد معمولاً انسانساز هستند، یعنی انسانها زیر زمین کارهایی میکنند تا منجر به این فروچالهها شود، مانند ساخت مترو،، تعداد زیادی از فروچالههایی که تا حالا اتفاق افتاده تحت تاثیر ساخت مترو بودهاند، یا کارهای دیگر مانند کشیدن کانال فاضلاب، خطوط انتقال نیرو. دلیل دیگر به قناتها برمیگردد که از قبل در تهران وجود داشتند، منتهی این قناتها به دلایل مختلف پر شدند، الان اکثر قناتهای تهران یا مجرای فاضلاب هستند یا به طور کامل پر شدند و دیگر نمیتوانند آن نقش انتقال آب را ایفا کنند، با این وجود این قناتها همچنان وجود دارند و گاهی تحت تاثیر کارهای انسانی قرار میگیرند، بنابراین میبینیم که ناگهان یک حفره در شهر ایجاد میشود، مثلاً فروچالهای که در نسیم شهر اتفاق افتاد به همین دلیل وجود قناتها بود که دخالت انسان در آن موثر بود.
وی با ذکر اینکه جنوب تهران در آینده بیشتر در معرض خطر خواهد بود گفت: بهنظر میآید از این به بعد، با توجه به وجود مسئله فرونشست بهویژه در مناطق جنوبی تهران، ما بیشتر با پدیده فروچاله مواجه شویم، برای اینکه همچنان سیل مهاجران بهسمت تهران ادامه دارد و حاشیه نشینی در حال گسترش است، زندگی در حاشیه سبب میشود عملاً حجم عملیات انسانی در شهرکهای حاشیهای بیشتر شود، بههمین دلیل من انتظار دارم در یک دهه پیشرو این اتفاقات را بیشتر در محدوده تهران و اطراف ببینیم، به این مسئله باید خشکسالی را هم اضافه کرد که سبب افزایش مهاجرت میشود، با افزایش مهاجرت استفاده از منابع آب زیرزمینی برای تامین آب مورد نیاز بیشتر میشود، اما افزایش مصرف از آب زیرزمینی ما را آماده میکند که در سالهای پیشرو فروچالههای بیشتری ببینیم.
به گفته وی، بیشتر جاهایی که در تهران تحت تاثیر فرونشستند، سمت جنوب شرق و جنوب غرب تهران به سمت بزرگراه آزادگان هستند، که حدود ۱۰ الی ۲۰ سانتیمتر در سال فرونشست دارند، مناطقی که بیشتر از این تحت تاثیر فرونشست هستند مناطق شهریار، ملارد، جنوب شهر ری به سمت ورامین است که حتی جاهایی از آن به صورت موردی و پهنههای کوچک تا ۳۰ سانتیمتر در سال و گاهی بیشتر فرونشست دارند، که همگی اینها اعداد زیادی هستند.
همچنین در داخل تهران در محور خیابان انقلاب، فرونشست به زیر ۱۰ سانتیمتر میرسد، یعنی اعداد محدود میشود، در شمال تهران این اعداد خیلی ناچیز است.
اما برای غلبه بر این پدیده طبیعی چه باید کرد؟ سوالی که زارع در پاسخ به آن گفت: اولین کاری که در همه موارد اعم از فرونشست و فروچاله میتوان انجام داد جلوگیری از بروز ریسکهای جدید است، اینکه وضعیت بغرنج شده توجهی نیست که ما کار را رها کنیم، بنابراین از حیث علمی و اجرایی باید کار کرد که اوضاع بدتر نشود، همه میتوانند در این زمینه کمک کنند، با همین دادههای موجود آدمهای علمی کارهای مطالعاتی انجام دهند و جاهایی که در معرض خطر هستند را بیشتر و دقیقتر معرفی کنند، آنها هم که در اجرا هستند به مطالعات انجام شده توجه کنند تا وضعیت بدتر نشود، اگر بگوییم همه جا خراب شده توجیهی برای هیچ کاری نکردن ایجاد میکند، اینکه گفته میشود اوضاع از این بدتر نمیشود فکر خطرناکی است چراکه شرایط میتواند خیلی بدتر از اینها شود.