سرویس سیاسی: در روزها و ماههای اخیر شاهد گسترش برخورد و بازداشت افرادی بودیم که به نحوی به سیاستهای موجود در کشور نقد داشته و آن را به چالش کشیده اند. حجاب و برخورد با زنانی که از آن تخطی می کنند و بازداشت فعالان سیاسی منتقد از مهمترین این موارد بوده است و از وجوه مختلفی در عرصه سیاسی و افکار عمومی مورد توجه قرار گرفته است. برخی بر این باور هستند که هر کس تخلفی از قانون میکند با او باید برخورد شود و زنان بدحجاب از قانون سرباز زدهاند. گروه دیگر اما بر حق آزادی پوشش و بیان دفاع میکنند و معتقد هستند چنین برخوردهایی منافع نظام را تامین نمیکند و به چهره عمومی اسلام نیز آسیب وارد میکند.
در این میان اکثریت اصولگرایان حتی آنها که با وجود نقدهایی که به دولت ابراهیم رئیسی دارند، در دسته اول قرار می‌گیرند. یعنی بر این باورند که تخلف از قانون صورت گرفته و تخلف از قانون نیز تبعات دارد.
اسدالله بادامچیان، دبیرکل حزب مؤتلفه اسلامی که این روزها حضور رسانهای جدی دارد نیز مانند اغلب فعالان سیاسی اصولگرا برخوردهای قضایی و امنیتی موجود را موجه و مشروع دانسته و از آن دفاع میکند.
بادامچیان که نظرات خود در این زمینه را در پاسخ به سوالات خبرگزاری ایلنا مطرح کرده بود، ابتدا و پیش از ورود به بحث، از اظهار نظر درباره قالیباف و اصولگرایان تندرو طفره رفت. او در پاسخ به این سوال که آقای قالیباف به عنوان رئیس مجلس چندین بار در جلسات خود واژه سوپرانقلابی را عنوان کرده و از آنها انتقادمی‌کند، منظور آقای قالیباف از سوپرانقلابی‌ها چه‌کسانی هستند؟ برخی اعتقاد دارند سوپرانقلابی‌ها همان جبهه پایداری است که با رئیس مجلس مقداری اختلاف سلیقه دارند، میگوید: امیدوارم آقای قالیباف فارسی را پاس بدارد چون واژه سوپرانقلابی نصف فارسی و نصف لاتین است. مساله دوم اینکه نمی‌توانم این مسائل را پاسخ دهم چون من قالیباف نیستم و او باید قصد و نیت خود را از گفتن این حرف بگوید.
حرف دلسوزانه بزنید
وی‌میافزاید: در مجلس سلیقه‌های مختلفی حضور دارد. نمایندگان با رای مردم آمدند و تلاش میکنند خوب کار کنند چون قبل از آنکه به باندها، تشکل‌ها و احزاب وابسته باشند به خود و رای مردم معتقدند. حالا برخی از آنها عضو جبهه پایداری هستند که چندین نماینده در مجلس دارند و باید با این حزب کار کنند. ما هم در حزب موتلفه اسلامی تعدادی نماینده داریم که با این حزب کار میکنند. یک گروه با شورای ائتلاف و ایثارگران کار میکنند، گروهی با شورای وحدت کار و یک گروه مستقل هم حضور دارد. طبع مجلس همین است. همانطور که مرحوم زارعی در مساله برجام صد در صد مخالف آن بود، احترام وی را نگه‌می‌داشتم چون فرد سالم و پاکی بود اما نظرش این بود. حالا ما باید بگوییم حرف نزن؟ نه قرار این نیست. ما می‌گوییم حرفت را بزن اما طوری بزن که دشمن سوءاستفاده نکند. به طور مثال اگر من نامه‌ای به روزنامه شرق می‌نویسم و می‌گویم این راه را نرو، پایان این راه خروج از جنگل یا کویر نیست، پایان آن افتادن در مهلکه است، دیگر بعد از ۷۰ سال کار سیاسی دلسوزانه‌تر از این نمی‌شود به کسی توصیه کرد و این شیوه دلسوزی من است.
وی تصریح کرد: بنابراین من وارد بحث سوپرانقلابی نمی‌شوم. به هر صورت جبهه پایداری یک مجموعه‌ای در مملکت است. اصلاح‌طلبان هم همین طور هستند. اگر قرار است همه با هم در کشور کار کنیم باید از حالت تقابلی بیرون بیاییم، قدرت تحمل یکدیگر را داشته باشیم، برای هم ارزش قائل باشیم و طوری حرف بزنیم که دشمن سوءاستفاده نکند. اگر شما با خانواده خود اختلاف داشته باشید آبروی خانواده را در بیرون از خانه نمی‌برید. اگر همه جناح‌ها رعایت کنند، نظام و هیچ‌کس دیگر مشکلی ندارد.
در ادامه چنین اظهاراتی، این پرسش مطرح میشود که آیا مصطفی تاجزاده حرفی غیردلسورانه و نقد براندازانهای میکرد که تحمل نشد و بازداشت شد. در واقع چنانچه اشاره شد، آیا وی تخلفی از قانون کرده است که اکنون در بازداشت است؟ بادامچیان حرفهای تاجزاده را تخلف از قانون نمیداند و برای بازداشت او احتمال وجود مسائل دیگری میدهد. وی در این زمینه میگوید: «آقای تاجزاده قبلا حرف‌هایی زده، مقالاتی نوشته، به زندان محکوم شده، خودش از داخل زندان مطالبش را پخش میکند و همسرش نیز از بیرون زندان این کار را انجام میدهد. دوباره آزاد شده و همان کارها را کرده و این خلاف قانون بوده و دوباره او را گرفته‌اند. همسرش نیز نظام را تهدید میکند این آدم حداقل باید زندان برود. با توجه به این موضوع، دستگیری آقای تاجزاده به خاطر حرف‌هایی که زد نبود چون قبلا باید او را می‌گرفتند؛ او از حد قانون فرا رفته است. پسر آقای میرسلیم هم خلاف میکند و دستگیر میشود، زندان می‌رود و پدرش هیاهویی نمیکند. بنابراین این رفتار برخلاف صحبت رهبری نیست که همه باید حرفهای خود را بزنند. آقای تاجزاده حرفهای خود را زده و همسرش هم بعد از دستگیری، حرفهای شوهرش را تکرار کرده آیا او را گرفته‌اند؟ خیر. چرا نمی‌گیرند؟ چون مردم متوجه می‌شوند که این دو دروغ و خلاف می‌گویند و دنبال اینها را نمی‌گیرند.»
در واقع دبیرکل مؤتلفه باز هم توضیح نمیدهد که دلیل بازداشت چه بوده است فقط تاکید میکند که از «حد قانون فراتر رفته است.»
بی‌حجابی تحت نفوذ شبکه غرب
بادامچیان درباره موضوع حجاب و برخوردهای صورت گرفته در این حوزه، حجاب را هم به قانون نسبت میدهد و با نگاه و لحنی برآمده از خاستگاه سیاسی و اجتماعی خود معتقد است زنی که ممکن است «خودش را ۷۰ قلم آرایش کرده» اگر مورد تعرض قرار بگیرد حتما تقابل میکنند و «چشم او را درمیآورند» به این معنا که برخورد با بد حجابی برای تقابل با تعرض به زنان و امن‌تر شدن فضا برای آنان است. در واقع او دو استدالال برای برخورد با بدحجابی دارد: از یک سو برخورد با خاطیان از قانون و از سوی دیگر حفاظت از زنان. او میگوید: « با چه کسانی برخورد میشود؟ آیا بعد از پیروزی انقلاب چادر را اجباری کردیم؟ خیر. بدحجابی و بی‌حجابی از همان سال ۵۷ به بعد وجود داشته است. در سال ۵۸ که خانم‌های بی‌حجاب مقابل دادگستری آمدند و علیه حجاب تظاهرات کردند و کسی با آنها برخورد نکرده امروز چه کار میکنند؟ آیا با خانمی که روسری نمی‌گذارد و خلاف قانون رفتار میکند با او برخورد شده است؟خیر. امروز اعتراض همه طرفداران حجاب و متدینین این است که چرا با بدحجابان برخورد نمی‌شود. اکثر زنانی که امروز به آنها بدحجاب گفته میشود، افرادی نیستند که اگر مردی بخواهد به آنها دست بزند با آن مرد مقابله نکنند. برعکس اگر کسی نگاه سوء به آنها داشته باشد، چشم او را درمیآورند. شاید خودش ۷۰ قلم آرایش کرده و بیرون آمده و می‌خواهد چیزی به او نگوییم.»
اما همه مسئله، حفاظت از قانون و زنان نیست. دبیرکل حزب مؤتلفه زنانی را که حجابشان را رعایت میکنند به سه گروه تقسیم میکند: «موضوع… سه بخش است: یک بخش آنهایی هستند که در جامعه حرمت‌شکنی کرده و گاهی لخت و آلوده حاضر می‌شوند که این خلاف قانون است و قانون می‌خواهد با او برخورد کند. ابتدا گشت ارشاد به او تذکر میدهد و او گوش نمیدهد. بخش دوم آنهایی هستند که عامدانه این رفتار را انجام می‌دهند. بخش سوم هم تحت نفوذ شبکه غرب است که می‌خواهند داستان‌های آندلس و اسپانیا را در ایران انجام دهند تا فساد و فحشایی را که در زمان فرح انجام شده بود،تکرار کنند. سیاست غرب گسترش فساد و فحشا در ایران است. در کنار این افراد، افراد لجبازی هستند که به او می‌گویند این تیپ و قیافه را درست نکن اما او میگوید هرکاری دلم بخواهد انجام می‌دهم یعنی اصلا دوست ندارد به او بی‌حرمتی انجام شود؛ با این افراد لجباز باید به شکلی که خودشان متوجه می‌شوند مدارا کرد.»
بادامچیان تصریح میکند: «شبکه‌ای که هیاهو میکند تا خانمی عریان شود و هیچ کس چیزی نگوید تا بتواند برنامه غرب را اجرا کند، مطلوب ملت ما است؟ خیر؛ حتی مطلوب زنان معتقد به زنان غیرحجاب ایرانی هم نیست بلکه مطلوب استکبار است. وقتی کسی این کار را میکند باید چه کار کرد؟ به گشت ارشاد گفتم موردی است که شما به او تذکری می‌دهید و او رعایت میکند. مورد دوم بی‌حجابانی هستند که شما به آنها تذکر می‌دهید، آنها توجه نکرده و شما آنها را بازداشت می‌کنید. مورد سوم افرادی هستند که شما با طرح استکباری مواجه هستید که برخی رسانه‌ها به آن می‌پردازند که من از رسانه‌ها می‌خواهم این کار را انجام ندهند.»
وی افزود: «زنان جامعه ما از دو هزار سال قبل پوشیده هستند و در تمام کتیبه‌ها و نقش‌نگاره‌هایی که وجود دارد شما یک زن برهنه نمی‌بینید. فرهنگ و روح ایرانی با برهنگی مخالف است و کسی که می‌خواهد در ایران زندگی کند باید فرهنگ ایرانی عفاف و حجاب را داشته باشد.»
بدین ترتیب به نظر می‌رسد که حتی میانه‌روترین بخشهای جناح اصولگرا، اساسا مسئله برخورد با نیروهای سیاسی و زنان را در چارچوب حفاظت از نظام در برابر دشمنان ارزیابی می کنند ، امری که در نگاه افکارعمومی، بیش از رعایت قانون پذیرفته شده است.
